سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 55 / شماره 312 / پیامبر عیسی علیه ‌السلام از دنیا خبر نداره

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 
موضوع ۳۱۲: پیامبر عیسی علیه‌السلام از دنیا خبر نداره.

«إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ» زمانی که الله گفت: ای عیسی همانا من تو را برمی‌گیرم. «مُتَوَفِّيكَ»؛ اصل کلمه وَفَیَ است به نقل از معجم مقاییس‌اللغه‌ی ابن‌فارس و به نقل از تهذیب‌اللغه‌ی ازهری، زمانی از این کلمه استفاده می‌شود که یک چیز به تمام و کمال برسد مثلا گفته می‌شود؛ وفای به عهد، چه زمانی گفته می‌شود؛ زمانی که شخص کاملا به عهد و قول خودش عمل کند و آن را به کمال برساند، وقتی گفته می‌شود «تَوَفَّیْتُهُ» یعنی آن را گرفتم تمام و کمال.

یا مثلا می‌گوییم «تَوَفَّیْتُ المَالَ مِنْهُ» یعنی کل مال را از او گرفتم و هیچی رها نکردم. به مُردن هم وفات گفته می‌شود چرا؟ از این جهت که با مُردن روح انسان، اختیار و اراده‌ی او تماما گرفته می‌شود؛ «قُل یَتَوَفَّكُم مَّلَكُ ٱلمَوتِ…» بگو: ملک‌الموت شما را کاملا می‌میراند …( سوره مبارکه السجده آیه۱۱ ) البته به حالت شخص در خواب هم از این کلمه استفاده می‌شود؛ «وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ» (سوره الانعام آیه ۶۰) و الله شما را در شب می‌میراند (یعنی خواب‌تان می‌برد.)

حالا به وضعیت پیامبر عیسی علیه‌السلام که قرار است کاملا از دنیا برده شود و به آسمان برود از همین کلمه استفاده شده است و بهترین کلمه برای استعمال این معنا همین است، زیرا پیامبر عیسی علیه‌السلام دیگر از این جهان کاملا رفته و هیچ خبری از مردم و از زمین ندارد و پیامبر عیسی علیه‌السلام در روز قیامت در جواب پروردگار همین را می‌گوید؛

«وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ» آن‌گاه که الله گفت: ای عیسی پسر مریم «أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ» آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را علاوه بر خدا پرستش کنید؟

« قَالَ سُبْحَانَك» خدایا تو پاک و منزهی! «مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ» من حق ندارم آنچه که من لیاقتش را ندارم را بگویم؛ یعنی این‌که من معبود و قبله‌گاه مردم شوم من چنین حقی ندارم، چنین اهلیتی ندارم و گاهی من چنینی حرفی به مردم نزدم خدایا. «إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ» اگر هم چنین چیزی گفته باشم بی‌شک که تو می‌دانی. «تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ» تو از درون من آگاهی، ولی من از درون تو و از ذات تو خدایا آگاه نیستم. «إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوب«بی‌گمان که تو داننده‌ی غیب‌ها هستی. «مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ» من به آن‌ها چیزی جز آنچه که تو مرا به آن مامور کردی نگفتم. «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ» به آن‌ها گفتم الله را پرستش کنید که پروردگار من و پروردگار شماست. «وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ» و تا زمانی که در میان آن‌ها بودم شاهد و مراقب‌شان بودم و از کارهای‌شان اطلاع داشتم تا زمانی که بین‌شان بودم. «فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ» اما هنگامی‌ که من را از میان‌شان برداشتی؛

من را از زمین بالا بردی تو خودت مراقب‌شان بودی (من دیگر از آن‌ها خبر نداشتم.) امروزه متاسفانه در دین مسیحیت چقدر مردم دست به سوی عیسی علیه‌السلام بلند می‌کنند و از ایشان خواسته‌هایشان را می‌خواهند، درحالی که خود عیسی علیه‌السلام در روز قیامت می‌گوید: بعد از رفتن من دیگر هیچ خبری از مردم نداشتم و هیچ نقشی و هیچ تاثیری در زندگی آن‌ها نداشتم و متاسفانه مردم تاثیراتی که در زندگی‌شان پیش می‌آید

و اتفاقات خوبی که می‌افتد آن را از عیسی علیه‌السلام می‌دانند یا برطرف شدن حوادث ناگوار را از عیسی می‌خواهند درحالی که چنین چیزی ممکن نیست. «وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» و خدایا تو بر همه چیز گواه و حاضر هستی من همه جا نیستم. (سوره مبارکه‌ی المائده آیه‌ی ۱۱۶ و ۱۱۷) پس خدا عیسی علیه‌السلام را برد.

کجا برد تا اینجا معلوم نیست. «اِنِّیِ مُتَوَفِیکَ» تو را می‌برم. کجا می‌برم؟ در ادامه می‌آید.