مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۳۹۷: انواع تحریف.
یکی از اعضای محترم سوالی مطرح کردند فرمودند: آیا امروزه هم در جامعه وجود دارند کسانی که آشکارا بر الله دروغ ببندند مثلا اهل کتاب؟؟ و اگر هست ما چطور حق را از باطل تشخیص دهیم؟ چون ممکن است ما در خیلی از مسائل علم کافی نداشته باشیم؟
در کل دروغ بستن بر الله و تحریف کتاب آسمانی به سه شکل اتفاق میافتد: یکی اینکه خود آیه کتاب آسمانی را تحریف و دستکاری کند. دوم آیه را دستکاری نکند آیه را صحیح بخواند موقع توضیح و تفسیر چیزهای دیگر به آن اضافه کند، چیزهایی بگوید که در آیه نیست.
سوم حرفهای خودش یا حرفهای دیگران بزند، ولی به لحن کتاب آسمانی و به دروغ بگوید که من دارم از کتاب آسمانی برایتان میخوانم. در مورد ملتهای گذشته به نسبت کتاب آسمانیشان هر سه تا اتفاق افتاده هم آیه را دستکاری میکردند، هم تفسیر آیه را اشتباهی و به دروغ و با توضیحات غیرکتاب آسمانی به مردم میگفتند و هم لحن آیه را میگذاشتند روی صحبتهای خودشان و صحبتهای خودشان را به خورد مردم می دادند که آیه ۷۸ در مورد شکل سوم توضیح میدهد، این در مورد ادیان و ملتهای گذشته.
ولی در مورد قرآن کریم و مسلمانها نوع اول اتفاق نمیافتد نمیتواند مستقیم آیات قرآن را دستکاری کند و اگر هم قرآن را در چند نسخه دستکاری کند هیچ فایدهای برایش ندارد. ولی نوع دوم و سوم ممکن است اتفاق بیفتد و نوع دوم از همه بیشتر اتفاق میفتد و اتفاق هم افتاده. یک مثال برایتان بزنم که همین اخیراً برای خودم پیش آمد یکی بهم پیام داد چرا در آیه ۱۲۸ سوره مبارکه نساء فرموده وقتی مرد در خونه بیمسئولیتی در میآورد نسبت به همسرش باید زن کوتاه بیاد؟ چرا همه جا زن باید کوتاه بیاد؟
چرا باید بدی مرد را تحمل کند؟ چرا نباید طلاق بگیرد حق طلاق ندارد؟
من آیه را با ترجمه برایش فرستادم «وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ» اگر زنی از شوهرش ترسید که نسبت به او بی توجه باشه از نشوز و اعراضش بدون مسؤلیت بودنش در خونه، گناهی بر آن دو نیست اگه باهم دیگه صلح کنند بر یک سری قضایایی و زندگیشان را ادامه دهند و صلح بهتر است. گفتم آیه آن جور که شما نوشتی نگفته آیه گفته اگر مرد بیمسئولیتی در آورد، زن میتواند زندگیاش را ادامه دهد و گناه کار نیست و به او گفتم شما بین این دو تا نظریه خودتان کدام یکی را میپسندید؟
کدام از نظر شما منطقیتر است؟
اینکه هر وقت مردی نسبت به زنش بیتوجهی کرد، بیمسئولیتی کرد زن حق نداره با همچین مردی زندگی را ادامه بدهد، باید هر چه زودتر از او جدا شود و الا گناه کار است، این گزینه به نظر شما بهتر است؟ یا بگوید اگر مردی نسبت به همسرش بیتوجهی کرد بیمسئولیتی کرد زن اجازهی ادامهی زندگی با او را دارد و اگر طلاق نگرفت گنهکار نیست، اگه باهم توافق کردند صلح کردند بر یک چیزهایی گنهکار نمیشوند؟ با توجه بر وضعیت متفاوتی که خانمها دارند، وضعیت بچهدار بودنشان، وضعیت معیشت و خیلی چیزهای دیگر.
خب شما کدام یکی بنظرتان منطقی است؟
گفت که دومی بهتراست. ولی بعداً گفت خب من آن معنای اشتباه را از یک کتابی مطالعه کردم. عرض کردم که آن کتاب برداشت اشتباهی از آیه ارائه داده و به این شکل خیلی آیات قرآن متاسفانه با توضیح و تفسیر اشتباه بیان میشوند. آیه سر جایش هست آیه دستکاری نشده، اما توضیح و تفسیرش اتفاقا نه که موافق آیه نیست، بلکه مخالف آیات قرآن است. مثلا آیه: «اَلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ» طوری توضیح داده میشود انگار زن باید اسیر زیر دست مرد باشد، مرد هر چی دلش خواست انجام بدهد و زن باید اسیر باشد اینجور از آیه فهمیده میشود.
و خیلی آیات دیگر خصوصا در کانون خانه و خانواده که احساس میشود به زن ظلم شده، در حالی که آن تفسیرهای اضافی سبب شده این برداشت شود که به زن ظلم شده، خود کلمات آیه آن در او نیست و حالا این سوال پیش میآید که ما چطوری حق از باطل تشخیص بدهیم تا فریب نخوریم؟ باید آگاهیمان را نسبت به کتاب آسمانی بالا ببریم چاره دیگری نیست، پس ما باید قرآن را به صورت روزانه بخوانیم با ترجمه و مطالعهی قرآن را جزو برنامهی روزانهمان قرار بدهیم. راه حل این است، باید سواد و آگاهیمان بالا برود تا حق را از باطل تشخیص دهیم.