سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
دانلود فایل تصویری دانلود فایل صوتی پرسش و پاسخ صفحه
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ»
به نام الله که رحمتش فراوان است و رحمتش را میبخشد.
«أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ»(نحل/۱)
امر الله آمده است پس برای وقوع آن عجله نکنید! الله پاک و منزه و بلند مرتبه است از آنچه که به الله شریک قائل میشوند.
سورهی مبارکه نحل بعد از سورهی حجر است و از اول سوره اجازه دهید تا جایی که خواندیم یک نگاه گذرا داشته باشیم؛ اولین سورهی قرآن، سورهی فاتحه که قرآن با آن شروع میشد و اتفاقاً کلید کل قرآن همین سوره بود «سبعاً مِنَ المثانی» هر جای قرآن کلید و رازش در سورهی مبارکه فاتحه نهفته است. سوره مبارکه بقره بیان فرمود که ما باید اول به خدای عالم اعتماد کنیم که اگر اعتماد کردیم میتوانیم هدایت بشویم و اگر اعتماد نکردیم به مثل بقره (داستان گاو بنی اسرائیل) ما گرفتار میشویم، حتی یک کار ساده به مثل قربانی یک گاو هم نمیتوانیم انجام دهیم. سورهی مبارکه آل عمران در ادامهی آن بیان فرمود: وقتی کسی هدایت خدایی را پذیرفت، خودش و خانوادهاش میتواند به درجات اعلای انسانی برسد به مثل خانواده و خاندان عمران و سوره مبارکه نساء که مردها به تنهایی نمیتوانند رشد و توسعه پیدا بکنند و زنها در کنار مردها و نیمهی دوم جامعه، آنها هم باید رشد کنند و حق وحقوق آنها باید رعایت شود. بعد از آن بیان فرمود سورهی مبارکه مائده، سفرهی آسمانی که شما باید با منطق باشید و کارها را به مثل درخواست سفرهی آسمانی از پیامبر عیسی علیهالسلام؛ این کار یک کار مثبتی نیست، نمیتواند شما را رشد و توسعه بدهد پس باید کارها را طبق اصول و روش درست انجام بدهید، منتظر دستهای غیبی نباشید، حتی اگر عیسی علیهالسلام هم بین شما باشد که مردهها را زنده میکرد ولی باز شما کار خودتان را انجام دهید و وابسته به چیزهای غیبی نباشید. بعد از آن سورهی مبارکه انعام بیان فرمود که اگر آدم منطقی نباشد به مثل سوره مبارکه مائده اگر نخواهد کارها را طبق اصولش انجام دهد و اگر کارها را با استدلال و منطق نپذیرد به مثل انعام، چهارپایان گرفتار میشود یعنی به مثل چهارپایان که چقدر مسائل خرافی را در یک حیوان حلال گوشت چه خرافاتهایی! چه شرکیاتی! اتفاق میافتد، همانطور هم با شما بازی میشود و باعث عقب ماندگی شما میشود و بعد از آن سورهی مبارکه اعراف است، خیلی از آدمها اینها را نمی دانند، نمیتوانند تشخیص بدهند و نمیتوانند قاطعانه، با استدلال و منطق پیش بروند، آنها بین دو مجموعهی انسانها گیر هستند و در اینجا نمیتوانند با قاطعیت یک ارتباط درستی را با الله برقرار بکنند و بعد از سورهی مبارکه اعراف، سورهی انفال است؛ همانطور که بعضی از آدمها تفکرات مختلف آنها را در دنیا گیج میکند، سورهی انفال میگوید: مال دنیا هم آدم را گیج میکند، آدم را به دنیا وابسته میکند و چه بسا ارتباطات بین خودش و خدا، یا ارتباط بین خودش و سایر همنوعانش را بهم بریزد و اگر اینطوری شد سورهی مبارکهی توبه میآید که انسان متوجه کارهایش باشد، به سمت خدا برگردد و مدام در حال توبه و عنابه باشد و سورهی مبارکه یونس الگویی برای توبه است؛ ملتی که در واپسین لحظات متوجه شدند و تصمیم گرفتن که تغییر بکنند و به خوشبختی رسیدند، از آن طرف سورهی مبارکه هود است که باز هم مثل یونس، یک پیغمبر است، یک قومی دارد ولی آنها تلاش نکردند که خودشان را تغییر بدهند به همین خاطر قوم هود در همین دنیا نیست و نابود شدند و سورهی بعدی سورهی مبارکهی یوسف بود که یک الگوی جوان را ارائه میدهد؛ شخصی که به خدا اعتماد دارد و در مسیر هدایت خدایی حرکت میکند چقدر همچنین انسانی به مثل یوسف میتواند برای بشریت مفید باشد و بعد از آن سورهی مبارکهی رعد که نه تنها انسانها باید خدا را بندگی بکنند بلکه تمام این طبیعت و کائنات که وجود دارد همه در مقابل الله خاضع هستند و رعد که یک صدایی بیش نیست، یک عارضهای بیش نیست، آن هم تابع خداست و سورهی مبارکهی ابراهیم بعد از رعد، باز یک جوان دیگر را به عنوان الگو بیان میکند، یک انسان خداجو که با ایثارش در تأسیس شهر مکه و خانهی کعبه چه خدمت بزرگی به انسانها کرد و بعد از آن سورهی مبارکهی حجر را خواندیم که یک نمونهی دیگر از انسانهای خدا ستیز در مقایسه با ملتها و افراد موفق و خداجو؛ این قوم خدا ستیز اگر چه از نظر علمی خیلی توسعه داشتند، قوی بودند، هنرمند بودند ولی چطوری به فلاکت و بدبختی رسیدند!؟ و بعد از آن سورهی مبارکه نحل است که الان میخواهیم به حول و قوه الله شروع بکنیم، یک نمونهِ دیگری از مخلوقات ضعیف الله؛ یک حشرهای به نام زنبور عسل که آن هم طبق هدایت خدایی، طبق وحی خدایی وقتی که آن الهام خدایی را پذیرفت چقدر میتواند برای انسانها مفید واقع شود! یک زنبور عسلی با وزن ۸۰ میلی گرم که ۱۲ تا از آنها فقط یک گرم شود! با این وجود، با این همه ریز بودنش، ولی چقدر میتواند مفید باشد! چرا؟ چون وحی خدایی را پذیرفت و در ادامه انشاءالله سوره مبارکهِ اسراء را میخوانیم که وقتی انسان هدایت خدایی را پذیرفت به آسمان عروج میکند. بعد از این مقدمهی کوتاه سر وقت این سورهی مبارکه میرویم البته بیشتر در مورد «نحل» آن آیهای که در قرآن بیان شده وقتی به آن رسیدم به آن اشاره میشود و فقط یک بار در قرآن کلمهی نحل تکرار شده و در همین سوره است و نام همین سوره شده است. از نظر حروف مقطعه بعد از سورهی مبارکهِ بقره و سورهی آل عمران، این دوتا سوره با حروف مقطعه شروع شد و سورهی اعراف هم به همین شکل و بعد از آن تا سورهی مبارکه توبه دیگر حروف مقطعه نداشتیم؛ بعد از سورهی مبارکهی توبه سوره یونس، هود و یوسف است، این سه تا پشت سرهم با«الف، لام، را» شروع میشود، سوره مبارکه رعد با «الف، لام، میم، را» و دوباره دو تا سورهی بعدی آن ابراهیم و حجر، سوره که تمام شد، این دوتا سوره دوباره به مثل آن سورهی اولی با《الف، لام، را» شروع میشود و این سوره بدون حروف مقطعه است و دوتا سورهی بعدش تا بعداً به سوره مبارکه مریم برسیم که باز با حروف مقطعه شروع میشود. آیه اولی میفرماید: اَمر الله فرا رسیده است، «أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ » دستور الله فرا رسید. (فعل ماضی است در زبان عربی وقتی یک حادثهای هنوز اتفاق نیفتاده است ولی با فعل ماضی که گذشته است استعمال میشود، قاطعیت و قطعیت آن حادثه را به تصویر میکشد.) میفرماید: اَمر الله فرا رسیده اصلاً شما تصور کنید که رسیده، اتفاق افتاده، امر الله چیست؟ یک دستور و فرمان خاصی از الله است و اِلا که همه چیز اامر الله است، اما این فرمان خاص از جانب الله که آن میشود نتیجه و عصارهی کل آفرینش، و آن مرگ هستی است، مرگ انسانها و کل عالم هستی و تبدیل به یک عالم دیگری به نام آخرت، به نام روز قیامت، برای برپایی آن روز که واقعاً روز هولناکی است میفرماید که: «این اامر الله رسیده، شما این را تمام شده فرض کنید، در این قضیه شک نداشته باشید که آمدن فرمان الله برای وقوع قیامت قطعی است، شما عجله نکنید «فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ» برای تحقق آن روز عجله نکنید.» یعنی شما یک سری کارهایی را انجام میدهید که انگار دوست دارید زودتر به آن دنیا بروید! زودتر دنیا برچیده بشود، آنقدر کارهای ناروا انجام میدهید که انگار منتظر هستید فرمان خدا بیاید و بدبخت و بیچاره بشوید، عجله نکنید! آن روز میآید یعنی به فکر اعمال و رفتارتان باشید و خودتان را برای آن روز آماده بکنید؛ نه در زبان و نه در عمل کاری نکنید که انگار روز قیامت یک چیز سبکی است، آن میآید و همه چیز از دستتان میرود. «سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ» پاک و منزه و بلند مرتبه است الله از آنچه که شرک میورزند یعنی الله پاک و منزه است از اینکه قیامتی نیاورد، اگر قیامت نیاید یک عیب و اهانتی به الله میشود أعوذ به الله! که تمام این هستی پوچ و بی هدف آفریده شده و در آخر هم قرار نیست به هیچ جایی برسد! الله از این تصور پاک و منزه است پس حتماً و صد درصد فرمان برپایی قیامت صادر خواهد شد، شک نکنید! و بلند مرتبه است از آنچه که شما شرک میورزید یعنی تصور نکنید که شما خدا را با کس دیگری مقایسه بکنید و فکر کنید اگر کس دیگری باشد به خاطر یک سری مسائلی، یک سری ملاحظاتی، احساسات و چیزهای دیگر امکان دارد که از خیلی کارها دست بکشد و آن ارادههایی که کرده از آنها صرف نظر بکند؛ خدا را با هیچکس از آن شریکان و مخلوقات دیگر مقایسه نکنید! که الله کس دیگری است، از تمام آنچه که در تصور شما میآید الله بلند مرتبهتر است و هیچ وقت نقض غرض نمیکند و آن حکمت و مقصدی که از این آفرینش داده را به تحقق خواهد رساند.
«يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»(نحل/۲)
ملائکه را با روح (با زندگی و پویایی) نازل میکند به امر خودش بر هر یک از بندگانش که بخواهد که انذار دهید که هیج معبودی جز من وجود ندارد پس تقوایی من را داشته باشید.
حالا می فرماید که الله ملائکه را نازل میکند و با چیزهای روح بخش نازل میکند یعنی یک پیامهای روح بخش دست ملائکه میدهد، به امر خودش آن مسائل روح بخش مایه حیات و جاودانگی انسان میشود، مایه حیاتِ خرد انسانها میشود این میشود روح، چیزی که روح بخش است؛ همانطور که روح جسم را زنده میکند، خرد و معنویت انسانها را زنده میکند، الله آنها را به امر خودش میفرستد «مِنْ أَمْرِهِ» یعنی این کار، کار هیچکسی نمیتواند باشد که این مسائل حیات بخش دین و قرآن و سایر کتابهای آسمانی گذشته را به این شکل زیبا بفرستد که مایه حیات انسانها میشود، به امر خودش این را میفرستد، بر چه کسی آن را میفرستد؟ بر هر کدام از بندگانش که بخواهد میفرستد؛ کار آن بندگان چیست؟ آن پیغام که برای آن بندگان (آن پیغمبران پاک الهی) میفرستد چیست؟ این پیغام که به مردم انذار بدهید! هشدار بدهید که هیچ معبودی جز الله وجود ندارد پس حواستان را خوب جمع کنید! مراقب رفتارتان باشید! آیهی اول و دوم، طرح و برنامه را دارد بیان میکند؛ خیلی سورهی پرمغز و عمیقی است! اول از قیامت که پایان کار است بیان کرده؛ بیان میکند که اصل کاری آن است و برای اینکه اصل کاری یک چیز خوبی برای شما رقم بخورد، الله ملائکه را میفرستد، دین خودش را میفرستد دستورات و مفاهیم روح بخش برای بشر که به وسیلهی پیامبران هم میفرستد، مقصد از همهی اینها چیست؟ «لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا» مقصد این است که همه بفهمند که هیچ معبودی جز الله وجود ندارد، این هم هدف و مقصد حالا نوبت شما است! «فَاتَّقُونِ» پس اینجا شما اصل کاری هستید، درست نقش ایفا کنید! حواستان به کارها و رفتارتان باشد، تقوای الله را داشته باشید! دارد جهان بینی میدهد که کل آفرینش برای چی است، و دارد به چه سمت و سویی میرود و به چه مقصدی آفریده شده است؟!
«خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۚ تَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ»(نحل/۳)
آسمانها و زمین را به حق آفرید. بلند مرتبه است از آنچه که شرک میورزند.
خوب تمام اینها در کجا اتفاق میافتد؟ این روحی که قرارِ برای انسانها اجرا شود و آن میدانی که باید اجرا شود میفرماید که «میدان را هم گذاشت، در میدانی به نام آسمانها و زمین همه اینها را فراهم کرد تا این طرح و پروژه را اجرا بکند.» آسمانها و زمین را به حق، هدفمند و با مقصد خاصی آفرید و الله میفرماید: بلند مرتبه است از آنچه که شرک میورزند. کسی تصور نکند یک آدم امکان دارد یک کاری را انجام دهد یا آدم خیلی دانا، آدم حکیم یک کاری انجام میدهد ولی در نهایت کار خودش را بیهوده رها میکند، آن را معطل میکند، به نتیجه و مقصد نمیرساند و میانهی راه رهایش میکند. خدا را با هیچکس مقایسه نکنید که الله از تمام آن چیزهایی که در ذهن شما میآید، بلند مرتبهتر است و هیچ کس به مثل الله نیست، آسمانها و زمین را به حق گذاشته و دنبال مقصد آفرینش است و مقصد آفرینش را در آیهی اول بیان فرمود: برای رسیدن به جهان آخرت تا زمان صادر شدن فرمانش…
«خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ»(نحل/۴)
انسان را از نطفه آفرید پس ناگهان او ستیزگری آشکار است.
بعد از اینکه کل طرح و پروژه را معرفی کرد، حالا میپردازد به کسی که در این طرح و پروژه میخواهد نقش بازی کند و آن انسان است، همهی اینها برای انسان آفریده شده است؛ قیامت، ملائکه (واسطهی بین الله و انسانها)، انسانی به نام بشر (واسطهی دوم)، که از ملائکه میگیرد و به مردم عادی میرساند خدا، ملائکه، پیامبران و انسانهای عادی، به مقصد «لَا إِلَٰهَ إِلَّا الله» و انسانها مراقب رفتارشان باشند! در این میدان اصلی در این عالم هستی، آسمان و زمین، و بازیگر انسان! «خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ» حالا همین انسانی که میفرماید از نطفه آفریده شده، یک چیز خیلی ریز و غیر قابل توجه که انسان با این نطفه چه اُعجوبهای میشود! نطفهای که از مرد و تخمدان زن است چه اُعجوبهای آفریده میشود! نطفه تبدیل میشود به خون و گوشت و استخوان و پوست و عصب و چشم و دندان و همه چیز از آن نطفه شروع میشود و یک انسان کامل با خرد و اختیار، میفرماید که: «این انسان از آب نطفه آفریده شد و همهی این اختیارات و اعضای کامل بدن به او سپرده شد.»، «فَإِذَا» (جزء آیه است) یک دفعه میبینی که این انسان چی از آب درآمد! از آن آب نطفه چی از آب درآمد! «فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ» ناگهان که آن یک خدا ستیز واضح است. خداوند او را نطفه آفرید، خودش به او اختیار و عقل و خرد داد («خَصِيمٌ» یعنی خدا ستیز) بعد به جنگ خدا میرود، با خدا دشمن میشود! خیلی واضع با کمال پُررویی میپردازد به مبارزهی با خدا، دین خدا، کتاب خدا، نماز خدا و به جنگ آنها میرود و میبینی که این انسان یک دفعه این کارها، این کارهای عجیب و غریب از او صادرج میشود!
«وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا ۗ لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ»(نحل/۵)
چارپایان را برایتان آفرید که در (پشم و کرک و پوست) آنها برای شما گرمابخشی است و سودمندیهای دیگر (چون: باربری و سواری دارند) و از (گوشت و فرآوردهای) آنها میخورید.
و دامها (حیوانات خانگی) را برای شما آفرید و چارپایان ( دامها) آنها را آفرید که در آن برای شما مایه گرمایشی (حفاظت از سرما) است و برای شما سود و منفعت است بعد از انسان، حالا دارد میدان را به تصویر میکشد؛ این انسانی که میخواهد نقش ایفا کند خدا برای اینکه به انسان کمک کند که خوب نقشش را ایفا بکند چه امکاناتی در اختیار انسان قرار داده و این امکانات با جزئیاتش اینجا مطرح میکند، توضیح میدهد و از چارپایان (حیوانات اهلی، دامها) شروع میکند که شریفترین مخلوقات زمینی بعد از انسانها دامها هستند، حیواناتی که به مثل انسانها حواس پنجگانه دارند و چه بسا در برخی حواسها از انسانها هم قویتر باشند و چه بسا خیلی از حیوانات حواس ششگانه هم دارند که انسان ندارد و این چارپایان از نظر جثه چه بسا بزرگتر از انسان باشند: شتر، گاو و یا کوچکتر: بز و گوسفند، میفرماید: «وَالْأَنْعَامَ» این چارپایان که خیلی در این عالم نقش بزرگی دارند، رسالت بزرگی دارند ایفا میکنند. میفرماید: «وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا» الله این چارپایان را آفرید؛ این را ببینید! و بعد به تصویر میکشد که رسالتشان چیست؟ قرار است اینها چه خدماتی به شما بدهند؟! خدا برای این خدمات آنها را آفریده، «لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ» آنها را مایهی پوششی برای شما آفرید که شما بدنتان را به وسیلهی آن گرم کنید،《دِفْ》یعنی مایهی گرمی، اینکه سرما انسان را اذیت نکند! مثلاً: از این پشم حیوانات یا موی شتر خیلی در صنایع نساجی استفاده میشود؛ پارچه، کت، شلوار، شال گردن، کلاه ساخته میشود؛ حتی در ساختمان سازی هم استفاده دارد، برای اینکه (همین «دِفْ») اجازه ندهد که حرارت و گرما هدر برود، از هدر رفت گرما جلوگیری میکند و عایق خیلی خوبی برای نگه داشتن گرما است، در هواپیما و اتومبیل (در برخی از اتومبیلها) استفاده میشود برای نگه داشتن گرما و برای عایق صدا…
میفرماید: « این چارپایان برای شما این کارایی را دارند.»، «وَمَنَافِعُ» و منفعتها و سودهای خوبی برای شما دارد، سود دارد؛ همین حیوانات را خرید و فروش میکنید، برای شما بچه میآورند، بچههای آنها را بزرگ میکنید و آنها را به قیمت خیلی خوبی میفروشید، پول در میآورید و امرار معاش میکنید؛ چقدر در این دنیا آدمهایی هستند که از همین طریق نان زن و بچههایشان را تهیه میکنند! دارند امرار معاش میکنند، دارند پولدار و سرمایهدار میشوند از همینها منفعت حاصل میکنید؛ دوغ محلی، شیر و پنیر محلی، ماست محلی، روغن محلی یا شرکتی اینها را استفاده میکنید و لذت میبرید، مواد مورد نیاز بدنتان از آن لبنیاتی که از این حیوانات درست میکنید و استفاده میکنید تأمین میشود یا همینها وسیلهی زینتی شما میشوند، در وسیله زینتی استفاده میشوند؛ یا با همینها (پشم حیوانات) بند و طنابهای محکم درست میکنند یا کود حیوانی هست که برای حاصلخیز کردن مزارع استفاده میشود، منفعتی برای شماست؛ چقدر شما از آن مزرعه چیزهایی حاصل میکنید یا شما با همان پشمش فرش و قالیهای دستی میبافید یا حتی از شاخ آن حیوانات و سُم حیوانات در وسایل زینتی استفاده میشود؛ دکمهی لباس، دستهی خیلی از چاقوها و حتی در قسمت پزشکی و داروسازی هم باز از همین حیوانات میفرماید که: «برای شما منفت دارد، استفاده میکنید.» و سوم میفرماید: «وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ» و از آن میخورید، گوشتش را میخورید؛ دارد وجوه استفاده از یک نعمت خدا به نام چارپایان را تحلیل میکند، به تصویر میکشد که البته این نوع، یک نوع از انواع نعمتهای خدا در این عالم است که چطوری این آیات دارد ریز میشود، ما را به قسمت، قسمتش توجه میدهد، این فقط یکی از آن است، تمام نعمتهای خدا به مثل همین شما باید دقت بکنید! و قسمتهای منفعتش را به دست آورید، بفهمید که خدا برای راحتی شما و هدایت شدن شما چه امکاناتی در اختیار شما قرار داده است! و میفرماید: «وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ» و از آن میخورید و گوشت تناول میکنید، لذت میبرید از اینکه پروتئین، آهن، ویتامین و روی دارد؛ هر کدام از آنها یکی بر سیستم عصبی، سیستم ایمنی بدن، در استخوان بندی بدن و ترمیم بافتهای بدن تاثیر دارد؛ وقتی هر کدام از آنها را میخورید سالم میمانید و زمانی که از چربی آن استفاده میکنید باز به همین شکل، در مغز استخوان این حیوانات پروتئینهایی است که بدن شما را قویتر میکند. «وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ» و از آن (قسمتهای مختلف این حیوانات) میخورید.
وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ (نحل/۶)
و برای شما در آن زیبایی است، آنگاه که (آنها را) شبانگاه از چراگاه بر میگردانید و هنگامی که صبحگاهان به چراگاه میبرید.
و برای شما در آن دامها زیبایی و زینت است، هنگامی که عصرگاهان به محل استراحتشان بر میکردند، به خانه برمیگردند، به آغل برمیگردند، «وَحِينَ تَسْرَحُونَ» و هنگامی که صبحگاهان برای چریدن به صحرا میروند؛ بعد از اینکه شما را توجه داد به استفاده و منفعتهای حیوانات که چقدر از نظر فیزیکی میتوانند در زندگی شما مؤثر باشند و یک مسئلهی کاملاً واقعی که تمام انسانهای روی کرهی زمین و تمام قرنهای گذشته و آینده و در هر روز از عمر انسانها نقش دارند بعد از این توضیحاتی که قابل لمس است و انسانها دارند استفاده میکنند، به قسمت معنویاش پرداخت که حتی خود آنها برایتان زیبایی هم دارد، زیبایی شناختی؛ یعنی آیه شما را به زیبایی شناسی توجه میدهد. «وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ» و برای شما در آنها زیبایی است؛ چون خودِ حیوانات به مثل انسانها قوهی تشخیص زیبایی را ندارند و انسان زیبایی را میتواند درک بکند. میفرماید: «برای شما مایهی زینت است وقتی که آنها را میبینید لذت میبرید!» «حِينَ تُرِيحُونَ» وقتی که عصر بعد از چند ساعت که به صحرا رفته بودند به آغل برمیگردند، همینجور گله گوسفندان که دارند میآیند یا وقتی گله شتر میآید یک صحنهی تماشایی از خودشان به نمایش میگذارند؛ آن بچههای کوچکی که همراهشان هستند و دارند شیطنت میکنند و صداهای آن حیوانات که هرکدام صدایشان فرق دارد، رنگ پوستشان که هرکدام رنگشان متفاوت است، قدشان که هر کدام فرق دارد یا گوشهایشان که یکی گوششان درازتر و یکی کوتاهتر است و یکی راست ایستاده، یکی پایینافتاده وقتی شما شکلهای مختلف آن حیوانات و آن صحنه تماشایی را میبینید شما آنجا که دارید نگاه میکنید، برای شما این مایهی زینت است، لذت میبرید و کیف میکنید از این صحنه که خدا این چارپایان، این دامها را برای شما قرار داده حالا کسانی که در این حیطه هستند و تجربه دارند، سروکار دارند، اینها را میفهمند و عرض کردم دارد یک نمونه را بیان میکند، فرد دیگری با یک حیوان دیگری سروکار دارد، آن هم برای او یک زیبایی خاصی دارد؛ طوطی، قناری و پرندگان و حیوانات دیگری است، یک زیبایی خاصی دارد وقتی که شما تماشا میکند این زیبایی را خدا آفریده و شما اینها را درک میکنید، میفهمید، همه اینها را الله برای انسان آفریده، برای یک هدف خاص: «لَا إِلَٰهَ إِلَّا الله» و آن روز برای حسابرسی و تعیین و تکلیف انسانها هم میآید، عجله نکنید که امر الله به وقوع خواهد پیوست، ای انسانها! شما فقط نقشتان را درست ایفا کنید.خب تا اینجا به عنوان آیات اولیهی سوره، همین معنا را ادامه میدهد، در کل آیات اولیه سوره موضوع را می شکافت، روی موضوع کار میکند و بعد از آن توضیحات و تفسیرات بیشتر آن موضوع است که ان شاء الله جلسات بعد در ادامه باز از منافع این دامها بیشتر توضیح میدهد که اِن شاء الله بعداً میخوانیم…