سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۰
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۱
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۲
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۳
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۴
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۵
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۶
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۷
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۸
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۹
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۰
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۱
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۲
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه ۶۴ / شماره ۳۴۴ / کلمه ی مشترک

موضوع ۳۴۴: کلمه‌ی مشترک

«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ» بگو ای اهل کتاب. با احترام خطاب‌شان می‌کند “اهل کتاب” اهل سواد آن هم با بالاترین سواد که مربوط می‌شود به کتاب آسمانی. شمایی که به کتاب آسمانی دانش دارید «تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ» تشریف بیارید و بیایید به دور کلمه‌ای جمع شویم که نزد ما و شما مشترک است.

یعنی اینجا کلمه محور است یعنی نه ما محور هستیم و نه شما، کلمه‌ای که هم نزد ما مورد قبول است و هم نزد شما، هم ما برای آن ارزش قائل هستیم و هم شما بیایید دور آن کلمه جمع شویم.

منظور از کلمه یک کلمه نیست بلکه منظور یک جمله است؛ یک جمله کامل که یک محتوا را می‌رساند مثلا لا اله الا الله یک کلمه است، کلمه‌ی توحید است هر چند که چهار کلمه است، ولی به آن می‌گویند کلمه‌ی توحید یا برعکس سوره مبارکه‌ی توبه آیه ۷۴ می‌فرماید: «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ» قسم می‌خورند به الله که نگفتند درحالی که کلمه‌ی کفر گفتند؛ کلمه کفر ممکن است صد کلمه باشد ولی چون آن کلمات دارد به یک هدف منجر می‌شود و محتوای آن کفر است به همه آن‌ها کلمه کفر گفته می‌شود.

«تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا» آن کلمه مشترک چیست که آن را محور قرار دهند!؟

«أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْا» این جمله بدل است بدل از کلمه و کلمه را توضیح می‌دهد؛ کلمه این است که جز الله را نپرستیم و هیچ چیز را شریک الله قرار ندهیم.

مگر اهل کتاب این کلمه را قبول دارند!؟

اگر قبول داشتند که همه چیز حل می‌شد، ولی واقعیت این است که بله اهل کتاب این کلمه را قبول دارند حتی آن‌ کسانی که عیسی را به عنوان پسر خدا معرفی می‌کنند به همین سادگی نمی‌گویند که عیسی پسر خدا است همانند آدمیان که فلانی پسر فلانی است نه!! آن‌ها زمانی که این را می‌گویند پشت آن هزار فلسفه و توضیح می‌گویند تا بگویند عیسی پسر خدا است به همین سادگی که نیست تازه می‌گویند خدای پدر و خدای پسر اصل همان خدای پدر است.

یعنی چه!؟

همه اینها معنا دارد یعنی جایگاه الله با عیسی فرق دارد و الله یگانه بزرگتر از عیسی است به این اقرار می‌کنند و یا وقتی می‌گویند سه خدا؛ خدای پدر خدای پسر و روح القدس بعد از آن می‌گویند که این سه تا یک خدا است و هدف رسیدن به خدای واحد است.

حالا بیایم این خدایی که نزد شما اصل است را محور قرار دهیم و بیاییم گرد این الله جمع شویم و جز الله کسی را بندگی نکنیم و شمایی که دائما به زبان می‌گویید خدای یگانه را قبول داریم بیایید تا به حرف‌تان عمل بکنید.