مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۰
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۱
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۲
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۳
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۴
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۵
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۶
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۷
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۸
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۹
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۰
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۱
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۲
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۳۹۵: آیه ۷۸ چه میگوید؟
آیه ۷۸ دارد چه میگوید؟؟ دارد میگوید که علما و وعاظ اهل کتاب برای اینکه به «ثمنا قلیلا» برسند به منافع دنیاشان دست پیدا کنند از چه نقشهای استفاده میکردند، دارد نقشهشان را برملا میکند. چه کار می کردند؟
آنها میآمدند درمجلس وعظ، در جایی که قرار بود کتاب آسمانی به مردم تدریس و تفسیر شود میآمدند صحبتهای خودشان را که همان صحبتها سبب میشود فکر مردم عوض شود تو جامعه فرهنگسازی شود و در ازای آن فرهنگسازی آنها میتوانند به منافعشان برسند و همان صحبتها میآمدند کارشناسی میکرد، شسته رفته و مرتب و با این صحبتها مردم را تربیت کنند به این شکل و مردم را آماده کنند تا بتوانند حسابی به منافعشان برسند همان صحبتهای خودشان را میآمدند در وسط مجلس آموزش قرآن به خورد مردم میدادند.
به چه شکل؟؟
مردم که آگاهی چندانی از کتاب آسمانی نداشتند میآمدند موقع بیان صحبتهایشان طوری صحبت میکردند، زبانشان را میچرخاندند باد میانداختند در گلوشان، صدایشان را کلفت میکردند و به ریتم کتاب آسمانی صحبت میکردند میشود «یَلوُۥنَ أَلسِنَتَهُم بِٱلكِتَابِ» تا مردم گول بخورند و فکر کنند که این در ادامه قبل است وقبل صحبت خدا بعد صحبت خدا در وسط صحبت خودشان، ولی مثل صحبت خدا زبانشان رو به مثل شبیه کتاب آسمانی میچرخاندند و همان جور صحبت میکردند. چون میدانیم سبک کتابهای آسمانی لحن و آهنگ آیات کتاب آسمانی با تمام کتابهای دیگر فرق میکند همه کتابهای آسمانی اینطور بوده قرآن که دیگر واضحه! قرآن سبکش، ریتمش، لحنش، خواندنش با همه کتابهای عربی فرق میکند حتی سبک قرآن با سبک احادیث پیغمبر هم فرق میکند.
پیغمبر خدا صلی الله علیه و سلم هم نمیتوانست مطالبی را با سبک و لحن مفاهیم قرآن بیان کند هیچ کس نمیتوانست مثل قرآن حرف بزند با آن ریتم با آن آهنگ با آن لحن و یک آدم عادی وقتی قرآن به سبک قرآن خوانده شود شاید نتواند تشخیص دهد بین قرآن و غیر قرآن، ولی اگر هر کدام به ریتم و لحن خودش خوانده شود یک شخص خیلی عادی هم میتواند تشخیص دهد که این قرآن هست یا که قرآن نیست.
آنها چهکار میکردند؟
آنها برای اینکه به مردم فریب دهند با لحن کتاب آسمانی صحبت خودشان را به مردم میگفتند این خیلی جرمه رفتار مجرمانه یعنی این، خیانت یعنی این، و تازه آنهایی که این کارها را انجام میدادند تعدادشان کم نبود یک نفر و دو نفر نبودند «وَإِنَّ مِنهُم لَفَرِیقا» از بینشان یک دسته و گروهی بودند که از بقیه متمایز بودند. کلمه «فریق» اینجا دارد حرف با ما میزند چون اگر هم نبود «وَإِنَّ مِنهُم یَلوُۥنَ أَلسِنَتَهُم» جمله ناقص نمیشد به آن شکل، اما اینجا آمده «وَإِنَّ مِنهُم لَفَرِیقا» میخواهد بیان کند که تعداد قابل توجهی این کار را انجام میدادند از علما و وعاظ نه یک نفر و دو نفر و این بلای خیلی بزرگی هست؛ یعنی انگار واعظانشان و علماشان با هم توافق کرده بودند که با این سبک سر مردم رو شیره بمالند بعد «یَلوُۥنَ» فعل مضارع از ریشه لَ وَ یَ فعل مضارع هم میدانید که تجدد و تکرار در آن هست؛ یعنی این کار را یکبار و دوبار انجام نمیدادند مدام این کارشان را تکرار میکردند درخیلی از مجلسهایی که میخواستند قرآن آموزش بدهند در محافل قرآن این کارشان را دوباره تکرار میکردند.
«یَلوُۥنَ» به نقل از معجم مقاییس اللغة: یعنی چرخاندن و پیچاندن که موقع کتاب آسمانی عرض کردیم زبانشان را میچرخاندند و صدایشان را کلفت میکردند، کلمات را غلیط ادا میکردند و سامع فکر میکرد که دارد کتاب آسمانی خوانده میشود «لِتَحسَبُوهُ مِنَ ٱلكِتَابِ» هدف این بود تا گمان کنند که کتاب آسمانی است در حالی که کتاب آسمانی نیست حرف خدا نیست حرف خودشان هست «وَمَا هُوَ مِنَ ٱلكِتابِ» این قسمت جزو کتاب نیست. تا اینجا یک حقه و خیانت در حق کتاب خداوند و مردم، این یک جرم بزرگ، اما ممکن است بعضی از حضار آنهایی که از همه عاقلترند باهوشترند امکان دارد شک کنند که واقعاً این صحبتها امکان دارد صحبت خدا نباشد صحبت خودشان هست چون سخنان خدا هم از بقیه سخنان معنا و مفهومش نیز فرق میکند همانطور که سبک و ریتمش فرق میکند محتواشم فرق میکند.
سخنان خدا همیشه در پرتو رحمت خدا حرف میزند
به بندگانش اصلا جور دیگر حرف میزند کتابهای آسمانی با مردم و صحبت این وعاظ نمیخورد به رحمت خدا و آن مفاهیمی ک کتاب آسمانی دنبال میکنند و به همین خاطر امکان دارد شک کنند که شاید به خاطر منافعشان و شهواتشان دروغ میگویند و برای این که شک نکنند میآمدند.
چه کار میکردند؟
«وَیَقُولُونَ هُوَ مِن عِندِ ٱللَّهِ» با کمال پررویی و جسارت میگفتند به صراحت میگفتند «وَیَقُولُونَ هُوَ مِن عِندِ ٱللَّهِ» این از جانب الله است ما از خودمان نمیگوییم به همین شکل دروغ واضح و الله میگوید «وَمَا هُوَ مِن عِندِ ٱللَّهِ» ولی اینها از جانب الله نیست «وَیَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلكَذِبَ وَهُم یَعلَمُونَ» و بر الله دروغ میبندند درحالی که میدانند.
«وَهُم یَعلَمُونَ» خیلی مهم است چون یکی از اصول خیانت که یک عمل اسمش خیانت گذاشته شود آگاهانه و هوشیارانه انجام دادنش است وقتی شخص میفهمد و انجام میدهد عمدی و آگاهانه و هوشیارانه انجام میدهد آن کار را به خاطر منافعش، آن جا دیگر خیانت به اوجش میرسد و میشود یک خیانت واقعی «وَیَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلكَذِبَ وَهُم یَعلَمُون»