مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۴۷۴: رهایی از دنیا پرستی مخفی!
یهودیان با پیغمبر خاتم و با قرآن کریم در یک رقابتی بودند که حاضر نبودند در آن رقابت عقب بیفتند، ببینید بیایید موضوع را از اول بررسی کنیم، قبل از بعثت رسول الله صلی الله علیه و سلم عربها پیش یهودیان هیچ شخصیتی نداشتند از نظر یهودیان، عربها ملتی فاقد تمدن و فاقد علم و دانش بودند، به عربها به دیدهی تحقیر و تمسخر نگاه میکردند.
حالا از میان این چنین قوم بیسوادی یک پیغمبری مبعوث میشود میگوید که من از جانب الله آمدم و باید به من ایمان بیاورید، تازه یک تعداد از عربها هم به او ایمان آوردند. حالا پذیرش این پیغمبر عرب یه مشکل و هم رکاب شدن با این عربها که اینگونه به آنها نگاه تحقیر داشتند هم یه مشکل دیگر، چطور میتوانند با عربها برادر شوند، برابر و مساوی شوند؛
البته یک مسئله دیگر هم هست که کار را سختتر میکند و آن ریاست و شهرت و موقعیتی که تا حالا داشتند و خودشان صاحب کار بودند، آن کار از دستشان میرفت با بقیه مسلمانها مساوی میشدند و اگر به این پیغمبر ایمان بیاورند دیگر خودشان رئیس نیستند، خودشان فرمانده نیستند، باید تابع فرمان الله و رسولش باشند خب همه اینها سبب میشود که به هیچ عنوان این پیغمبر را نپذیرند و کتابی که همراه خودش آورده و شما به ابلیس توجه کنید وقتی به آدم سجده نکرد داستانش دقیقاً همینطور بود، ابلیس خلقتش از آتش بود و گل و خاک در نظر ابلیس یک چیز حقیر و بیارزش بود خودش هم آن همه اعتبار و علم و عبادت و شهرت داشت،
حالا یک موجودی به نام آدم از همان خاک حقیر آفریده میشود تازه باید برایش سجده هم بکند؛ یعنی اینقدر به او اعتبار و ارزش بدهد صد سالم هم حاضر نمیشود همچین کاری انجام بدهد، الله اینگونه آدم را امتحان میکند که آیا آن شخص هنوز گیر شخصیت خودش و شخصیت آن و موقعیت خودش و منافع خودش هست و اینها را سبک و سنگین میکند یا کلاً از اینها که جزو دنیا پرستی هست عبور کرده و امر الله و آخرت برایش مهم است، کدام یکی؟
خودمان هم کم و بیش این مدل امتحان در زندگیمان میشویم که یکی که از نظر شخصیت و جایگاه و اعتبار و علم از ما پایینتر است میآید در زندگیمان و وجودش احتمال دارد اعتبار و جایگاه ما را کم کند.
حالا آیا ما جایگاهش را به رسمیت میشناسیم آنجوری که الله فرموده یا که اذیتش میکنیم؟
تخریبش میکنیم؟
در حسادت و رقابت با او سر ناسازگاری بر میداریم کدام یکی؟
به نظر شما اکثریت انسانها و جنیان در این امتحان شکست میخورند یا پیروز میشوند؟
آیا ما الان در زندگیمان در حال همچین امتحانی نیستیم که کسی هست که موقعیتش از ما پایینتر و وجودش برای ما خطرناک است و آیا حالا ما در این امتحان شکست میخوریم یا پیروز میشویم؟
اعتبار و شخصیت و آبروی آن طرف و حق و حقوقش را به رسمیت میشناسیم یا سعی میکنیم سرش را زیر آب فرو کنیم، کدام یکی؟