مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۱۶۲: گردن دین را میتابونند به نفع دلشون.
هر آدمی گرایش به انجام کارهای ارزشمند و کارهای ضد ارزش در وجودش است، خیلی جالب آیات ۷ تا ۱۰ سوره شمس از درون ما خبر میدهد:
«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» و سوگند به نفس آدمی و آن طوریکه ساخته شده، البته قبلش چندین قسم و تاکید بیان شده و بعد قسم به وجود انسان، آن هم با نکره بیان شده «وَ نفسٍ» یعنی تمام انسانها اینگونه ساخته شدند.
چجوری ساخته شدند؟
«فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» فجور و تقوا یعنی شر و خیر به آنها الهام کرده؛ یعنی هر انسانی بزهکاری و حقهبازی و شیطنت در وجودش است و از آن طرف خوبی و خیرخواهی هم در آن وجود دارد، اول فجور آورده شده و بعد تقوا، انگار گرایش و لذت به انجام فجور در آدم قویتر است. ما تمام انسانها همینطور هستیم، هم قابلیت انجام بدترین کارها را داریم و هم بهترین کارها را، حالا «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» هر کس درونش را پاک کرد خوشبخت میشود و هر کس درونش را آلوده کرد بیچاره و بدبخت میشود.
این قانون است آدمهای دیندار بین نفس و دین گیر میکنند
از یک طرف نفس و دلشان شیطنت میخواهد، کیف و لذت ناحق میخواهد و از یک طرف دین هم از آنها تزکیه میخواهد، پاکی میخواهد، صداقت میخواهد، این دو تا با هم درگیر میشوند بالاخره یکی پیروز میشود یا کیف و لذت را رها میکند و خودش را به الله میسپارد یا بالعکس. به خاطر اینکه راحت و باب دل زندگی کند دین را رها میکند.
«بَل یُریدُ الاِنسانَ لِیَفجُرَ اَمامَه یسئلُ اَیّانَ یوم ُالقیامَه»(قیامه/۵ و ۶) درسوره قیامه میفرماید: انسان میخواهد عمری را که در پیش دارد، این آیندهای که دارد دوست دارد که گناه کند و لذت ببرد «لِیَفجُر» همان «اَلهَمَها فُجورَها» است، همان فجوری که خدا فرمود در وجود هر آدمی وجود دارد به همین خاطر میگوید قیامت کجا؟ چه کسی برگشته که از آنجا خبر دهد؟ چون میخواهد راحت زندگی کند و باب دل و کیف زندگی کند بیخیال قیامت میشود یعنی خودش را به بیخیالی میزند، حالا این یک گروه آدمها یا فجورشان پیروز میشود یا تقواشان، یک گروه دیگر هم هستند آدمهایی که نه دلشان میآید دین را رها کنند و نه تلاش میکنند درونشان را پاک کنند و خودشان را تغیر دهند.
اینها چهکار میکنند؟
اینها میآیند گردن دین را میتابانند به نفع دلشان و یک سری باورهایی را میسازند، آنها را به اسم دین ترویج میدهند و جز باور دینی خودشان و مردم میشود یعنی میآیند به اسم دین و خدا یک سری خرافاتی را تولید میکنند و بعد آنها دقیقا موافق دل و هوا و هوسشان است و میتوانند با آن باورها به اسم دین به دلشان برسند، به کیفشان برسند، دقیقا میشود این: «وَ غَرَّهُم فی دینهِم ما کانوا یَفتَرون» “یفترون” از ریشه “فَرَیَ” به معنای خلقِ دروغ است به نقل از العین خلیل، پس اگر میخواستیم بدانیم که چرا یک عالم بیتقوا یا کمتقوا میآید یک باوری را از خودش میبافد و به خدا نسبت میدهد.
دلیلش چیست؟
دلیلش همین است تا جمع کند بین خدا و خرما! به قول معروف بین دین و دلش بین فجور و تقوا هیچکدام را از دست ندهد به همین خاطر میآید اینها را از سر خودش میسازد و به دین نسبت میدهد.