مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۳۴۰: ربط تذییل آیه با آیه
آیه با عبارت «وَإِنَّ اللَّـهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» مذیل شده
«عزیز»: یعنی قدرتمند، کاملا مسلط، غالب، چیره، توانمندی که هیچ عجزی در او راه ندارد، از پس هر کاری بر میآید.
«حکیم»: سنجیده کار، با حکمت، که تمام افعال و فرمایشات ایشان از اوج حکمت برخوردار است و هیچ خطایی در او راه ندارد.
حالا چرا این دو صفت در پایان آیه آمده؟ و ربطش با آیه چیست؟ و اصلا چرا این دو صفت پشت سر هم آمده؟
عزیز که از پس هر کاری بر میآید، اما چون از پس هرکاری بر میآید، هر کاری انجام میدهد؟ نه! بعدش حکیم هم است. تمام آن کارها بر اساس حکمت انجام میشود. ربطش با عبارت قبل چیست؟ از چند زاویه میشود توضیح داد که دو زاویه خدمت شما عرض میکنیم:
اول این که اللهای که هیچ معبودی جز او نیست، عزیز و حکیم است؛ یعنی معبودان دیگر از عیسی گرفته تا هر معبودی که شما تصور کنید، فاقد این دو صفت هستند، نه عزیز هستند که از پس هر کاری بر بیایند، و نه حکیم هستند که تمام کارهایشان از اوج حکمت برخوردار باشد. اینها فقط صفت معبود حقیقی است که الله باشد.
دوم قصههای حق در زندگی آل عمران، در زندگی همهی آدمها که اتفاق میافتد، و آن قصهها آدم را به وحدانیت الله میرساند، برخاسته از عزیز بودن و حکیم بودن الله است؛ یعنی از الله عزیز و حکیم این قدرت بر میآید که درهای بسته را به روی یک نفر باز کند و یا در باز را به روی یک نفر ببندد. اللهای که عزیز و حکیم است.
میتواند به پیامبر زکریا علیهالسلام در همچین سنی بچه عطا کند و به یک جوان که هیچ عیب و نقصی ندارد، بچه عطا نکند.
از الله عزیز و حکیم بر میآید که پیامبر عیسی را از وسط مکر آن همه مکاران بلند کند و به آسمان بالا ببرد. و تمام حوادث دیگر که در عالم اتفاق میافتد، فقط از قدرت الله عزیز و با حکمت بر میآید. و ما اگر به آن الله دل بدهیم، زندگیمان جور دیگری میشود.