سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7

سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286

سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200

سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176

سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11

سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20

سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42

سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29

سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19

سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25

سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22

سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17

سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25

سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30

سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20

سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15

سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21

سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11

سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8

سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8

سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19

سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25

سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8

سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8

سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9

سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱

سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8

سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹

سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷

سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

صفحه 258 / جزء 13 / آیه 19 الی 24

 دانلود فایل تصویری   دانلود فایل صوتی ​  پرسش و پاسخ صفحه

تلاوت این صفحه:

صفحه 258

«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۚ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ»(ابراهیم/۱۹)

آیا دقت نکرده ای که الله آسمان و زمین را به حق آفریده است؟ اگر بخواهد شما را می برد و آفریده های جدیدی را می آورد.

خب، همان طور که در آیات قبل خواندیم صحبت از کسانی بود که با پیامبران درگیر بودند و رفتار های خشونت آمیز با آن­ها داشتند، واین افراد با حق مبارزه می کردند. حالا صحبت از این است که این ها مگر فکر کردند چقدر قدرت دارند، این همه جراَت و جسارت به خرج می دهند و علیه خدا و پیامبرش و حقیقت مبارزه می کنند. مگر دقت نکرده اند که الله آسمان ها و زمین را به این پیچیدگی و عظمت آفریده. همچنین زمین را به حق آفریده است. یعنی هدفمند آفریده است. یعنی این طور نیست که این­ها بیایند بدون حساب و کتاب زندگی بکنند، و بعد بمیرند و بروند. این ها را به حق آفریده است. هدفمند آفریده است. و آن ها را بسیار محکم، بسیار منظم و دقیق آفریده است. و حالا می فرماید  که «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ » اگر الله بخواهد اصلا شما را از این دنیا بر می چیند و شما را می برد و نابودتان می کند. یعنی  قد و قواره (حد و حدود) خود را بفهمید که شما در مقابل چه کسی ایستاده­اید، خداوند بخواهد شما را از بین می برد. در این آفرینش آسمان ها و زمین که حالا به ما دقت می دهد؛ «أَلَمْ تَرَ»  یعنی کسی که با توجه که به دقت و ظرافت به آفرینش چیزی دقت می کند این رویه می شود« أَلَمْ تَرَ» تا به تحقیق و پژوهش و عکس گرفتن و فیلم برداری از کهکشان ها و ستاره ها و سیاره ها و همه این ها برسد. و همه این ها زیر (زیرمجموعه) «أَلَمْ تَرَ» وارد می شود. یعنی شما هر چقدر که بررسی کنید، پی می برید چقدر خلقت آسمان ها و زمین شگفت انگیز است. و اگر هم خوب دقت بکنید، در این کهکشان  آن قدر مسایل خطرناک وجود دارد . آن همه سیاره ها نابود می شوند، متلاشی می شوند. چیز های به آن ها بر خورد می کنند و هزاران خطر در حال تهدید آن هاست. شما زمینی ها هم فکر نکنید که تافته جدا بافته هستید. کره شما، زمین شما چیز خاصی هم نیست.‌ اگر بخواهد به یک شکلی خیلی ساده و راحت مثل خیلی از کره های دیگر شما را از بین می برد و یک آفریده­های جدیدی را به جای شما می آورد. «وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ »

«وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ»(ابراهیم/۲۰).

و اصلاً آن برای الله سخت نیست.

برای خداوند دشواری خاصی ندارد که شما را ببرد و مجموعه دیگری را جای شما بیاورد.

«وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ۚ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ ۖ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ»(ابراهیم/۲۱).

و همگی برای الله حاضر و بارز می شوند. پس آن کسانی که ضعیف بودند به  کسانی که متکبر بودند می گویند که : ما تابع شما بودیم. پیرو و دنباله رو شما بودیم. پس آیا شما  به چیزی می توانید ما را از عذاب خدا نجات بدهید؟ وآن را از سر ما دفع بکنید؟ جواب می دهند اگر الله ما را هدایت داده بود قطعا شما را هدایت می دادیم. برای ما یکسان است  چه داد و فریاد کنیم، یا اینکه صبر کنیم، راه چاره ای برای ما نیست.

حالا می فرماید اگر خداوند بخواهد در این دنیا شما را می برد. در نهایت حالا چه شما را به یک باره ببرد یا در این دنیا زندگی کنید و در پایان با عمر خودتان از این دنیا بروید، در هر صورت شما پیش الله میروید. « وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا» . و همه مردم پیش الله بارز می شوید یعنی از گورهایتان بیرون می ایید. از مخفی گاه خود بیرون می ایید. بعد از آن همه چیز بارز و ظاهر است.همه شما در پیشگاه خداوند حاضر می شوید. تمام انسان ها، میلیارد­ها انسان با جمعیت بسیار فراوان ، همه شما برای الله واضح و بارز رودر روی خدا می ایستد. این می شود « وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا» قطعا و صد در صد هم این طور هست. برای این که قطعیت این مسئله را به حد اعلای آن برساند از فعل ماضی استفاده کرده است. حالا وقتی که همه جمع شدند« فَقَالَ الضُّعَفَاءُ» آدم های ضعیف، یعنی رعیت،یعنی ملت، یعنی توده مردم، آنهایی که خودشان دنباله رو بودند، حالا از هر نظر ضعیف تر بودند و تابع بودند و تحت تاثیر چیز های دیگر زندگی می کردند. تحت تاثیر فرهنگ های مختلف و دستور های مختلف قرار می گرفتند. و این می شود « الضُّعَفَاءُ» آن ها می گویند:« لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا » به کسانی که متکبر بودند، پیشرو بودند و آن ها مردم را به فرمانبرداری خودشان می کشاندند، حالا  در زمینه قدرت و سیاست باشد (حکومت) و یا در زمینه دیانت و باور باشد، شرک و خرافات و این ها باشد. یک عده ای این ها می ساختند و عده ای از مردم هم دنباله روی می کردند یا عده­ای برای حکومتشان حکومت داری می کردند. و عده ای برای آن حکومت خود کامه و مستبد و ظالم، عده ای هم پشتیبانی می کردند و حالا می فرماید که این دو تا گروه آن جا با هم بگو مگو می کردند. چه چیزی می­گویند؟ آدم های ضعیف می گویند که  باشد «إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا» ما در دنیا کاملا دنباله رو شما بودیم، تابع شما بودیم، سربازان شما بودیم. در خدمت شما بودیم. حالا انتظار جبران داریم. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ» یک مقداری، فقط یک چند مقداری از عذاب  خدا که می توانید  از سر ما دفع بکنید. ما را از آن گرفتاری عذاب در بیاورید «قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ» اگر الله به ما هدایت داده بود ما هم شما را هدایت می‌دادیم. یعنی ما خودمان هم گمراه بودیم و چون در راه گمراهی بودیم، در راه خرافات و شرک و یا گول شهرت و شهوت وقدرت و این ها را خوردیم، ما در این مسیر بودیم، شما هم دنبال ما آمدید. خب! اگر ما در مسیر درست بودیم  آن موقع ما شما را به مسیر درست می بردیم، این یک معنا و معنای دیگر این که همین جا هم اگر خدا یک راه نجات به ما نشان بدهد ما اول برای خودمان دنبال راه نجات هستیم. اگر خدا یک راه نجات به ما نشان بدهد ما اول برای خودمان دنبال راه نجات هستیم. اگر خدا یک راه نجات به ما نشان بدهد  خوب بعد از خودمان شما را هم راهنمایی خواهیم کرد. « لَهَدَيْنَاكُمْ» ولی الان دیگر این خبر ها نیست. « سَوَاءٌ عَلَيْنَا» یکسان است برای ما، هیچ فرقی ندارد. «أَجَزِعْنَا» یعنی جزع و فزع داد و گریه و آه و ناله و زاری. چه ما این ها را سر بدهیم، بی تابی بکنیم. خودمان را غصه دار و ناراحت بکنیم. « أَمْ صَبَرْنَا» یا این که شرایط را  بپذیریم، این را که واقعیتی است که ما به آن رسیدیم. این عذاب، این جهنم، این زندگی وحشتناک را باید بپذیریم. یا این که صبر کنیم. دو تا راه داریم. در هر صورت فرقی نمی کند. « مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ» مَحِيص یعنی راه فرار و گریز و نجات. هیچ راه نجاتی برای خودمان نمانده است. حالا بخواهیم با جان و دل عذاب را بپذیریم یا  گریه و ماتم و زاری بکنیم. فرقی ندارد در نتیجه، هیچ راه نجاتی برای هیج کدام از ما وجود ندارد. ما گیر افتادیم‌.

«وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»(ابراهیم/۲۲).

و زمانی که کار تمام شد شیطان می گوید بدون شک الله به شما وعده های حق داد و من هم به شما وعده دادم ولی خلاف وعده کردم. و من نسبت به شما هیچ قدرت و سلطه ای نداشتم مگر اینکه شما را فرا می خواندم، خودتان اجابت می کردید. پس من را سرزنش نکنید  و خودتان را سرزنش کنید. من به فریاد شما نمی رسم و شما هم نمی توانید به فریاد من برسید. من هر آنچه که تا به حال شریک من قرار داده بودید، تمام آنها را انکار می کنم، هیچ کدام از آن ها را قبول ندارم. بدون شک که ظالمان عذاب سخت و دردناکی برای­شان مهیا است.

حالا وقتی آن آدم های رعیت و ضعیف و بیچاره و آدم های خود کامه که مردم را به سمت خودشان می کشاندند حالا با قدرتشان یا با هوشیاری و عقل و ذکاوتی که داشتند می توانستند مردم را به تسخیر خودشان بگیرند. می توانستند مردم را با خودشان هم کاسه و هم دست و هم هدف بکنند و از نیروهای مردم به نفع خودشان استفاده می کردند. در راه خواسته های خودشان وقتی که مردم طلب کار می شوند از آن آدم های متکبر و روساشان خب از باب اولی که شیطان از بزرگترین آن سر کرده ها است که مردم را به سمت خودش می­کشاند حالا نوبت می­رسد به شیطان، شیطان بزرگ، آن متکبران که جواب دادند که ما هیچ کاری نمی­توانیم بکنیم، چه داد و فریاد بکنید چه صبوری بکنید، ما کاری از دستمان برنمی­آید و مردم را ناامید می­کند، حالا دیگر نوبت به شیطان می­رسد که این یکی دیگر حتی روسا هم شیطان آنها را فریب می­داد به سمت هوس و تکبر و قدرت­طلبی و به آن مسائل آنها را می­کشاند، وسوسه می­کرد، شیطان بود حالا دیگر نوبت به این رئیس بزرگ همه گمرا ها ن می رسد.  حالا دیگر مردم همه رو به او می آورند. حالا دیگر این شیطان است ‌ که این که این یکی از هر نظر از همه بزرگ تر است. از نظر عمر و از نظر اینکه از همه ، بیشتر مردم را به سمت خود کشانده است. این یکی شاید بتواند کاری انجام دهد. شیطان این احساس را می کند که مردم از او این انتظار را دارند که آن جا دیگر در برابر مردم موضع خودش را شفاف بیان میکند. در یک سخنرانی آن جا بیان می کند . سخنرانی مفصل که حالا بیان می کند. حالا الله در قرآن آورده است قبل از آن روز یعنی الله قبل از آن که یعنی قبل از آن که فرصت کلا از دست آنسان ها برود. این سخنرانی واضح شیطان از داخل جهنم که این اتفاق خواهد افتاد. این سخنان را صد در صد خواهد گفت. خداوند آن را در قرآن خودش آورده که هر کسکه می خواهد گوش بدهد قبل از این که فرصت و همه چیز از دست برود حالا می فرماید شیطان در آن جا می گوید. کی می گوید؟ «لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ» زمانی که کار تمام شد. «قُضِيَ الْأَمْرُ» یعنی موقعی که همه چیز مشخص شد. جهنمیان به جهنم رفتند و حق هر کسی و مجازات هر کسی مشخص شد. کار از کار گذشت. حالا می گوید « إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ» خدا در دنیا خیلی وعده ها به شما داده بود. وعده این که آخرتی هست. باید مواظب اعمالتان باشید. دنبال شهوات و لذات و کیف و حرام ها نروید. ان جا بهشتی وجود دارد. جهنمی وجود دارد. من به شما پاداش می­دهم شما را به ملاقات خودم می­آورم و خداوند هزاران وعده داده بود. و همه وعده های خداوند حق بود. « وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ» تمام حرف های خدا درست و به جا بود «وَوَعَدْتُكُمْ » و من هم به شما وعده دادم دنبال کیف و لذت بروید.از بدنتان لذت ببرید. مال خودتان است. و هزاران کار دیگر… من به شما وعده دادم این ها خبری نیست. این حرف ها به خاطر این است که سر مردم راشیره بمالند(سرگرم کنند). بهشت، جهنم، این ها هیچ کدام وجود ندارد. الان فرصت دارید ، بروید استفاده کنید. من هم به شما وعده دادم.«وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ » و هر چه که من به شما وعده دادم خلاف همه کردم، زیر همه زدم. یعنی همه­ی حرف های من دروغ بود، مردم دروغ گفتم. «وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ» ولی در دنیا من فقط به شما وعده می دادم. قدرت نداشتم. من به زور هیچ‌کدامتان را نگرفتم، دستش را بگیرم کشان کشان ب به سمت شهوت و گناه ببرم. من هیچ قدرتی بر شما نداشتم. «مِنْ سُلْطَانٍ» یعنی من هیچ قدرتی بر شما نداشتم. مگر این که فقط شما را دعوت می دادم «دَعَوْتُكُمْ» خودتان با پای خودتان اجابت می کردید و دوان دوان دنبال من می امدید. دنبال شهوت و شرک و این ها می آمدید . «فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي» صحبت کاملا منطقی است. الان دیگر کسی حق ندارد من را ملامت کند. «وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ» هر کاری که انجام دادید خودتان در حق خودتان انجام دادید. حالا دیگر کسی نزد من نیاید سرزنش کند که ما تابع تو بودیم، خودتان را سرزنش کنید. و شما هر چه داد و فریاد راه بیندازید «مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ» مُصْرِخ یعنی کسی که داد میزند و در آن دادی که میزند کمک می خواهد. کمک! صدا می­زند، شما هر چقدر که فریاد بزنید من نمی توانم به فریاد شما پاسخ مثبت بدهم. فریاد رس شما باشم و البته «وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ». من هم هر چه داد و فغان کنم، کمک بخواهم،  شما نمی توانید به من کمک بدهید. «إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ». قبلا هر چه تا حال من را شریک خدا میکردید، أَشْرَكْتُمُونِ یعنی من را شریک خدا می کردید. یعنی شما حرف­های من را گوش می کردید. یعنی حرف خدا را کنار می گذاشتید. نماز بود، اخلاق بود، صداقت بود، این ها را کنار می گذاشتید و می آمدید حرف های من را گوش می دادید. حرف های من را می آمدید هر چه را که قبلاً حرف های من را آمدید و گوش کردید، «إِنِّي كَفَرْتُ» همه آنها را من خودم هم قبول ندارم و من به همه آنها کافر شدم. منکرش شدم. یعنی هر کاری  که کردید ربطی به من ندارد. من زیر همه چیز زدم. حالا بفهمید! «إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» که آدم­های ظالم برایشان عذاب دردناکی فراهم است. حالا یا خود شیطان دارد می گوید یا پایان آیه خداوند میگوید که آن شیطان ظالم و آن مردمی که با پیروی از شیطان به خودشان ظلم کردند و آن روسای ظالم در زمینه حکومت، در زمینه باور و آن مردمی هم که ظالم بودند، به خودشان ظلم کردند، حرف خدا را کنار زدند، دنبال این­ها رفتند، « إِنَّ الظَّالِمِينَ» می شود. تمام این ظالمان برایشان عذاب درد ناک فراهم است. آماده ورود آنها است.

«وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ ۖ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ» (ابراهیم/۲۳)

و کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده آند، به باغ های که زیرش نهر ها جاری است، به اذن پروردگارشان داخل می شوند. تحیت و درودشان آن جا سلام و سلامتی است.  

آن از ظالمان که که عذاب درد ناک آماده است و منتظر ورود آنها است‌. و عکس ان، آنهایی که ایمان آوردند، خدا را باور داشتند. وعده های خدا را، بهشت و جهنم را، قرآن و پیامبرها را، این­ها را باور داشتند و در همان راستا هم عمل کردند. در عمل اثبات کردند که باور دارند. نماز را خواندند . عدالت را رعایت کردند. با حق و پول مردم بازی نکردند. کار های شایسته انجام دادند. آن ها به باغ های که از زیر آن ها نهر ها جاری است وارد میشوند.داخل بهشتشان می کنند. دیگر هیچ وقت آن درخت ها در خطر انقراض و خشک شدن نیستند. نهر دایمی در آن وجود دارد. نهر برای همیشه در جریان است. و خودشان هم دایمی، برای همیشه به اذن پروردگارشان در آن ماندگارند.  پروردگارشان راضی است . به آن‌ها اجازه داده که برای همیشه از آن بهشتش استفاده کنند. کیف (لذت) ببرند و تحییت و خوش باششان در آن جا است. « تَحِيَّتُهُمْ» یعنی سلامتی، خوش باش، حرف شیرین و خوش. در آن جا وقتی همدیگر را می بینند، ملاقات می کنند، همه با سلام و سلامتی و خنده و شادی و احترام با هم ملاقات می کنند.

«أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ»(ابراهیم/۲۴)

آیا دقت نکردید که الله چگونه مثال زد. مثال کلمه­ای پاک، به مثل درختی پاک و پاکیزه و خوب و مفید که ریشه اش استوار است و شاخ و برگش در فضا و آسمان است‌.

حالا بعد از این جریاناتی که آن آدم ها متکبر که آدم ها در این دنیا به خاطر شهوت و قدرت و این ها با حق مبارزه می کنند، حالا می فرماید که در این دنیا آیا دقت نکرده اید؟ این هم دقت کن. فکر کن. راجع به آن که خودت متوجه می شوی که واقعا این جوری است. مثالی که خداوند می خواهد بزند، می فرماید که «كَلِمَةً طَيِّبَةً» یعنی کلام پاک . یعنی خدا. یعنی توحید. یعنی لا اله الا الله، یعنی نماز، یعنی احترام و هر کار خوب و شایسته ای که یک مومن، یک مسلمان می خواهد انجام دهد. یعنی آن کارهای خوب و تمیز و مفید. می­گوید که آن کارها، کلمات و آن باورها و افکار و رفتار است. همه این ها شامل کلمه طیبه می شود. می فرماید که مثالش به مثل یک درخت خوب است. شجره طیبه که آن درخت، «أَصْلُهَا» یعنی ریشه اش با آن تنه محکم و ریشه های که دارد، ریشه اش استوار است. «ثَابِتٌ» در زمین ریشه دوانده و در زمین محکم شده است. «وَفَرْعُهَا » و شاخه هایش و برگ هایش «فِي السَّمَاءِ» در فضا است و همه جا می رود، رشد می کند، بزرگ می شود.

​