مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۰
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۱
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۲
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۳
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۴
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۵
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۶
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۷
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۸
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۵۹
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۰
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۱
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه ۶۲
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۲۴۰: آیا تقوامون شبیه اونایی نیست که پیامبر زکریا ازشون میترسید؟!
قومی که درموردشان صحبت میکنیم پیامبران زیادی برایشان آمده است خود زکریا هم به عنوان پیامبر بینشان بود، ولی باز هم از آنها میترسد سالیان سال آنها را تحت تربیت فرمایشات الله قرار داده، ولی هنوز هم ترس از اخلاقشان دارد.
ریشهی مشکل کجاست؟
ریشه این است؛ پیامبر زکریا میدانست کسی که ایمان و تقوا و ترس از الله نداشته باشد یا تقوایش کم باشد ممکن است هر کاری از او صادر شود. آنها هم اگر چه عالم و بزرگ بودند، ولی از منافع و موقعیتها و لقمههای چرب و نرم نمیتوانستند بگذرند اگرچه حقشان نبود باز میخوردند.
برای همین پیامبر زکریا نمیخواستند جامعه دست چنین انسانهایی بیفتد آنها را میشناخت، پس اگر جامعه دست این آدمها بیفتد چه کارهایی انجام میدهند؟
نه تنها رحمتی برای مردم نمیشوند، بلکه مصیبت، عذاب و نکبت سر مردم میشوند و با ظلمشان روزگار مردم را سیاه میکنند. پیامبر زکریا این را نمیخواست به همین خاطر از خدا تقاضای بچه کرد؛ بچهای که قابل اعتماد، سالم و صالح باشد؛ جامعه و مدیریت جامعه دست او باشد.
از این قضیه این را میفهمیم که ذات بلد بودن روخوانی، ترجمه، تفسیر قرآن، حافظ قرآن، خواندن احادیث پیامبر و فقه و عالم و دانشمند بودن، مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکترا داشتن آدم را آدم نمیکند؛ آدم باید ترس از الله در دلش باشد.
همهی این علوم خیلی خوب هستند، اما بعد از داشتن علم باید ترس از الله در دل آدم باشد؛ ترس از حساب و کتاب و قیامت. باید از علمی که بلد است از قرآن و سنتهای پیامبر صلی الله علیه و سلم اطاعت و تبعیت داشته باشد، جلوی اینها سر فرود بیاورد و تواضع داشته باشد؛ خودش را بهتر و بالاتر از عامهی مردم حساب نکند، برای خودش توجیه نکند که من فلان حق را دارم و هزار چیز دیگر… این آفتها را خواندیم، از آیات ۱۹ تا ۳۲ مفصلا توضیح داده شده است.
- برای اینکه این آفتها از زندگی آدم کنار برود آدم باید ارادهی تغییر بکند، خودش را تغییر بدهد براساس آنچه که الله دستور داده است؛ فکرش، اخلاقش، صبرش، حرصش را بر دنیا کم بکند، دلش بزرگ باشد و از آن اخلاقی که وراثتی و ژنتیکی به او رسیده و بنابر معیار قرآن نیست آنها را رها کند.
- پس خلاصه اینکه خودمان هر کارهای که هستیم زیاد به نماز، علم و قرآنی که داریم مغرور نشویم.
- درست است اینها را داشته باشیم و شرط هستند و بدون اینها اصلا تو باغ نیستیم، ولی بعد از داشتنشان نوبت به تطبیق اینها روی خودمان میرسد، اصل اینجا است که خیلی وقتگذاشتن و حوصله و صبوری میخواهد به همین سادگیها نیست و إلّا همه علم این را داریم که مثلا مطالعه، اخلاق خوب و پیادهروی چقدر خوب است.
خیلی از مسائل شخصی و مسائل جمعی و خیلی وقتها تصمیم گرفتیم مثلا فلان کارها را در زندگیمان انجام بدهیم، ولی بعد از تصمیم موفق نشدیم آنها را انجام بدهیم. پس علم یک چیز است و عملی کردن آن علم یک چیز دیگر است. مدام باید خودمان و اعمال و رفتارمان را چک و وارسی بکنیم و ببینیم آیا کارها و تقوایمان شبیه کسانی نیست که پیامبر زکریا از آنها میترسید؟