سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 17 / شماره 110 / آیه‌ی ۱۷ سوره مبارکه آل عمران


 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 

﴿الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾

صابران و صادقان و فرمانبران و انفاق کنندگان و طلب بخشش‌کنندگان در سحرگاهان. (۱۷)

موضوع ۱۱۰: آیه‌ی ۱۷ سوره مبارکه آل‌عمران

صابرین جمع صابر، صادقین جمع صادق، قانتین جمع قانت، منفقین جمع‌ منفق، مستغفرین هم جمع مستغفر و همه این‌ها اسم فاعل هستند. «صابرین» مجرور شده و بدل یا نعت است برای «للذین اتقوا» و صفت آن‌ها را بیان می‌کند؛

یعنی اگر می‌خواهند خواستنی‌هایشان را کنترل کنند باید صابر باشند. صادقین و قانتین و منفقین و مستغفرین نیز بر صابرین عطف شده؛ یعنی این صفات را نیز باید داشته باشند همه‌ی این‌ها بین‌شان “واو عطف” آمده است و در زبان عربی وقتی چند صفت برای یک شخص پشت سر هم بیاد در اصل واو عطف واجب نیست.

مثل «مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا» (تحریم/۵) همه‌ی این‌ها بدون واو به یکدیگر عطف شده و پشت سر هم آمده‌اند، ولی جایز است واو عطف بیاید و وقتی واو بینشان آمد اهمیت آن صفات بیشتر می‌شود و نشان‌دهنده‌ی این است که آن صفات هر کدامشان به صورت جداگانه کامل و قابل ستایش‌اند. این مسئله را ثمین حَلَبی در کتاب بسیار ارزشمندش (الدر المصون) ذکر کرده است.

«والمستغفرین بالاسحار» طلب بخشش‌کنندگان در سحرگاهان، “باء”که به اسحار چسبیده به معنای “فی” است یعنی در وقت سحر. (اسحار جمع سحر است)، سحر یعنی آخر شب قبل از فجر و قبل از صبح، حالا ۱۰ دقیقه قبل از اذان صبح باشد، ربع ساعت، نیم ساعت، یک ساعت قبل از اذان صبح و همه‌ی این‌ها در وقت سحراند و زمان سحر زمان خلوتی است و کار شخص در خفا انجام می‌شود. در کل از نظر اشتقاق لغوی همانطوری که جلسات قبل هم در توضیح «اعوذ بالله» بیان شد خیلی از کلمات وقتی دو حرف اول آن شبیه هم باشند در معنا تقریبا به هم نزدیک‌اند. بیشتر کلماتی که با “سین” و “حاء” شروع می‌شود؛ سَحَر نوعی معنای خفا در آن است، اصلا سِحر نیز داریم، سَحر و سِحر حروفش یکی است و چرا سِحر گفتند؟ چون حقیقتش بر مردم مخفی می‌ماند. سَحَر چون آخر شب و اعمالش در آن زمان بر مردم مخفی می‌ماند.

کلمه “سَحَقَ”   «فَسُحقا لاصحاب السعیر» هم به معنای دور شدن است، چون وقتی دور شد خب مخفی می‌شود و از چشم دور می‌شود و “سَحَلَ” و ساحل دریا هم به تعبیری اینجور گفتند. گفته شده ساحل دریا چون آنجا دیگر آب نمی‌بینیم. باز معنای خفای آب و نبود آب در آن است این به عنوان یک نظریه لغوی خدمت شما عرض کردم.