سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 17 / شماره 118 / انسان کی بی‌ظرفیت می‌شه؟!

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 

موضوع ۱۱۸: انسان کی بی‌ظرفیت می‌شه؟

ببینیم ما انسان هستیم و یک ظرفیتی داریم؛ خیلی اوقات احساسات ما قدرتش بیش‌تر از ظرفیت ما می‌شود و ما در مقابل‌شان کم می‌آوریم. بعضی از مواقع خواستنی‌های درون ما آن‌قدر قدرت‌مند می‌شود و یا حتی نیازهایمان آن‌قدر به ما فشار می‌آورد که ما در مقابل‌شان کم می‌آوریم و ظرفیت‌مان کم می‌شود. جالب‌تر این‌که ما نه فقط در مقابل نیاز؛ بلکه گاهی وقت‌ها در مقابل توان‌گری و بی‌نیازی بی‌ظرفیتی در‌می‌آوریم و شخص توان‌گر به خیلی چیز و جاها رسیده، ولی ظلم می‌کند و باز در مقابلش شکست می‌خورد و بی‌ظرفیتی در می‌آورد. این‌ها واقعیت هستند ما در هر قدرت، ثروت و سمتی که باشیم این‌ها سراغ‌مان می‌آیند؛ رعیت باشیم یا پادشاه، شیخ و عالم باشیم یا استاد دانشگاه و دانش‌جو و حافظ قرآن و عامی و هر کسی که باشیم.

هیچ‌کس از خودش تعریف نکند که من استثنا هستم؛ ما خیلی وقت‌ها در زندگی کم می‌آوریم؛ «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآَهُ اسْتَغْنَى» (علق/۶و۷) و یا «زین للناس حب الشهوات من النساء …».

یک مثال ساده بزنم غذا یکی از نیازهای انسان است، انسان نیاز به غذا دارد خواه یا ناخواه گرسنه می‌شود؛ زمان گرسنگی غذا می‌خواهد اول گرسنگی‌اش را کنترل می‌کند، بعد زور گرسنگی از ظرفیتش بیش‌تر می‌شود و اگر غذا مال خودش و در اختیار خودش نداشته باشد می‌خواهد از هر جایی که شده غذا بدست بیاورد؛ اول از طریق مسالمت‌آمیز اگر نشد با دزدی، خشونت، خیانت و خلاصه هر کاری که از دستش برمی‌آید را انجام می‌دهد تا غذا به دست بیاورد و نیازش را برطرف کند. دقیقا خطرناک‌ترین منطقه جغرافیایی انسان همین‌جا است، وقتی به این مرز رسید دیگر به نصیحت، قانون و تهدید توجهی نمی‌کند در غیر این صورت این همه مردم به زندان نمی‌رفتند. می‌دانند فلان خلاف زندانی دارد، ولی انجامش می‌دهند؛ زیرا نیاز است! و سال‌های زیادی است که به زندان افتاده، اگر بعضی‌ از آن‌ها آزاد هم بشوند و دوباره با همان نیاز سر و کار داشته باشند ممکن است که باز آن را انجام بدهند. خواسته‌های دیگر آدم به همین شکل است حالا بعضی‌ها قدرت‌شان بیش‌تر و بعضی‌ها کمتر است. پس خیلی وقت‌ها نیازها و خواسته‌های انسان آدم را بی‌ظرفیت و کم ظرفیت می‌کند. تنها و تنها چیزی که ظرفیت انسان را بالا می‌برد و نمی‌گذارد به مرز خطر برسد هدایت و حس نظارت خدا است؛ زیرا می‌شود از چشمان قانون دررفت، ولی از مراقبت الله نه!

می‌شود با همه دروغ گفت، ولی با خدا نه! و می‌شود از مجازات قانون دررفت یا تحملش کرد، ولی از مجازات خدا هرگز! البته این را بدانیم؛ شخصی که تحت هدایت و مراقبت الله است از خواستنی‌هایش محروم نمی‌شود، به خواستنی‌هایش می‌رسد اما طبق فرامین الهی که دیگر آن زمان خواستنی‌هایش متعلق به دنیا نیست، بلکه به آخرت وصل می‌شود؛

زیرا دارد سخن خدا را گوش می‌دهد و اتفاقا پرداختن به همان خواستنی‌ها هم برایش عبادت محسوب می‌شود؛ زیرا زیر نظر مراقبت خدا دارد آن‌ها را انجام می‌دهد و چنین شخصی که خودش را تحت هدایت و مراقبت الله دید هیچ‌وقت آدم خطرناکی نمی‌شود و هیچ‌کس را اذیت نمی‌کند؛ نه خود، نه زن و بچه‌، نه پدر و مادر، نه همسایه و هم‌کار و نه هیچ احد دیگر را اذیت نمی‌کند.