سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 46 / شماره 272 / عیسی علیه‌ السلام بر‌ می ‌گرده.

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 

موضوع ۲۷۲: عیسی علیه‌السلام بر می‌گرده.

«وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِينَ‌» و با مردم سخن می‌گوید در گهواره و سن کهولت؛ و از شایستگان است.

سن کهولت چه سنی است؟

بعضی لغوین مانند فراهیدی در العین می‌نویسد: «سن کهولت سنی است که موی سفید بر سرو صورت شخص پیدا می‌شود، سنگینی و وقار و متشخص شدن شخص نمایان می‌شود و نشانه بزرگی است»

ابومنصوره ثعالبی در کتاب فقه اللغة و سرالعربیه گفته است: «سن ما بین ۳۰ تا ۴۰ سال شاب است، جوان است، و سن ما بین ۴۰ تا ۶۰ سال کهل است، کهولت و پیری است» سمین الحلبی مشهورترین قول و گفتار در بین لغویین  همین است که کهل بین سن ۴۰ تا ۶۰ است.

حالا یک نوزاد در گهواره صحبت کند شگفت انگیز است، ولی سخن گفتن در سن کهولت کاملا عادی هست. اما خیر؛ اتفاقاً سخن گفتن در سن کهولت برای عیسی از سخن گفتن در گهواره هم شگفت انگیزتر است. چرا؟ زیرا عیسی (علیه‌السلام) اصلأ به سن کهولت نرسیده و در سن جوانی، بین سی و سی و دو سالگی درگذشته و به آسمان رفته است و در این دنیا نبوده که با مردم صحبت کند. شاید بسیاری از ما داستانش را  بلدیم و خوانده باشیم،

زمانی که برخی از بزرگان یهود خیانت کردند و شکایت عیسی را پیش دولت روم بردند، دولت روم نیز در پی عیسی بود تا دستگیرش کند، عیسی نیز مخفیانه از شهری به شهر دیگر می‌رفت، تا این که یکی از خودی‌ها گزارشش را به دولت روم داد، و دستگیر شد و حکم قتلش با صلیب صادر شد.

صلیب از جنس چوب بوده به شکل + است و شخصی که محکوم به قتل است، با طناب به آن می‌بستند و گاهی بی رحمانه با میخ دست‌ها و پاهایش را به تخته می‌چسباندند و این کارها روی زمین انجام می‌گرفت، چوب را در زمین محکم می‌کردند و حالا شخص در فاصله ۴ یا ۵ متری زمین بر روی چوب آویزان است.

دولت روم نیز می‌خواستند با عیسی چنین کاری کنند، ولی اراده و خواست الله چیز دیگری بود، آن‌ها در آن شلوغی و ازدحام جمعیت که می‌خواستند این کار را انجام دهند، یکی دیگر را به جای عیسی  گرفتند، و به صلابه کشیدند که اتفاقا در همان لحظه عده‌ای از مردم  متوجه شدند کسی که به صلابه کشیده‌اند، عیسی نبود.

خداوند عیسی علیه‌السلام را به آسمان بالا برد.در سوره مبارکه نساء آیه ۱۵۷_۱۵۸ می‌فرماید: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّـهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا»

و گفته‌شان که ما مسیح عیسی‌بن مریم فرستاده‌ خدا را كشتيم، در حالی که نه او را نکشتند و به صلابه هم نکشیدند؛ و مسئله برایشان مشتبه شد، اشتباه گرفتند. و کسانی که در مورد قتل عیسی اختلاف کردند، آن‌ها هم در شک هستند و علم نسبت به آن ندارند، مطمئن نیستند و تنها از ظن و گمان پیروی می‌کنند و قطعا او را نکشتند. پس چه شد؟

«بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً» بلكه الله او را به سوى خود بالا برد و الله بسیار توانمند و بسیار با حکمت است.می‌دانیم که صلیب اساس دین مسیحیت است. اعتقاد عمومی مسیحیان نیز همین است، در کتاب انجیل مسیحیان نیز همین نوشته شده است.

انجیل: یعنی خبر خوش، در چهار کتاب انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا، همین نوشته شده که عیسی به صلابه کشیده شد، در حالی که این کتاب‌ها شصت تا صد سال بعد از عیسی نوشته شده و مانند زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم نبوده‌است که تحت اشراف و مدیریت ایشان نوشته شده باشد. و اگرتورات نوشته، مفقود شده و بار دیگر این‌ها نوشتند. پس به چالش می‌کشد این بحث صلیب.

  • ١. اصلا عیسی به صلیب کشیده نشده‌است که الان صلیب شده آرم مسیحیت.
  • ۲. باور دوم مسیحیان که می‌گویند خداوند بر بنی آدمیان بخاطر گناهانشان خشم گرفت و لعنتشان کرد، و برای این که این لعنت را از آدمیان بردارد یگانه فرزندش، عیسی را فدا کرد تا کشته شود و به جای گناهان همه‌ انسان‌ها تاوان پس بدهد، و بدین شکل گناهان همه بشر شسته شود.

این مطلب نیز با آیات زیر سوال می‌رود که اصلا عیسی به صلابه کشیده نشده تا بخواهد تاوان گناهان انسان را بدهد. حالا موضوع اصلی این است که عیسی در سن کهل با مردم صحبت می‌کند، درحالی که در دوره اول زندگی‌اش به دوره کهل نرسیده و به آسمان رفته است.

پس بار دیگر به دنیا بر می‌گردد و در سن سی، چهل و پنجاه زندگی می‌کند و با مردم صحبت می‌کند و نشست و برخاست دارد. و ما از این آیه بازگشت و رجعت عیسی به دنیا را می‌فهمیم.