سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 79 / شماره 402 / نگاه اجمالی به آیه

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی  
موضوع ۴٠۲: نگاه اجمالی به آیه.

بیاییم یک نگاه اجمالی به آیه داشته باشیم؛ اول آیه فرموده: «مَا كَانَ لِبَشَرٍ» شایسته هیچ بشری نیست. کلمه بشر اسم جنس است (به قول امام طبری) به جمع بنی‌آدم گفته می‌شود و به زن و مردش نیز گفته می شود و از خودش لفظ مفرد ندارد. به یک نفر هم بشر گفته می‌شود و در ادامه همین آیه آمده «أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ» «یوتیه» این ضمیر«ه» یک نفر است و برمی‌گردد به همان بشر. پس به جمع انسان‌ها بشر گفته می‌شود به یک نفر هم بشر گفته می‌شود؛

 «مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ» در «ثم» معنای تراقی و فاصله و گذر زمان است؛ یعنی بعد از مدتی که در راستای کتاب و حکم و نبوت بین مردم فعالیت کرد بعد از این‌که کسب اعتبار کرد، «ثم» آن‌موقع «يَقُولَ لِلنَّاسِ»

به مردم می‌گوید: «كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ» می‌گوید: بندگان من باشید. البته این گفتن «یقولوا» ممکن است به زبان باشد و ممکن است با زبان نباشد با رفتار باشد فرقی نمی‌کند هر دو تا شامل «یقولوا» می‌شود؛ یعنی در رفتار طوری عمل می‌کند که انگار دارد به مردم می‌گوید: که شما ای مردم بندگان من هستید انگار خودش را مالک مردم می‌بیند اصلا نمی‌گذارد مردم این‌سو و آن‌سو بروند.

 

آن‌ها را تحت سلطه دارد چرا؟

زیرا منفعت، شهرت و احترامش از همین مردم است و نمی‌گذارد مردم را از دست بدهد به هر قیمتی که شده آن‌ها را برای خودش نگه می‌دارد. خودش و حرف‌هایش را برای مردم حق مطلق جلوه می‌دهد تا اعتمادش نسبت به مردم بالا برود بعد به کسی که از بیرون آمده اجازه دخالت و انتقاد نمی‌دهد، از هر منتقدی بدش می‌آید و از بقیه فعالان بدش می‌آید چرا؟ زیرا احساس می‌کند امکان دارد آن‌ها مردم را از او بگیرند، طرف‌دارانش کم شوند و دست به سینه‌هایش کم شود این‌ها او را اذیت می‌کند و او را از دور خارج می‌کند.

اگر هم نسبت به مردم اوامر و نواهی دارد نه برای این‌که مردم به آن نیاز دارند و نه برای این‌که دین خدا را در اولویت قرار داده، بلکه در راستای اولویت منافع خودش مردم را امر و نهی می‌کند و امکان دارد هزار جور رفتار دیگر از او سر بزند که مصداق «ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ» باشد حالا یا با زبان یا با رفتار، ولی آدم درست (بنده صالح خدا) این کارها را انجام نمی‌دهد و می‌گوید: «وَلَـكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ» در این‌جا «یقولوا» حذف شده؛ یعنی در اصل باید می‌شد «ولکن یقولوا کونوا ربانیین»، ولی «یقولوا» بیان نشده؛ زیرا این «واو» «واو» عطف است «ولکن» «واو» عطف است و به «یقولوا» اولی حذف شده و دوباره لازم نیست «یقولوا» تکرار شود.

حالا این‌هایی که به مردم می‌گویند «وَلَـكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ» باز هم به دو شکل است هم با زبان به مردم می‌گویند که «ربانی» باشید و هم در عمل اثبات می‌کنند که می‌خواهند که مردم «ربانی» باشند؛ مثلاً به مردم فکر و دیدگاه می‌دهند، با عزت و احترام با مردم برخورد می‌کنند، اجازه نمی‌دهند مردم خودشان را ذلیل و حقیر کنند، آن‌ها را در مشورت‌ها دخالت می‌دهند تا رشد بکنند، اگر جایی رفتاری از آن‌ها سرزد که آن‌ها را به عقب می‌اندازد و خود شخص متوجه نیست متوجه‌اش می‌کند تا تزکیه شود و بالاخره با هزار گونه رفتار سعی می‌کند که آن‌ها را را رشد بدهد و به آن‌ها مجال می‌دهد و می‌خواهد که مردم واقعا ربانی باشند هم به زبان می‌گوید و هم در عمل اثبات می‌کند. که رسول الله صلی الله علیه وسلم همه‌ی این‌ها را رعایت کرده، تمام تلاشش را به کار گرفته که مردم ربانی باشند و روی پای خودشان الله را بندگی بکنند، بیایند و مستقلاً کتاب آسمانی را مطالعه کنند و در فهم کتاب آسمانی به آن‌ها کمک کرده و مستقلاً الله را بندگی کنند بدون این‌که ذره‌ای خودش را دخیل بدهد و به مردم می‌گفت: ربانی باشید، اما ربانی یعنی چه و چه کسی می‌تواند ربانی باشد؟