سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه 64 / شماره 346 / به رب گرفتن دانشمندان

موضوع ۳۴۶: به ربّ گرفتن دانشمندان

ما آدم‌ها اخلاق بدی داریم، بعضی کسانی که از آن‌ها خوبی و لطف می‌بینیم بیش از حد آن‌ها را بالا می‌بریم، درست است که آدم باید قدردان خوبی‌های دیگران باشد، باید ممنون و متشکر باشد، ولی این دلیل نمی‌شود که ما خودمان را در مقابلشان ذلیل و حقیر تصور کنیم و طرف را بیش از حد و فراتر از یک انسان معمولی بالا ببریم.

اصلا چه کسی بیشتر از پیغمبران در حق ما خوبی کردند!؟

ولی با این وجود باز هم سبب نمی‌شود ما نسبت به پیغمبران نگاه فوق انسانی و نگاه خدایی داشته باشیم. البته یک نکته دیگر هم این جا هست؛ بعضی از آن‌هایی که خدمت می‌کنند به جامعه، خودشان هم باید حواسشان جمع باشد، یک وقتی اگر مشاهده کردند آدم‌هایی را که دارند نگاه تقدس درمودشان پیدا می‌کنند، و دارند آن‌ها را بیش از حد بالا می‌برند، باید خودشان را پایین بیاورند در ذهن آن‌ها، و کاری کنند که نگاه‌ها نسبت به آن‌ها متعادل شود.

متاسفانه هستند کسانی که دوست دارند در ازای خدماتی که به مردم ارائه می‌دهند، مردم هم به آن‌ها نگاه فرشته و فوق انسانی داشته باشند، انتطار دارند مردم جلویشان بلند شوند، دست بوس و مرید و متواضعشان شوند و خدمتگزارشان باشند، ولی در قرآن کریم برعکس؛ آدم‌های خدمتگزار به جای این که مردم را به سمت خودش دعوت دهد، امر می‌کند که مردم را به سمت الله دعوت دهند و آن‌ها را به سمت الله سوق دهند.

قرآن این طور به ما یاد می‌دهد. در سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۷۹ و ۸۰ این گونه به پیامبر خدا یاد داده:

«مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّـهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّـهِ»

هیچ بشری این اجازه را ندارد که الله به او کتاب و حکم و نبوت دهد، و او به مردم بگوید شما من را پرستش کنید نه خدا را. «وَلَـكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ» بلکه به مردم می‌گوید بروید آدم‌های ربانی و خدایی شوید به همان شیوه که از کتاب آسمانی یاد گرفتید و همان طور که درس خواندید. یعنی بروید طبق آموزه‌های کتاب آسمانی خدا را بندگی کنید.

ما فقط انجام وظیفه می‌کنیم و هیچ حقی بر گردن شما نداریم، هیچ دستمزدی هم از شما نمی‌خواهیم. «وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ» و آن‌ها به شما دستور نمی‌دهند که ملائکه و پیغمبران را ارباب خودتان بگیرید،

آیا مگر شما را بعد از این که مسلمان شدید، به کفر دعوت می‌کنند؟

یعنی همه دعوتگران، دعوتگر به سوی الله هستند نه به سوی خودشان، و همه علما و دانشمندان علوم الهی و خدایی را به مردم یاد می‌دهند، نه این که مردم را مدیون خودشان کنند. این راه روشی است که قرآن به ما یاد می‌دهد.

حالا در همین آیه دارد تذکر می‌دهد بیاییم من و شما، ما مسلمانان و شما اهل کتاب! مسیحیان! یهودیان! بیاییم گرد این محور جمع شویم، و همدیگر را به این سمت تشویق کنیم که هیچ کس را به خدایی نگیریم.

حالا آیا یهودیان کسانی را به خدایی گرفته بودند؟

سوره مبارکه توبه آیه ۳۱ جواب این سوال را می‌دهد، فرموده: «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ» آن‌ها علمای دینی شان و راهبان خودشان را به جای خدا به اربابی گرفته بودند و همچنین مسیح فرزند مریم «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَـهًا وَاحِدًا  لَّا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ  سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» در حالی که اجازه نداشتند جز الله یگانه کسی را پرستش کنند، هیچ معبودی جز الله نیست، پاک و منزه است از هرچه با او شریک قرار می‌دهند.

پس واقعیت یهود و نصارا این بود که روحانیان‌شان را، احبار، یعنی دانشمندان، روحانی، عالم و رهبان یعنی پیشوایان دینی، امام، مسئولین عبادتگاه، آن‌ها را به عنوان رّب گرفته بودند. حالا چطوری!؟ ممکن است چه شیوه‌های مختلفی داشته باشد؟ یکی مثلا تعصب داشتند نسبت به آن‌ها؛ چطور؟

مثلا الله یک چیز را حرام می‌کند، بعد همان دانشمند شان همان حرام را با هر دلیلی که دارد حلال می‌کند یا برعکس؛ الله چیزی را حلال می‌کند، ولی آن دانشمند همان را حرام اعلام می‌کند. و وقتی به آنها گفته می‌شود که الله این را حرام کرده، شما چرا می‌گویید حلال است؟ آن‌ها نمی پذیرند، چون همان دانشمندان‌شان این حرف را زده است تعصب دارند نسبت به دانشمندان شان، چشم و گوش بسته می‌پذیرفتند.

این یک مدل است از رب بودن و به رب گرفتن دیگران یا دانشمندان یا مثلا یک جاهایی دانشمندان‌شان مسیر را اشتباه می‌رفتند، تئوری باطل می‌دادند یا حرف‌های اشتباه و باطل می‌زدند، ولی مردم همان جاها ازشان حمایت می‌کردند، این هم یک مدل دیگر است از به رب گرفتن آن‌ها. یا با رشوه و ارتباط و پارتی گرفتن و این‌ها، ازشان فتواهایی می‌خواستند که خلاف تقوا و انسانیت بود و به همان فتواها عمل می‌کردند، این هم باز می‌تواند یک مدل دیگر از به رب گرفتن دانشمندان باشد