سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7

سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286

سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200

سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176

سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11

سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20

سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42

سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29

سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19

سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25

سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22

سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17

سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25

سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30

سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20

سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15

سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21

سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11

سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8

سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8

سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19

سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25

سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8

سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8

سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9

سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱

سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8

سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹

سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷

سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

صفحه 278 / جزء 14 / آیه 94 الی 102

 دانلود فایل تصویری   دانلود فایل صوتی ​  پرسش و پاسخ صفحه

تلاوت این صفحه:

صفحه 287

«وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ»(نحل/۹۴)

و شما قسم هایتان را، اعتبارهای دینی‌تان را در بین خودتان موجب سوءاستفاده قرار ندهید که گامی بعد از محکم یافتنش بلغزد و به خاطر منعی که از راه الله ایجاد کردید بدی را بچشید و برای شما عذاب عظیمی باشد.

در ادامه صحبت در مورد کسانی که خودشان را منتسب به خدا می‌کنند و با اعتبار دین و قرآن و خدا بالا می‌آیند، خوب قرآن می‌فرماید که: «این‌ها یک جایگاهی بدست می‌آورند.» اگر از جایگاه‌شان سوءاستفاده کردند به مثل آن خانمی که یک چیزی درست می‌کرد، می‌بافت، و آن بافته‌اش را بعد از هم باز می‌کرد و تمام زحمت‌هایش هدر می‌رفت شما هم همان اتفاق برای‌تان می‌افتد هر چقدر هم زحمت بکشید دچار فروپاشی می‌شوید؛ هم پیش مردم و هم پیش خدا بی اعتبار می‌شوید، این را هم در صفحه قبل بیان فرمود و در این صفحه از زاویه دیگر تحلیل می‌کند که کسانی که از جایگاه دینی خود سوءاستفاده می‌کنند، امکان دارد که چه اتفاقی بیفتد. می.فرماید : «وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ » «أَيْمَانَ» هر اعتبار و جایگاهی هست که انسان به نام خدا حاصل می‌کند و اعتمادسازی می‌کند؛ طرف مقابل به خاطر اینکه شخص دارد خود را به خدا و دین خدا و این جایگاه‌ها نسبت می‌دهد این شخص به او اعتماد می‌کند و خیلی چیز ها را به او واگذار می‌کند و وقتی که شخص به او اعتماد شد، بعد از این اعتماد، از آن اعتمادی که به او شده است بهره‌وری می‌کند «دَخَلًا بَيْنَكُمْ» یعنی سوءاستفاده می‌کند، می‌گوید شما این کار را انجام ندهید که اگر این کار را انجام ندهید، که اگر این کار را انجام دادید، باعت می‌شود که «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا» گامی بعد از محکم شدندش متزلزل می‌شود، می‌لغزد. «فَتَزِلَّ» یعنی جایی که لیز باشد و آدم حالت ایستاده بر زمین بیفتد بدون اینکه اختیاری داشته باشد یعنی مثال‌ می‌زند افرادی که بر ایمان استوار هستند وقتی اخلاق شما را ببینند؛ اخلاق سوءاستفاده‌گری، اخلاق حرص و اخلاق حرص بر قدرت، بر شهوت، بر موقعیت وقتی این‌ها را از شما ببینند، آن افرادی که بر دین‌شان ثابت قدم بودند کم کم از دین‌شان زده شوند و دور شوند، متنفر شوند، دین زده شوند و دین‌گریز شوند حالا می.فرماید مبادا شما این کار را انجام دهید که باعث شوید گام‌های استوار را متزلزل کنید و آن اشخاص کم‌کم دین و خدا و نماز را و همه چیز را  رها کنند به خاطر اخلاق بدی که  شما از خودتان نشان دادید و با اعتبار خدایی که شما بدست آوردید، «وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» همین کار شما، همین اخلاق شما که باعث شده دیگران از دین دور شوند همین شما جرم سد عن سبیل‌الله مرتکب شدید که شما مانع شدید که مردم به سوی دین خدا نیایند و فراری شوند و به خاطر این سد شما از راه خدا، این جرم بزرگ، شما «تَذُوقُوا السُّوءَ» مجازات های بدی در همین دنیا متحمل می‌شوید خوب، همین فردی که به شما اعتماد کرده، همان جامعه‌ای که به شما اعتماد کرده حالا وقتی که پایش لغزید و از راه خدا دور رفت حالا همان شخص بلای جان خودتان و جامعه‌تان شود، انتقاد کند، به چالش بکشد، و بالاخره آن باعث شود که شما در این دنیا دچار سوء عاقبت شوید، دچار درد سر و گرفتاری شوید، ویا چون از راه خدا دور رفته هزار جرم و جنایت می‌کند، شخصی که از خدا فاصله گرفت و از این آدم هر کاری امکان دارد بر بیاید و آن جرم و جنایت های که مرتکب می‌شود به شما هم می‌رسد. «تَذُوقُوا السُّوءَ» به شما و به بچه‌هایتان، به خانواده تان، به نسل آینده‌تان، به آن‌ها هم می‌رسد و دچار گرفتاری می‌شوید در همین دنیا به خاطر منعی که از راه خدا ایجاد کردید، مردم را از دین زده کردید، «وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» و برای خودتان عذاب بزرگی وجود داشته باشد یعنی آن در دنیا بود و این عذاب عظیم در آخرت هم عذاب اینکه افرادی را متنفر کردید و هم عذاب اینکه شما از جایگاه دینی خودتان سوءاستفاده کردید.

«وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ إِنَّمَا عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»(نحل/۹۵)

و شما به ازای عهد خدا بهای اندکی را به دست نیاورید، کالای اندکی را برای خودتان تهیه نکنید بی شک که آنچه که نزد الله هست آن برای شما بهتر است اگر واقعاً می دانستید.

 که البته سوءاستفاده از جایگاه، شیرینی خاص خودش را دارد، چون این آدم با هزینه خیلی اندک، منافع خیلی زیادی به دست می‌آورد و به خیلی قدرت های والا، به جایگاه اعلی می‌رسد که خودش را منتسب به خدا، دین و اسلام کرده باشد، خیلی مفت و مجانی همه چیز فراهم هست از اعتباری که مردم به خدا دارند آن اعتبار را به شما می‌دهند و شما خیلی راحت می‌توانید در این وسط خیلی منفعت‌ها حاصل کنید و به خواسته‌های خود برسید. از خواسته های دنیا، از پول و مال و قدرت و ثروت و همه چیز ولی می‌فرماید که: «شما آن اعتماد و اعتبار دینی خود را این‌جور نباشد که آن را بفروشید تا دنیا را بخرید.» «وَلَا تَشْتَرُوا » یعنی به ازای عهد خدا، عهد بندگی و عهد صداقت، آن را نخرید، شما مسلمانید، باید تسلیم خدا شوید، خدا باید محور زندگی‌تان باشد مبادا این را بدهید و ثَمَنًا قَلِيلًا را بخرید، مبادا کالاهای اندک دنیا، برای خودتان، بچه‌هایتان خانواده‌تان تهیه کنید و او را از دست بدهید حالا دارد آن‌ها را متوجه می‌کند و به آن‌ها توضیح می‌دهد که: «عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ » شما اگر با صداقت پای عهد خدا بایستید، ولو که آن موقعیت ها دم دست‌تان باشد، می‌توانید سوءاستفاده کنید ولی اگر این کار را نکردید و در مقابل آن حرص و شهوت‌ها و طمع‌ورزی‌ها، صبوری و خویشتن داری کردید و آن‌ها را کنار زدید و عهد خدا را گرفتید در این صورت می‌فرماید: «چیزی که نزد خدا برای‌تان حاصل می‌شود، برای‌تان بهتر است، به نفع‌تان هست؛ آن رضای خدا، آن بهشت خدا، آن ثواب خدا که به انسان می‌دهد آن به نفع‌تان است ولی اگر واقعاً بیندیشید و بدانید که آن چه نزد خدا هست بهتر است.»

«مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ ۗ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(نحل/۹۶)

 آن چه که نزد شما است فنا می شود و آنچه که نزد الله است باقی می‌ماند و قطعاً (صددرصد) پاداش می‌دهیم به کسانی که صبوری کردند، اجرشان را به بهترین کارهایی که انجام می‌دادند.

حالا توضیح می دهد که چطوری اگر شما خویشتنداری کردید، آن‌چه که نزد الله هست بهتر است از آن چند سالی که شما خودتان را از منافع دنیا برخوردار کنید، چرا آنچه که نزد خداست بهتر است اگر شما می دانستید توضیح می فرماید که: «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ » چون آن‌چه که شما بدست می‌آورید از آن قدرت ها و ثروت ها و موقعیت‌ها فناپذیر است، روزی تمام می‌شود، پایان می‌پذیرد، تا کی ادامه دارد؟ تا چند سال آدم زنده است؟ بچه هایش هم تا چند سال زنده هستند، این‌ها از بین می‌رود. موقتی هستند و آنچه نزد الله هست باقی می‌ماند، آن رضا و پاداش خدایی آن هست که دایمی هست و هیچ وقت تمام شدنی نیست پس واقع‌بین باشید و این چیز های موقتی، منافع موقتی را با منافع دائمی پیش خدا را هیچ وقت عوض نکنید، عاقل باشید، دارد توضیح می‌دهد که چطوری آن بهتر است و در ادامه توضیح  «وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا» و آن‌هایی که صبر کردند، خویشتن داری کردند و به خاطر حرص به آن قدرت و شهوت و ثروت و موقعیت خودشان را کنترل کردند و به سمت آن ها نرفتند، خودشان را به سمت خدا و تسلیم خدا کردند می‌فرماید که: «پاداش آن‌ها صددرصد داده می‌شود پاداش‌شان به بهترین کارهایی که می‌کردند.» در زمینه خویشتن‌داری مثلاً یک جایی خیلی راحت از یک منفعتی دست کشیدند، خیلی ساده بود و موفق شدند ولی در یک جایگاه دیگر به شدت تحت فشار هستند و خیلی نیاز شدید هم به آن ثروت و موقعیت دارند با وجود اینکه نیاز شدیدی دارند ولی خویشتن‌داری می‌کنند و آن عهد خدا را زیر پا نمی‌گذارند و در وقت نیاز شدید از موقعیت و جایگاه خود سوءاستفاده نمی‌کنند، اجرش و پاداشش از حالت عادی خیلی بیشتر هست حال می‌فرماید کل آن کارهایی که قبلاً در زمینه خویشتن‌داری و وفای به عهد خدا انجام دادند یک دانه از همه آن ها، از نظر شکل و شمایل خیلی قشنگ تر و زیبا تر خویشتن‌داری کرده است. می‌فرماید که کل آن نمونه های قبلی که خیلی ساده بوده اجر و پاداش آن نمونه‌های ساده، پاداشش را به میزان آن بهترینش به او می‌دهیم. اگر بقیه نمره‌شان ده و یازده و دوازده بود ولی یکی واقعاً بیست بوده و خیلی زیبا از خودش اخلاق و خویشتن‌داری را نشان داده همه آن یازده و دوازده و سیزده‌هایش را تبدیل به بیست می‌کنیم یعنی به بهترین، آن عمل زیبایی که از آن‌ها مشاهده شده همه را به آن درجه بالا می بریم.

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(نحل/۹۷)

کسی که عمل شایسته ای انجام دهد چه مرد یا زن در حالی که او مؤمن باشد پس قطعاً ما به او زندگی می‌دهیم زندگی پاکیزه و حتماً به آن‌ها پاداش می‌دهیم اجرشان را (مزدشان را) به بهترین کارهایی را که انجام دادند می‌دهیم.

خوب برای اینکه آدم به آن درجه خویشتن داری برسد که از هیچ موقعیتی سوءاستفاده نکند و پای آن عهد خودش، پای مسلمانی خودش بایستد اینجا نیاز به ساختن خود هست، نیاز به انجام یک سری کارهای خوب و شایسته هست تا به نقطه‌های اعلای خودشکوفایی برسد حالا می‌فرماید: «تمام کارهای صالح غیر از آن قضیه خویشتن‌داری سایر کارها، هر نوع کار شایسته و صالحی که شما انجام دهید «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا» هر کار صالح و خوبی شما وقتی انجام می‌دهید؛ نماز باشد یا کمک به مادر و پدر باشد یا برداشتن سنگی از سر راه باشد یا هر نوع کمکی که به دیگران یا به خود شخص آدم انجام می‌دهد چه آن آقا باشد یا خانم  باشد «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ» زن و مرد تفاوتی ندارد.» «وَهُوَ مُؤْمِنٌ» و آن شخص مؤمن باشد، ایمان به الله، به قیامت داشته باشد، از سر ایمان عمل صالح انجام دهد نه از سر انسان دوستی یا از سر عادت، از سر ایمان آن کار خوب را انجام دهد می‌فرماید: «ما او را زندگی می‌دهیم، زنده‌اش می‌کنیم.» «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً» زندگی پاک و پاکیزه‌ای ما به او می‌دهیم پس هر زندگی‌ای پاکیزه نیست؛ خیلی‌ها هستند که زنده‌اند ولی زندگی ندارند، زندگی پاک و پاکیزه ندارند ما این افراد را به آن‌ها زندگی پاک می‌دهیم می‌فرماید (با دو تا تأکید) که: «صددرصد اجر آن‌ها به بهترین کارهایی که انجام می‌دادند هم ما به آن‌ها بهترین پاداش عطا می‌کنیم.» یعنی در هر زمینه‌ای که کاری کردند از بین نمازها، از بین کمک کردن به دیگران، از بین خوب بودن، خوش اخلاقی، ایثار، عفو از تمام آن کارها از بالاترین مدلش، بهترین کیفیت آن کار، ما همه آن‌ها را به بهترینش پاداش می‌دهیم آن می‌شود     برای دادن پاداش به همه کارهای هم‌ نوعش.

«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»(نحل/۹۸)

پس زمانی که قرآن را خواندی تو به الله پناه ببر از شیطان رانده شده

بعد از یک پروژه برای خودسازی که یک انسان باید حواسش به کارهایش باشد و بعد درست فکر کند، درست ترجیح دهد که چه چیزی را در اولویت قرار دهد، آیا پاداش آخرت را در نظر بگیرد یا لذت و راحتی دنیا را؟ و بر چه اساسی زندگی کند در آیات قبل بیان فرمود و حالا برای رسیدن به این راه‌حل‌های انسان‌ساز و اخلاق‌ساز می‌فرماید: «قرآن، این کتاب بهترین وسیله است برای اینکه بفهمی چه کاری باید انجام دهی.» منتها توضیح می‌دهد که وقتی قرآن می‌خوانی به خدا پناه ببر از شر شیطان رانده شده، قرآن بهترین راه برای یادگیری است برای تزکیه و خودشکوفایی است ولی هر کسی هم با قرآن به خود شکوفایی نمی‌رسد می‌فرماید: «به خدا پناه ببر وقتی که قرآن را می‌خوانی.» چون همین قرآن اگر انسان با انگیزه‌های شیطانی، انگیزه‌های منفی، همان حرص و طمع ورزی و حسادت و انگیزه‌های مادی و راحت‌طلبی و حس خوشبختی دنیا فراهم کردن برای خودش و خانواده‌اش و هزار مسئله دیگر از جنگ قدرت‌ها و آن داشته‌های مادی و همه چیز وقتی که این نیروهای منفی یعنی همان شیطانی در وجود انسان هست و بعد پای قرآن بنشیند همان انگیزه‌های پنهان آن خواندنی‌های قرآنش را هم جهت می‌دهد، برای خودش توجیه در می‌آورد که این کاری که می‌خواهد انجام دهد برای حفظ قدرت، کار درستی است با انگیزه‌ی منفی دارد قرآن می‌خواند و از قرآن به نفع خودش دلیل می‌آورد که الان باید این کار خطرناک را در حق کسی انجام دهد پس با انگیزه‌های منفی هم می‌شود قرآن خواند و قرآن را طبق هوا و هوس خود شخص هم می‌شود آن را اجرا کرد حالا می‌فرماید که: «حواست موقع قرآن خواندن باید خیلی جمع باشد که تمام آن انگیزه‌های منفی درونی، انگیزه‌های شیطانی، دخیل در قرآن خواندن شما نشود و موقع خواندن قرآن به خدا پناه ببرید از شر شیطان رانده شده که آن انگیزه‌ها را باید خودت را کاملاً از آن رها کنید، موقع خواندن قرآن از درونت پاکسازی کنی.» که امکان دارد شخص قرآن بخواند برای جلب اعتبار بیشتر و قرآن بخواند برای توجیه انجام کارهای زشت و منکرش پس قرآن برای خودش دلیل دارد چون امکان این هست می‌فرماید: «حواس‌تان موقع قرآن خواندن به این قضیه باشد که شما پر از نیروهای منفی هستید آن‌ها را موقع قرآن خواندن باید کنار بگذارید با دل پاک و با نیت خالص باید قرآن بخوانید نه با هدفی که خودت می‌خواهی بخواهی قرآن تو را به آن هدف برساند.»

«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»(نحل/۹۹)

بدون شک این واقعیت است که شیطان سلطه‌ای بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند ندارد‌

شما از آن نیروهای منفی، از آن انگیزه‌های شیطانی به خدا پناه می‌برید و می‌فرماید که: «یک قاعده است، این یک قانون است که شیطان بر کسانی که به الله ایمان داشته باشند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند شیطان بر آن‌ها سلطه‌ای ندارد.» یعنی قرآن خواندنشان را به سمت منفی جهت نمی‌دهد کسی که مرکز زندگیش و مرکز رفتارهایش قرآن باشد، خدا باشد، به خدا ایمان داشته و خدا محور زندگی‌اش باشد و خودش را به وسیله خدا تقویت کند، بر خدا توکل کند، در سختی های دنیا پشتوانه‌اش را خدا قرار دهد و بفهمد که راه نجات از سختی‌های دنیا اختلاس و دزدی و دروغ و حقه و قدرت و شهوت و این‌ها نیست و خدا هست که می‌تواند انسان را نجات دهد و این انسان موقع سختی‌ها به خدا توکل کند، می‌فرماید: «چون به خدا ایمان دارند و بر خدا توکل دارند شیطان بر این‌ها مسلط نمی‌شود و می‌توانند قرآن را به درستی بخوانند و سوءاستفاده هم نکنند و از قرآن به خودشکوفایی و راه‌های خوب و اعلای زندگی برسند.

«إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ»(نحل/۱۰۰)

قطعاً که سلطه شیطان بر کسانی است که او را دوستی می‌گیرند و کسانی که آن‌ها به وسیله شیطان مشرک می‌شوند.

اما مجموعه ی دیگر از مردم که دوست دارند آن انگیزه های درونی‌شان، آن ماده گرایی‌شان را اشباع کنند، لذت و کیف و شهوت و قدرت دنیای خود را تأمین کنند می‌فرماید که: «سلطه‌ی شیطان بر این‌ها است زیرا که شیطان را به دوستی گرفتند یعنی با دست خودشان خودشان را تحویل شیطان دادند، دوست دارند که به قدرت برسند و به هر قیمتی حفظش کنند، دوست دارند به هر قیمتی به شهوت و به هوا و هوس‌شان برسند، این ها شیطان را با دست خود به دوستی پذیرفته‌اند.» و حالا شیطان آن‌ها را در کنار خودشان راهنمایی می‌کند و شیطان آن ها را وسوسه می‌کند که به چه طریقی شما به قدرتت برس، مسلط باش، به چه شیوه‌ای به شهوت خودت برس، به چه شیوه‌ای به این پول و املاک برس، آن شخص ابلیس را به دوستی گرفته است و «يَتَوَلَّوْنَهُ » او را به دوستی گرفته، او دیگر دشمنش نیست، هر چه به او گفت حس دشمنی نسبت آن راهکاری شیطانی ندارد، «وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» و کسانی که به وسیله شیطان مشرک می‌شوند یعنی آن انگیزه های دیگر، محور زندگی‌شان می شود و اساس اهداف‌شان می‌شود و آن چیزها در زندگی‌شان یک چیز مقدس می‌شود.و چیزهای غیر خدا به آن‌ها اعتقاد پیدا می‌کنند‌ و چون به آن‌ها اعتقاد پیدا کردند شیطان  کاملاً بر آن ها مسلط می‌شود چون دیگر وارد تعصب دینی می شوند و به هیچ عنوان کسی هم نمی‌تواند آن‌ها را متوجه کند و موضع می‌گیرند و مقابله می‌کنند و این‌ها دیگر قشنگ می تواند شیطان بر آن‌ها سلطه و تسلط داشته باشد.

«وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ»(نحل/۱۰۱).

و زمانی که آیه‌ای جای آیه‌ای دیگر جایگزین کردیم در حالی که الله داناتر است به آنچه که نازل می کند می‌گویند که تو داری دروغ می‌بندی ولی اکثریت آن‌ها نمی‌دانند.

حالا از زاویه دیگر در مورد قرآن صحبت می‌کند که چه کسانی از قرآن محروم می‌شوند؛ یک عده که با انگیزه‌های منفی و شیطانی سراغ قرآن می‌روند و از قرآن محروم می‌شوند و شیطان بر آن‌ها سلطه پیدا می‌کند و اسیر و ذلیل زیردستان شیطان می شوند و گروه دیگر که از قرآن محروم می‌شوند کسانی هستند که قرآن را با چیزی که خودشان دانش آن را ندارند قضاوت می کنند. یکی از قضایایی که اتفاق افتاد این بود که آیات می‌آمد جای آیات دیگر می‌نشست، اگر آیات قرآن از روز اول به مثل همین قرآنی که الان در دست داریم نازل می‌شد؛ اول سوره مبارکه فاتحه، بعد سوره مبارکه بقره، صفحه اول، دوم، سوم الی آخر این‌جوری پشت سر هم نازل می‌شد و بعد از آن سوره آل عمران و به همین شکل تا آخر قرآن خوب این مسئله اصلاً به وجود نمی‌آمد و سوال مطرح نمی‌شد ولی سوره‌هایی نازل می‌شد و بعد از پنج سال مثلاً، بعد از ده سال یک سری آیات دیگر نازل می‌شد و آن آیات می‌آمد وسط آیات یک سوره می‌نشست مثلاً آیه یک تا صدوبیست یک جا نازل شده بود یا پشت سر هم نازل شده بود، طی چند روز یا چند مدت و بعد از ده سال مجدد، که در این ده سال خیلی آیات دیگر هم نازل شده، بعد از ده سال یک آیه نازل می‌شود و بین آیه صد و صدویک جا می‌گیرد این در قرآن زیاد اتفاق می‌افتاد که می فرماید: «وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ» زمانی که ما یک آیه‌ای جای یک آیه دیگر جایگزین کنیم، تبدیل کنیم آن آیه از بین نمی‌رود فقط جایش می‌نشیند، تا حالا آن آیه صد بود حالا آیه دیگر آمده آیه صد شده و آن رفت آیه صدوپنح یا نودوپنج، یا به قبلش می‌رود یا جلوتر می‌رود. آیات دیگری می‌آید جای آن می‌نشیند، می‌فرماید که: وقتی ما این کار را انجام می‌دهیم، آیه‌ای را جای آیه دیگری می‌آوریم در حالی که الله می‌فهمد که چکار می‌کند و می‌فهمد که بر اساس چه حکمتی دارد این کار را انجام می‌دهد «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ» می‌فهمد چه چیزی را دارد نازل می‌کند و چه کار می‌کند. آن‌ها چه می‌گویند؟ آن‌ها که علم‌شان و عقل‌شان نمی‌کشد قضاوت می‌کنند که این بازی ها از خودت هست که داری می‌بافی، هر جا دوست داشتی فلان آیه را می‌گذاری و جای آن‌ها را جابه‌جا می‌کنی. «‌إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ‌» تو داری افترا می‌بندی، خودت این بازی‌ها را راه انداختی و این کار خودت هست و از خدا نیست، «بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» بلکه اکثریت آن‌ها نمی‌دانند، علمش را ندارند که چرا همچنین اتفاقی دارد می‌افتد.

«قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ»(نحل/۱۰۲)

بگو آن را روح القدس از جانب پروردگارت نازل کرده است به حق، تا ثابت قدم کند، (تقویت کند) کسانی را که ایمان آوردند و هدایتی و بشارتی برای مسلمانان باشد .

 حالا توضیح می‌دهد که چرا یک آیه جای یک آیه دیگر بیاید و بنشیند، می‌فرماید آن‌ها علم‌شان نمی‌رسد که درک کنند چرا این اتفاق افتاده است. می‌گوید این جور نیست که تو داری کار ی انجام می‌دهی، «نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ» این کار کار تو نیست بلکه روح القدس، جبرییل، روح قدسی از پروردگارت نازل کرده است، همین‌جوری که این آیه بیاید جای فلان آیه در فلان سوره بنشیند، کار پروردگار تو هست و کار تو نیست و این کار به حق انجام شده، همین کار کار درستی است چرا؟ «لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا » تا کسانی که ایمان آوردند را تقویت کند، محکم و استوارشان کند زیرا که در انسان‌ها موقعیت‌ها و شرایط زندگی و حوادث زندگی خیلی متفاوت واقع می‌شود خیلی وقت‌ها انسان‌ها فرهنگ‌شان، شرایط‌شان به گونه‌ای است که پذیرش فلان مسئله را فعلاً ندارند، باید فرصت داد، پنج سال باید طول بکشد، ده سال باید طول بکشد تا شرایط عوض شود یک‌سری شرایط دیگر مهیا شود تا نوبت برسد که آن آیه بیاید و بعد از ده سال وقتی که شرایط فراهم شد حالا آن آیه می‌آید و در حقیقت سر جای اصلی‌اش می‌نشیند مثلاً بعد از آیه صد فلان سوره آنجا جا می گیرد از روز اول هم جایش همان جا بود ولی چون مخاطبین هنوز ظرفیت پذیرش آن را نداشتند به تأخیر افتاد تا زمان خودش فرا برسد و بعد بیاید سر جای خودش (جای آیه قبلی) بنشیند و می‌فرماید که: «این از جهت درک مخاطبین این اتفاق افتاده است و خالق انسان‌ها برای اینکه بندگانش را درک کند و آن‌ها را فرصت بدهد تا به آن مرحله برسند و اندک اندک و ترجیحاً رشد کنند این کار را انجام داده تا استوار بکند و ثابت قدم و محکم کند کسانی که ایمان آوردند و آن آیه را قبل از زمان خودش اگر بیاورد امکان دارد که زده شوند، امکان دارد که شرایط به آن‌ها اجازه ندهد و دچار دردسر شوند و دچار فتنه شوند ولی خدا این کار را انجام داده تا آن‌ها را در ایمان‌شان محکم کند «وَهُدًى» و راه درست را به آن‌ها نشان بدهد، راه درست وقتی که هنوز زمانش فرا نرسیده شخص نمی‌تواند راه درست را درک کند و یا اگر از زمانش دیرتر بیاید دیگر به درد نمی خورد. آن راه درست را خدا می خواهد سر وقت خودش آن آیه را بیاورد و وسط فلان آیه و فلان سوره قرار بدهد «وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ» و باعث شادمانی و خوشحالی مسلمانان شود، کسانی که تسلیم خدا هستند، الانی که زمانش فرا رسیده آن آیه می‌آید و خوشحال می‌شوند اگرپنح سال قبل بود و یا پنج سال بعد بود اصلاً آن آیه برای‌شان شادی‌آور نبود، اصلاً جایش نبود، آن قضیه محلی از اعراب نداشت ولی الان که آن آیه آمده باعث شادمانی آن‌ها می‌شود که چه به موقع، سر وقت خودش، با این حوادث و شرایط جامعه حالا فلان مسئله خدا نازل کرد، خدا در فلان سوره گذاشت و الان مسلمانان می‌توانند به وسیله رهنمود قرآن، راه درست برای انتخاب در زندگی‌شان پیدا کنند.