سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 44 / شماره 264 / از خبرهای غیب

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 

﴿ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ﴾
آن از اخبار غیب است که به سوی تو وحي می‌کنیم و تو میان‌شان نبودی آن هنگام که قلم‌های خود را می‌افکندند که کدام یک سرپرستی مریم را به عهده گیرد و تو میان‌شان نبودی آن هنگام که با هم خصومت می‌کردند. (۴۴)
موضوع ۲۶۴: از خبرهای غیب.

ذَالِکَ اشاره است و برمی‌گردد به داستان‌هایی که تا حالا ذکر شده از ابتدا (از داستان همسر عمران و نذرش و مریم و زکریا و همه این‌ها) تمام آن داستان‌ها که برای تو بیان کردیم «مِنْ أنْباءِ الْغَیب نُوحِیِه إلِیْك»از خبرهای غیب هستند که ما آن را به سوی تو وحي کردیم و الا چه کسی می‌داند که زن عمران موقع حاملگی چه نذری با خدا کرد یا بعد از وضع حمل چه گفت یا پیامبر زکریا موقع دعا از خدا چه خواست چه آرزویی داشت که خدا به او فرزند بدهد آن هم با صدای آهسته دعا کرد؟ اصلا نزدیک‌ترین شخص در خانه هم صدایش را نمی‌شنود، ولی خودمان الان داریم می‌فهمیم اطلاع داریم که چه خبر بوده آن زمان چرا می‌فهمیم؟ چه کسی به ما خبر داده؟

الله به ما خبر داده توسط پیغمبر. خب این خبرهای غیب است که ما به سوی تو وحي کردیم امّا غیب چه است؟

به هر چیزی گفته می‌شود؛ که از چشمان ما مخفی هستند (به نقل از تهذیب‌اللغه ازهری).

غیبت؛ از ریشه غیب است، ولی چرا به غیبت غیبت می‌گویند؟ زیرا کسی که در موردش دارند صحبت می‌کنند غایب است، حاضر نیست از چشم‌های‌شان مخفی است به همین خاطر جرئت پیدا کردند و الان دارند در موردش صحبت می‌کنند یا مثلا در سوره مبارکه یوسف وقتی برادران یوسف تصميم گرفتند یوسف را در چاه بیندازند البته در چاه بیندازند جمله صحیحی نیست؛ زیرا انداختن این گونه در ذهن می‌آید که از بالا آن را رها کردن به ته چاه، ولی این‌گونه نبوده او را با طنابی چیزی آوردن پایین و به این شکل او را ته چاه رها کردند که خداوند می‌فرماید: «وَأَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ» همگی تصميم گرفتند که در ته چاه قرارش بدهند.

«یَجْعَلُوهُ» نه ألْقوُهُ نینداختنش، قرار دادند او را ته چاه او را با طنابی چیزی پایین بردند.

جُبْ؛ یعنی چاه غَیَابَ فرموده؛ «غَیَابَة الْجُب» غیابه باز از ریشه غیب است؛ یعنی از چشم مخفي می‌شود پس معلوم بوده آن چاهی که پیامبر یوسف را در آن قرار دادند چاه عمیقی بوده که وقتی شخص از بالا نگاه می‌کند معلوم نبوده که آدم تو چاه است و بعد کسی که یوسف را از چاه آورد بالا خب یوسف خودش را به آن دلو آویزان کرد و به آن شکل آمد بالا آن موقع متوجه شد.

پس غَیَابَة الْجُب؛ یعنی، چیزی که از چشم مخفي است و مشاهده نمی‌شود و به عمق چاه، ته چاه که سیاه و تاریک هم است گفته می‌شود.

حالا به نسبت ما غیب به چه می‌گویند؟

به تمام حوادثی می‌گویند که ما در جریانش نیستیم نبودیم نه دیدیم نه شنیدیم ممکن است آن حوادث در گذشته اتفاق افتاده ممکن است هم در آینده اتفاق بیفتد و چه بسا الان در زمان خودمان دارد اتفاق می‌افتد خیلی اتفاقات الان در حال وقوع است، ولی ما اصلا از آن خبر نداریم شما از خانه ما خبر ندارید ما از خانه شما خبر نداریم، این‌ها به نسبت خودمان غیب است چیزی که پشت دیوار دارد اتفاق می‌افتد ما خبر نداریم و هر آن چه که از چشمان ما مخفی است غیب به حساب می‌آید، ولی الله هیچ چیز و هیچ جا وجود ندارد که اللَّه از آن مطلع نباشد.

خداوند داننده غیب و پنهان است و پیش خدا یکسان است. پس دانستن غیب ویژه الله است کسی که ادعا کند که علم غیب بلد است یا باور بکند که کسی غیر از الله علم غیب بلد است آن شخص دچار گم‌راهی شده است.

«قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ» (نمل/۶۵)

بگو هیچ احدی نیست در آسمان و زمین که غیب را بداند جز الله.

در صحیح مسلم شخصی به نام معاوية إبن حکم به رسول الله صلی الله علیه و سلم عرض کرد: ما در جاهلیت یک سری کارهایی انجام می‌دادیم؛ مثلا می‌رفتیم پیش غیب‌گو برای‌مان غیب‌گویی بکند چطور است؟

رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم فرمود: «فلا تأتوا الكُهَّانَ» دیگر پیش آن‌ها نروید، پیش غیب‌گوها نروید.

پس دانستن غیب مخصوص الله است و به غیر از الله هیچ احدی غیب نمی‌داند مگر این که خود اللّه به او اطلاع بدهد. «نُوحِیهِ ِإلَیْک» فعل مضارع است نُوحِیِه متکلم مع‌الغیر، برمی‌گردد به آن غیب‌هایی که الان دارد به آن وحی می‌شود این قسمت اوّل آیه است.