سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46

سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۰
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۱
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۲
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۳
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۴
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۵
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۶
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۷
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۸
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۹
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۰
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۱
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449

سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۲
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481

آیه ۳۹ / شماره ۲۴۶ / چگونه حصور باشیم؟

 دانلود فایل تصویری  دانلود فایل صوتی 

موضوع ۲۴۶:چگونه حَصور باشیم؟

سومین خصلتی که در این آیه ذکر شده در مورد پیامبر یحیی علیه السلام، حَصوراً هست.

حَصوراً از ریشه حَصَرَ به معنای نگه‌داشتن و منع‌کردن. به نقل از معجم مقاییس اللغه؛ یعنی پیامبر یحیی علیه‌السلام قدرت کنترل‌گری نفسش فوق‌‌العاده بود، عزت نفسش بالا و مدیریت نفسش عالی، که در این معنا حَصور صیغه‌ی مبالغه است از اسم فاعلِ حاصِر؛ یعنی خودش را نگه می‌داشت و کنترل می‌کرد، به نقل از تفسیر کبیر امام فخر رازی.

دقیقا همان خصلت‌هایی که خودمان مشکل داریم؛ چقدر کتاب‌ها، چقدر دوره‌های آموزشی، چقدر هزینه تا بتوانیم حس کنترل‌گری‌مان را بالا ببریم، ولی باز هم خیلی جاها ناموفق باقی می‌مانیم.

البته خیلی‌ها کنترل‌گری‌شان نسبت به رفتار دیگران خیلی خوب است؛ این را که می‌دانید این یک اختلال و صفت منفی است، ولی همان افراد وقتی نوبت به خودشان می‌رسد که رفتار و افکار خودشان را کنترل کنند که این یک صفت مثبت هست، هیچ! اصلاً روی اعصاب و فکر و تمایلاتشان مسلط نیستند.

متاسفانه بعضی‌ها فکر بد را اصلا گناه نمی‌دانند

افکار بد و منفی را همین‌گونه ادامه می‌دهند تا وقتی که خبرشان شد که سر از چه گناه‌هایی که در نیاوردند، ولی می‌دانیم مسلط نبودن بر فکر و اعصاب سبب چقدر گناه می‌شود، ریشه خیلی از گنا‌ه‌ها همین است؛ حرص و طمع‌ها، حسودی‌ها، کینه‌ها، عداوت‌ها، هیجانات منفی اکثرشان در اثر همین است، چون حصور نیستیم، خویشتن‌دار نیستیم خیال‌پردازی‌های جنسی، تخیلات شهوانی و بعد چشم‌چرانی و ارتباط پیامی و کلامی تا برسد به ارتباط نامشروع همه ریشه‌شان همین است؛ نبودن حصور و خویشتن داری.

چه جالب سوره اعراف آیه ۲۰۰ تا دو آیه بعدش می‌فرماید:

«وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَنِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‏»  هرگاه نزغی از شیطان به تو رسید به الله پناه ببر که او شنونده‌ی داناست. نزع همان وسوسه اولیه و افکار منفی است که اگر ادامه پیدا کند سر از یک گناه در می‌آورد.

قطعا کسانی که تقوا دارند هر گاه دچار خیال منفی و وسوسه شیطان شوند

فوراً حواس‌شان را جمع می‌کنند و بینا می‌شوند، چشمانشان را باز می‌کنند و خوب مسأله را می‌بییند و خودشان را مدیریت می‌کنند، اما از آن طرف برادران شیطان‌شان، یعنی کسانی که افسار دل را رها کردند کنترلی برخودشان ندارند آن‌ها همیشه در گمراهی پیش می‌روند و اصلا نمی‌ایستند. شیاطین هم به حال‌شان رحم نمی‌کنند تا می‌توانند آن شخص را در فساد و گناه غرق می‌کنند. ولی اگر همان شخص در لحظه اول بر افکار و هیجاناتش مسلط شود..

حتی در حس شهوات حرام نرود در نخش نرود

برای رضای خدا، برای خوشبختی و آسایش خودش کم کم خویشتن‌دار می‌شود، اصلا قرآن آمده ما را حصور و خویشتن‌دار بار بیاورد. آدم تا در این قسمت موفق نشود و بر اعصاب و افکار و شهواتش مسلط نشود بزرگ نمی‌شود، همیشه کم‌ظرفیت باقی می‌ماند که خدا فرمود: سیداً و حصوراً این دوتا با هم است شخص زمانی سیّد و بزرگ‌مرد و بزرگوار می‌شود که خویشتن‌دار و مسلط بر اعصاب و افکار و شهواتش باشد.