سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 86 / شماره 435 / کافران بعد از هدایت

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 
موضوع ۴۳۵: کافران بعد از هدایت

«کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً» کلمه‌ی «کیفَ» اسم استفهام است؛ سوال می‌کند چطوری؟ چگونه؟ و مبنی بر فتحه است؛ یعنی همیشه آخر آن فتحه می‌آید «کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً» «یهدی» فعل و «الله» فاعل و «قَوْماً» مفعول است.

«كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ» «کفروا» فعل ماضی و «بعد» ظرف زمان و متعلق به کفروا؛ یعنی زمان کفرشان را مشخص می‌کند آن‌ها کی کافر شدند؟

«كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ» بعد از ایمان آوردن و کی کافر شدند؟ بعد از گواهی دادن که رسول حق است «و َشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ» و کی کافر شدند؟ بعد از این‌که دلیل‌های روشن برای‌شان آمد؛ «وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ» عبارت «وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ» کلمه‌ی «شهدوا» عطف شده به «ایمانهم» درست است که «شهدوا» فعل است و «ایمانهم» اسم است و مشهور است که می‌گویند:

فعل به اسم عطف نمی‌شود و برعکس اسم هم به فعل عطف نمی‌شود یا اسم یا فعل باید توجیه بشوند، ولی این‌گونه بدون توجیه، اسم و فعل نباید به هم‌دیگر عطف شوند. اسم به اسم عطف می‌شود، فعل به فعل.

اما نظریه‌ای است که می‌گوید عطف فعل به اسم و برعکس آن بلامانع است و فراوان هم در لغت عرب و قرآن کریم وجود دارد که اسم به فعل یا فعل به اسم عطف شده و همین خودش یک اسلوب است و نیازی به توجیه نیست به نظر می‌رسد دیگر الله اعلم، ولی مهم این است که این عطف‌هایی که شده بین «كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ» مهم این است که آن‌ها اول چشم‌های‌شان به نور هدایت روشن شده بود، ایمان داشتند، الله و رسول را شناختند؛ «وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ» حقانیّت رسول را فهمیدند، ادله هم برای‌شان کافی و وافی آمد؛ «وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ»، ولی بعد از تمام این‌ها چشم‌های‌شان را بستند، بعد از تمام این‌ها کافر شدند، آگاهانه از حق و هدایت انصراف دادند، از مسیر خدایی استعفا دادند. این را می‌خواهد بگوید. خیلی تفاوت بین آدمی که نمی‌داند با آدمی که همه‌ی این‌ها را می‌داند و بعد انصراف می‌دهد است.

آدمی که نمی‌داند حرف‌هایی را که به او می‌گویی می‌پذیرد؛ زیرا می‌داند که نمی‌داند پس شما می‌توانید چنین آدمی را هدایت بدهید کسی که به ضعف و علم ناقص خودش اقرار دارد، ولی کسی که همه چیز را می‌داند دیگر حرفی برای شما باقی نمی‌ماند که بخواهی هدایتش بدهید و به همین خاطر است که آن‌ها دیگر به مرحله‌ی غرور رسیدند، به مرحله‌ی خود کفایی رسیدند، به حالت استغنا رسیدند، دیگر نیازی به خدا و کسی ندارند و بعد از آن که همه چیز را فهمیدند تصمیم گرفتند کافر شوند حالا درمورد چنین آدم‌هایی می‌فرماید: «كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ».