مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۱۷۴: بلاغت قرآن فوقالعاده است.
نکته مهمی که موقع مطالعه قرآن خوب است به آن توجه بکنیم بحث بلاغت و فصاحت قرآن است.
ما ممکن است یک معنا در ذهنمان باشد و با کلمات و جملات معمولی مرادمان را به مخاطب برسانیم؛ مثلا یک مثال میزنیم؛ این معنا که خوب است آدم در عمری که دارد تلاش کند بعد از مرگش نام خوبی از خودش به جا بگذارد پس باید برنامهریزی کند؛ حالا یک صدقه جاریه، یک کار عامالمنفعه و خدمتی به خلق خدا به هر شکل که بعد از مرگش مردم از او به خوبی یاد کنند.
این جملات ساده که آدمهایی در حد من و امثال من میگوییم
و در حد سی چهل کلمه میشود، ولی همین معنا اگر سعدی بخواهد بگوید، رحمةالله علیه میگوید: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز/ مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
هم پر مغز و هم کوتاهتر در حد یازده دوازده کلمه با کلمات بدیع. اینجا گفته: مرد نکونام و در جای دیگری گفته نامش به نکویی همان کلمه دارد تکرار میشود نام، نکو، نمیرد و مرده که هر دو معنایشان؛ مانند هم است دوبار تکرار میشود. وقتی قرآن این معنا را میخواهد بیان کند؛ مثلا در قالب یک دعا از زبان پیامبر ابراهیم علیهالسلام بیان فرموده: «وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ» و ذکر خیر من را در زبان آیندگان قرار بده. همان معنا است.
ولی با پنج شش کلمه تمام آن توضیحاتی که عرض کردیم
همراه با گفتهی سعدی رحمةالله علیه و هنوز خیلی معانی دیگر در همین پنج شش کلمه وجود دارد؛ مثلا ممکن است بعد از مرگ مردم خوبی آن شخص را بگویند، ولی زورکی باشد از روی ترس باشد یا ممکن است از اسمش سوء استفاده بکنند، ولی میفرماید: «لسان صدق»؛ یعنی، واقعا از روی صدق ذکر خیرش را بگویند. این جمله را در قالب دعا گفته و دم دست قابل تفهیم است تا آدم فکر کند و برای خودش برنامهریزی کند که با این عادت و اخلاقی که من دارم اگر الان بمیرم خاطرهای که در ذهن بچه، نوه، برادر، خواهر، پدر و مادر، دوست و همکارم میماند چگونه است؟ آیا از آنها لسان صدق نصیبم میشود؟ از من به خوبی باصداقت تعریف میکنند؟ یا نه آنقدر سبکسری و پرخاشگری کردم که دیگر بعد از مرگم هیچ چیزی به حالم نمیگذارند.
پس برای مفید بودن باید برنامهریزی بکنم
از خدا هم کمک میگیرم که مفید واقع شوم تا وقتی که مردم بعد از مرگم آن اتفاق خوب بیفتد؛ یعنی با زبان صادقانه از شخص تعریف بکنند البته منظور تعریف و تمجید و ثنا نیست؛ یعنی کارهایشان با ریا باشد. مرتب و منظم با اخلاص انجام میدهد حواسش هم است که قضاوت مردم هم مهم است، این معانی زیبا با یک جمله بلیغ وبدیع به مخاطب منتقل میشود. دقت در کلمات، زیبایی کلمات خیلی تاثیر دارند در کل از آیات قرآن بلاغت و ابداع میبارد؛ مثلا به همین دو آیه دقت کنیم کلمات مماثل مثل هم مثل «مَالِكَ الْمُلْكِ» و بعد «تُؤْتِي الْمُلْكَ» و بعد «تَنْزِعُ الْمُلْكَ» دارد. کلمهی ملک، مالک و ملک تکرار میشود و سر زبان شیرین میآید یا مثلا از جملات متضاد «توتی الملک» و «تنزع الملک» استفاده کرده که برعکس هم هستند که به آن طباق میگویند و همچنین «تعز» و «تذل» برعکس هم هستند.
«لیل» و «نهار»، «حی» و «میت»
و جملات متضاد «تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ» دقیقا با جابهجایی لیل و نهار و حی و میت کلا یک باب معنای دیگر دارد روی موضوع باز میکند. بالاخره تا جایی که میتوانیم و علاقهمندی رشتهمان اجازه میدهد به علم بلاغت قرآن بیشتر توجه بکنیم تا جذابیت قرآن را بیشتر درک کنیم.