سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 92 / شماره 452 / داستان زیبا

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 
موضوع ۴۵۲: داستان زیبا!

در صحیح بخاری و مسلم داستان زیبایی نقل شده که ابوطلحه‌ی انصاری در مدینه اموال فراوانی داشت، یکی از بهترین اموالی که داشت یک باغ بود به نام بیرحاء این باغ رو‌به‌روی مسجد بود، از نظر موقعیت خیلی عالی بود، پیغمبر صلی الله علیه و سلم خیلی وقت‌ها  داخل باغ ایشان می‌رفت و از آب گوارایی که داشت می‌نوشید، از میوه‌هایش می‌خورد و به هر حال تفریح می‌کرد و ابوطلحه خیلی خوشحال بود که پیغمبر صلی الله علیه و سلم به باغ ایشان می‌آید.

انس ابن مالک می‌گوید: وقتی آیه‌ی «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» نازل شد ابوطلحه به پیغمبر صلی الله علیه و سلم گفت: یا رسول الله! الله دارد این‌طوری می‌گوید: که از مال‌هایی که شما دوست دارید انفاق بکنید و من بهترین مالی که دارم و خیلی هم دوستش دارم بیرحاء است همین باغ، آن را صدقه برای الله دادم. امیدوارم که الله از من بپذیرد و من را جزو همین آیه قرار بدهد که به درجه‌ی «بر» برسم و خودت هر طور که صلاح می‌بینی یا رسول الله تقسیم بکن.

پیغمبر صلی الله علیه و سلم فرمود: به به عجب تجارتی! عجب تصمیمی! عجب اراده‌ای! و نظر من این است؛ حالا که این باغ را انفاق کردی آن را بین قوم و خویشان خودت تقسیم بکن و آن موقع پیغمبر به او گفت: که خودت این را تقسیم بکن ابتدا خواست پیغمبر این کار را انجام بدهد، ولی پیغمبر قبول نکرد گفت: خودت این کار را انجام بده. ابوطلحه خودش آن باغ را قسمت قسمت کرد و بین فقرای قوم و خویشش تقسیم کرد.

این بود اراده‌ی اصحاب؛ یعنی تا این اندازه حاضر بودند بهترین اموال‌شان را به راحتی در راه خدا صدقه بدهند تا به درجه‌ای برسند که خدا دوست‌شان دارد، ولی یک توضیح کوچک هم خدمت شما عرض بکنم برخی از این داستان تصور کردند که آدم فقط زمانی می‌تواند به درجه «ابرار» برسد که بهترین اموالش را صدقه بدهد، در حالی که ابوطلحه این از اراده و همت فوق العاده‌اش بود که این کار را انجام داد آیه این را نخواسته آیه فرموده: «حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» نفرموده: آنچه که از همه چیز پیش شما دوست داشتنی‌تر است «مما احب الیکم» نگفته. فرموده: «مِمَّا تُحِبُّونَ» آنچه که شما دوستش دارید؛ یعنی آن اموال رفوزه که از دستش گرفتارید آن‌ها را انفاق نکنید اگر آن‌ها را انفاق بکنید هم اشکالی ندارد این در قسمت دوم آیه می‌آید؛ «وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ» هر چیزی که انفاق بکنید ولو که آن چیز به کار خودتان نمی‌آید، ولی فکر می‌کنید به درد یک فقیری می‌خورد اشکال ندارد شما به آن فقیر بدهید آن هم خوب است خدا از آن هم آگاه است، ولی آن‌ها شما را به درجه‌ی «بر» نمی‌رسانند، آن‌چه که شما را به درجه‌ی «بر» می‌رساند از چیزهایی که دوست داشتنی باشد است حالا حتما نیاز نیست که از همه چیز بالاتر و بهتر باشد.

از قسمت دوم آیه مهم است که «وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ» چیزهای کوچک و کم ارزش هم تشویق شده که انفاق بشود؛ یعنی نباید چون بی‌ارزش است شخص دست از انفاق آن‌ها بردارد خیر. آن وسایل و اموال‌ و چیزهای دیگر ولو کوچک باشد به درد کسانی دیگر می‌خورد و شخص نباید این را دریغ بکند.

این دو تا مطلب. یک مطلب کوچک دیگر خدمت‌تان بگویم از همین آیه فهمیده می‌شود که دوست داشتن اموال کار گناهی نیست فرموده: «حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» چیزهایی که دوست دارید

پس دوست داشتن اموال و ثروت و دارایی اشکالی ندارد خب تا کی اشکال ندارد؟

تا زمانی که دوستی این‌ها بالاتر از دوستی الله و رسول و بهشت و این‌ها نباشد، مادامی که پایین‌تر از این‌ها باشد، خیلی طبیعی است که آدم مال‌دوست است؛ فرزندش را دوست دارد و خیلی چیزها را در زندگی دوست دارد، همسرش را دوست دارد و این دوست داشتن‌ها لازمه‌ی زندگی است و خود خدا در قلب‌مان گذاشته و از نظر شریعت و قرآن هیچ اشکالی ندارد.