مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
دانلود فایل تصویری دانلود فایل صوتی
موضوع ۲۲۶: به انتخاب خدا احترام بذاریم و آن را دوست داشته باشیم.
ما در دنیا خیلی چیزها را میبینیم که به منفعتمان است و تلاش میکنیم آن را به دست بیاوریم، ولی خیلی وقتها موفق نمیشویم مثلا انتظار داریم فلان مسئله، فلان کار، طوری پیش برود که در نهایت فلان اتفاق خوب برایمان بیفتد و به نفعمان تمام شود،
ولی آن اتفاق خوب نمیافتد و ما ناراحت میشویم و چیز دیگر از آب در میآید که آن چیز ظاهراً به ضررمان است یا مثلاً با خودمان حساب و کتاب میکنیم و میگوییم فلان ماشین یا فلان خانه یا فلان چیز را برای خودمان بخریم و تلاش میکنیم آن را هم به دست بیاوریم ولی به آن نمیرسیم و در نهایت یک چیز دیگر، یک چیز پایینتر از آن گیرمان میآید و به ناچار و با ناراحتی آن را میپذیریم. و یکی دوست دارد با یکی ازدواج کند، تلاشش را نیز در حد معقول و مشروع میکند، ولی روزیاش نمیشود، نمیتواند با آن ازدواج کند و در نهایت با کسی دیگری ازدواج میکند و این شخصی که با آن ازدواج کرده نیز در نظرش احساس میکند که پایینتر است از آن کسی که دلش میخواست و ته دلش احساس نارضایتی دارد بالاخره بدون احساس خوشبختی با آن زندگی میکند، دیگر مجبور است که بسازد، بسوزد و بسازد و خیلی چیزهای دیگر به همین شکل برای خیلی از مردم پیش میآید. ببینیم در دنیا هر چه وجود دارد برای آدم هم منفعت دارد هم ضرر دارد، این را باید بدانیم هیچ چیزِ کاملاً با منفعت یا یک چیز کاملاً ضرر وجود ندارد هر چیزی هم نقاط ضعف در آن است و هم نقاط قوت و جز خدا هیچ چیز کامل نیست، پس وقتی چیزی نصیب آدم شد سعی کنیم به نقاط قوتش توجه کنیم و آنها را کشف کنیم و به خودمان یادآوری کنیم و نسبت به آن مثبتاندیش باشیم و دیگر حسرت آن چیز از دست رفته را نخوریم اصلا معلوم نبود که اگر آن چیز نصیب شخص میشد شاید به ضررش تمام میشد مثلا اگر فلان ماشین را میخرید امکان داشت با یک عیب فنی آتش میگرفت یا به خودش مغرور میشد و با کارهای مغرورانهاش با آن ماشین یا خانه از چشم و دل همه میافتاد یا اگر با فلان دختر یا فلان پسر ازدواج میکرد که زیباست یا پولدار است شاید مسیر زندگیاش از صراط مستقیم خارج میشد، از کجا معلوم اینجور نمیشد!؟ اینها همه جای خود، اما یک مقدار بیاییم فکر کنیم ما یک خواستههایی داریم که میخواهیم به آن برسیم خدا هم برای ما یک خواستههایی دارد و در نهایت کدام یکی اتفاق میافتد؟ خواستههای ما یا خواستههای خدا؟ صددرصد آن که خدا خواسته اتفاق میافتد پس به خواسته خدا و انتخاب خدا برای ما احترام بگذاریم و سعی کنیم آن را در زندگی بپذیریم و چشمهایمان را باز کنیم تا نقاط قوتش را ببینیم.
در سورهی بقره آیه ۲۱۶ می فرماید:
«و عَسی أنْ تُکرِهوا شیئاً و هوَ خَیرٌ لکُم» ممکن است از چیزی خوشتان نیاید در حالیکه همان به نفعتان است، «و عَسی أنْ تُحِبُّوا شیئاً و هوَ شَرٌ لکُم» و ممکن است از چیزی خوشتان بیاید و برایتان بد باشد، «و اللهُ یَعْلَمُ وأنْتُمْ لا تَعْلَمونْ» الله میداند و شما نمیدانید.
حالا رفتاری که مادر مریم انجام داد وقتی که نوزادش دختر متولد شد اولین صحبتی که کرد گفت:
«إنّي وَضَعْتُها ٱنثی» خدایا من دختر به دنیا آوردم یعنی این را پذیرفت آن چیزی را که خدا برای او تقدیر کرده آن را با جان و دل پذیرفت و به آن اقرار کرد.
خیلی وقتها خیلی از آدمها آن چیزی که مثلا حتی اگر دوست نداشته باشند برایشان اتفاق بیفتد، وقتی اتفاق میافتد عصبانی میشوند، باور نمیکنند، چانه می زنند، ناراحت میشوند، تحت تاثیر قرار میگیرند و متنفر میشوند، منفینگر میشوند، پس پذیرش اولیه خیلی مهم است که بدون اینها مادر مریم آن را پذیرفت «إني وضَعتُها ٱنثی» تمام شد این است که این چی شود در آینده چه جور آدمی میشود «و اللهُ أعلَمُ بِما وَضَعَتْ» الله داناتر است، امکان دارد خیلی ارزشها در آن وجود داشته باشد که من نمیدانم، الله میداند که در همه چیز صادق است!!!
در همان ازدواج، همان خانمی که شخص ممکن است فکر کند که آن خانم یا همسر مدنظرش نیست خدا میداند که شاید خیلی خصوصیتهای خوب در آن باشد و هزار چیز دیگر…
- پس ما توجه کنیم به نقاط قوتی که در آن وجود دارد و صددرصد هم هستند و بعد «وَ لیسَ الذکرُ کالاُنثی» مقایسه کنیم که اگر این نقاط قوتی دارد، آن یکی هم نقاط قوت دارد، هیچ چیز مثل هم نیستند و خدا این خصوصیتها و ویژگیها را بین همه چیز تقسیم کرده، پس ما از هیچ چیزی که خدا نصیبمان میکند ناامید و ناراحت نباشیم.