سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
دانلود فایل تصویری دانلود فایل صوتی پرسش و پاسخ صفحه
تلاوت این صفحه:
صفحه ۲۳۴
«فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَٰؤُلَاءِ ۚ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ ۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ»(هود/۱۰۹)
پس تو در شک و تردید مباش از آنچه که آنها پرستش میکنند؛ آنها بندگی نمیکنند الا چیزهایی که پدرانشان از قبل بندگی میکردند و ما سهمشان (حقشان) را کامل پرداخت میکنیم (کاملاً حقشان را کف دستشان میگذاریم بدون اینکه چیزی از آن، کم و کاستی درون آن اتفاق بیفتد.)
حالا این همه در دنیا میبینیم آن همه جمعیت کثیر؛ یکی فلان میپرستد، یکی آن یکی را میپرستد، هر کسی خدایی دارد و میفرماید که: «این همه دگرپرستان یک وقتی در تو اثر نگذارد که شاید اینها سهمی از حق داشته باشند؛ اینها باطل هستند، اینها مرتکب کفر و شرک میشوند و تو به این قضیه شک نکن، تو به ایمان و به خدا اعتقاد داشته باش به خاطر کار آنها و جمعیت آنها در تو شک و تردید به وجود نیاید «فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّمَّا يَعْبُدُ هَؤُلاء» از چیزهایی که دارند پرستش میکنند. میگوید: اینهایی که دارند پرستش میکنند و هزار تا هم برایش فلسفهبافی میکنند اینها چیزهایی است که پدرانشان قبلاً پرستش کردند دارند پرستش میکنند، دارند تقلید میکنند و دنبالهرو همان آبا و اجدادشان هستند فقط در مسیر برای خودشان یک سری استدلالهایی اضافه کردند همینجور تراشیدند و الا اینها فقط دارند تقلید میکنند و میفرماید که: «ما نصیبشان و سهمشان را میدهیم «غَيْرَ مَنْقُوصٍ»، از حقشان چیزی کم نمیشود.» یعنی این جرم و جنایت و این کفر و شرکشان؛ به جزای کارشان میرسند، پس تو شک مکن.
«وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ ۚ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ»(هود/۱۱۰)
و قطعاً ما به موسی کتاب را دادیم پس در آن اختلاف شد و اگر کلمهای از پروردگارت سبقت نگرفته بود قطعاً که بین آنها قضاوت میشد (داوری میشد) و بدون شک که آنها از آن در شک هستند و در ریب و تردید و سرگردانی به سر میبرند.
داستان، عرض کردیم که هفت تا بیان شد داستان نوح، قوم هود، قوم ثمود، قوم لوط و اینها که نابود شدند استئصالاً ریشه کن شدند و داستان هفتم، داستان موسی و فرعون بود. حالا شاید یک اندیشهای بکنیم قوم موسی مثل آن قوم هلاک نشدند، اینجا جواب میدهد میفرماید که: «ما به موسی کتاب دادیم بعد در آن کتاب اختلاف شد «فَاخْتُلِفَ فِيهِ» یعنی در همان کتاب دستکاری کردند، حرامها را حلال کردند، واجبات را ممنوع کردند اصلاً به هم زدند نشانههای پیغمبر را پاک کردند و در این کتاب با هم اختلاف کردند، هر کس به خاطر منافع و مزایای خودش یک جوری کتاب تفسیر کرد و میفرماید که: «اگر کلمه پروردگارت سبقت نگرفته بود.» یعنی اگر خدا قبلاً این را صادر نکرده بود، این اراده را نکرده بود که اینها را باقی بگذارد «لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ»: مجازاتشان میداد و آنها هم به مثل قومهای دیگر نسلشان به نسلهای بعدی نمیرسید، ریشه کن میشدند ولی خدا خواست که نسل آنها ادامه پیدا کند و تا حالا مردم گیج هستند؛ از همان بین یهودیان مسیحیان، انواع مذاهبی که بین خودشان وجود دارد آنها در شک و تردید: «وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ» خیلی مضطرب و مردد در دین خودشان هستند که این چه شد! چه اتفاقی افتاد! میگوید که: «خدا اراده کرد که نسل اینها را باقی بگذارد که الان باقی هستند.» یعنی به نحوی آنهایی که در قرآن هم اختلاف میکنند، به هوای خودشان تفسیر میکنند اینها هم باقی خواهند ماند، اینها مثل آن اقوام نابود نمیشوند، خدا برای اینها اینجور اراده کرده است دیگر سبقت گرفته و خدا این اراده را کرده و این تصمیم را گرفته است.
«وَإِنَّ كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ ۚ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»(هود/۱۱۱)
و بدون شک که همهی آنها قطعاً به طور کامل و وافی پروردگار تو جزای اعمالشان را به آنان میدهد (پاداش اعمالشان را به آنها کاملاً میدهد) بدون شک که او به هرچه که انجام میدهند کاملاً آگاه است.
حالا هر کس به انگیزهای یک ناخنکی میزند به اسم دین و خدا و برای خودش سوء استفاده میکند نابود هم نمیشود و همینطور ادامه میدهد میفرماید که: «درست است که اینها نسلشان ادامه پیدا کرد ولی حالا دانه دانهی آنها پروردگار است که اعمالشان را محاسبه میکند و کاملاً حقشان را به آنها میدهد هرچه که جزا و سزایشان است و خدا هم دارد کارهایشان را میبیند کاملاً آگاه و مطلع است، کارهایی که دارند انجام میدهند پس تو ناراحت نباش اگر اینطور هستند این کارها را میکنند اینها دیگر سر و کارشان با خدا است و خدا حقشان را کف دستشان میگذارد.»
«فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»(هود/۱۱۲)
پس تو راست و محکم باش همانطوری که به تو امر شده است و هر کس که همراه تو توبه کرد (به سوی خدا بازگشت) و طغیان نکنید (و گناه نکنید، پا از حد و حقیقت بیرون مگذارید) که آنچه که شما انجام میدهید الله به نسبت آنها بینا است.
حالا میفرماید که: «تو ای پیامبر! و هر کس که قرآن میخواند همانطوری که به تو امر شده در این قرآن، محکم باش، تحت تأثیر آنها قرار مگیر که در کتاب آسمانی اختلاف کردند و هزار حرف درآوردند تو راه خودت را بگیر، تو وارد آشوب و اضطراب مشو، تو از آن کارها خودت را ناراحت نکن، وارد چالش و اضطراب نکن، تو همانطوری که به تو امر شده «كَمَا أُمِرْتَ» تو راه خودت را بگیر و برو «فَاسْتَقِمْ»: راه محکم و درستت را بگیر و برو و از این راه دیگر طغیان نکنید این طرف و آن طرف نروید که هر کاری انجام بدهید، خدا کارهای شما را میبیند و به کارهای شما کاملاً آگاه و بینا است.
«وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ»(هود/۱۱۳)
و میل مکنید به سوی کسانی که ظلم کردند که آتش، شما را فرا میگیرد و به غیر از الله برای شما هیچ دوست و یاوری نیست آنگاه یاری نخواهید شد.
خیلی مواظب باشید این جنگ هزار و یک ملت و این رفتارهای هزاران نوع رفتار و افکار و ملتها و فرهنگها و تمدنها میفرماید که: «تو به سوی فرهنگ هیچ کدام از آنها میل مکن.» «وَلاَ تَرْكَنُواْ» متمایل مشو، میل مکن، به آن سمت نرو، تحت تأثیر قرار مگیر؛ از این ملتهای دنیا، از این فرهنگهای دنیا، از این مردم، تو اثر مگیر. «وَلاَ تَرْكَنُواْ» یعنی به سمت آنها میل مکن که اگر به سمت ظالمها میل کردی آتش تو را فرا میگیرد: «فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ» شکی هم در آن نیست و به غیر از خدا هم هیچکس نیست که نجاتتان بدهد خدا هم که نجاتتان نمیدهد چون از خدا روی گردانیدید و رفتید به سمت آنها، مایل شدید خدا هم که نجاتتان نمیدهد پس نتیجتاً چه میشود؟ نتیجتاً «ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ»: یاری نمیشوید نه آن.ها شما را نجات میدهند که به سمت آنها میل کردید حالا اعتقادی باشد، خرافات باشد، شرک باشد و چیزهای دیگر یا فرهنگ و مسائل دیگر؛ مسائل ارتباطات، شهوات، درآمدها و هزاران مسائل دیگر که بدون دستور دین اسلام تو میل بکنی، مثل آنها عمل بکنی و از آنها تقلید بکنی نه آنها به دردت میخورند که نجاتت بدهند و نه هم خدا و از هیچکس تو یاری نمیشوی، بدبخت و بیچاره در آتش باقی میمانی.
«وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ»(هود/۱۱۴)
و نماز را برپا دار؛ دو طرف روز و در بدایت شب که بدون شک خوبیها بدیها را از بین میبرد. آن تذکری است (پندی است) برای کسانی که اهل پند و عبرت هستند.
حالا برای اینکه تحت تأثیر آنها قرار نگیری نماز بخوان؛ راه حل میدهد در این آشفته بازار دنیا و این جنگ هزار و یک ملت که هر کسی به چیزی چسبیده و مشغول است و دلخوش است تو در دو طرف روز نماز بخوان اول روز نماز صبح، آخر روز حالا اگر آن طرف روز نماز مغرب حساب بکنیم و آخر روز نماز عصر حساب بکنیم یعنی این روز و فعالیتت را تحت محافظت نماز بگذار که دو طرف روزت نماز این قاب را بگیرد، جلد روزت با نماز باشد و در بین این دو نماز تو در حفظ باشی و با خدا مرتبط باشی «وَزُلَفًا» «زُلَفً» یعنی اینکه نزدیک یعنی اول وقت از شب که نماز مغرب باشد و عشا که خیلی از نماز مغرب طول نمیکشد نماز عشا وارد میشود؛ نه سه چهار پنج ساعت بعد «وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ» یعنی همان اول شب، بدایت شب، نماز مغرب و عشا آن نمازها را بخوان که شبت هم با نماز شروع شود. میفرماید که: «این کارهای خوب «إِنَّ الْحَسَنَاتِ» کارهای خوب به مثل نماز و کارهای خوب دیگر که اینجا منظور اول، نماز است این حسنات که اوج حسنات و نیکیها است سیئات را از بین میبرد: «يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» یعنی وقتی کسی با خدا مرتبط است در ارتباط با نماز است، حالا دیگر آن افکار گناه، شهوت، حرام، زورگویی ستمگری، سوء استفاده، خیانت، این سیئات این افکار را از بین میبرد یعنی در ذهن آدمهای نمازخوان اینها نمیآید، کم میآید، آنها را از بین میبرد اصلاً فکر و قلبش دیگر مشغول آنها نمیشود آنطوری که آدمهای شهوتران، آدمهای خوشگذران و اینها مشغول آن هستند، آن آدم با نماز اصلاً به اینها فکر نمیکند، اصلاً در بحر و خطش نیست، «يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ»: اینجوری آن افکار بد را از بین میبرد یا اگر آن سیئات در بیرون اتفاق بیفتد یک چیزی ببیند، یک چیزی بشنود، یک چیزی بخواند، چون مربوط به خداست و وصل به خداست و نماز دارد میخواند میفرماید که: «تحت تأثیر آن قرار نمیگیرد.» اثرات آن را از بین میبرد: «يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» اثرات آن چیزهایی که به گوشش رسیده و دیده آن اثرات تحت تأثیر قرار نمیگیرد و بر آن اثر نمیگذارد و اگر هم یک وقتی خودش مرتکب کار بدی شد، گناهی از دستش در رفت همین کارهای خوب آن گناهان را از بین میبرد، پاک میکند و میشوید میفرماید: «این عبرت است. این پند، پند هوشمندانه برای افراد هوشمند و ذاکرین است.» کسی که فکر و حواسش جمع است دنبال رشد و پیشرفت است و میخواهد پند و عبرت و اندرز بگیرد این بهترین پند و اندرز برای اینها است، راهنمایی خدا برای آنها است.
«وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»(هود/۱۱۵)
و صبر کن که الله اجر انسانهای نیکوکار را ضایع نمیکند.
صبر کن در دنیا هزار اتفاق میافتد هزار مسئله میآید ولی تو راه خودت را بگیر و برو و صبر کن که همین صبوری و راه را ادامه دادن و دست از حرامها و هوسها برداشتن و زندگی درست را پیش بردن و در مقابل مسائل دیگر صبور بودن این زحمتهایت تلف نمیشود و ضایع نمیشود، اجر انسانهای نیکوکار که در پیشگاه خداوند کارهای خوب انجام میدهند خداوند اجرشان را حفظ میکند و تلف نمیکند.
«فَلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنَا مِنْهُمْ ۗ وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ»(هود/۱۱۶)
پس چرا نبودند در نسلهای قبل از شما افرادی که دارای فهم و فکر و فضیلت هستند که از فساد در زمین نهی کنند الا اندکی از کسانی که ما آنها را نجاتشان دادیم و دنبال کردند کسانی که ظلم کردند آنچه که در آن با ترفه و خوشگذرانی واردش میشدند و آنها مجرم بودند.
حالا میفرماید که: آن نسلهای گذشته، آن هفت داستان که بیان شد، آن قومهایی که نابود شدند و برچیده شدند میفرماید که: «چرا! «فَلَوْلاَ» با افسوس چرا از بین آنها آن قومهای قبل از شما، نبودند یک سری افرادی که اهل خرد هستند و بقیه آدمهای خردورز، باهوش، دانا، متفکر، باسواد، متخصص این آدمها چرا نبودند که از منکر، از فساد نهی بکنند! اینها وجود داشتند در هر جامعهای آدمهای آزاد اندیش، متفکر و تحلیلگر و باسواد و دانا و باهوش وجود دارد در همه جامعهها از همان قدیم تا الان همیشه هست در هر جامعهای این افراد وجود دارند؛ افراد نخبه، فرهیخته، حالا در بین آنها هم همین افراد فرهیخته بودند میفرماید: «آخر چرا این افراد کمک پیغمبرشان از فساد در زمین نهی نکردند! قبل پیغمبر، بعد پیغمبر، چرا نهی نکردند! چرا به میدان نیامدند! چرا سکوت کردند! چرا احساس مسئولیت نکردند! مردم غرق در شهوت شدند در همجنس بازی، در مسائل شهوانی و اینها میفهمیدند که چه ضررهایی دارد چه خسارتهایی به جا میگذارد حالا که غرق شدند؛ در فساد اداری، در فساد اقتصادی، در زور و ستم و دزدی و اختلاس و هزاران جرم دیگر و سوء استفاده از موقعیت، اینها میدانستند که اینها فساد است، فساد در زمین است ولی چرا! برای چه نگفتند! نهی نکردند، مقاله ننوشتند، کتاب ننوشتند، صحبت نکردند، توضیح ندادند. چرا هر کسی به تخصص خودش، از آن حوزهی تخصصی خودش که میفهمید چرا حرف نزدند! مگر تعداد کمی پیدا شدند و یک حرفهایی زدند که آن تعداد اندک هم نجاتشان دادیم: «مِّمَّنْ أَنجَيْنَا» و بقیه مردم گوش دادند چون روشن شدند و کل آن مردم نجات پیدا کردند یا اگر به حرف آن گروه و بقیه آدمهای دلسوز و فهمیده گوش ندادند لااقل خودشان نجات پیدا کردند چرا بقیه این کار را نکردند! این شمایی که آدم باهوشی هستید در این زمان چرا تو میفهمی و نمیگویی! تو آدم باهوش و متفکری هستی و خیلی چیزها میفهمی پس چرا سکوت کردی! و اگر مثل بقیه میتوانی تخصص حاصل کنی، بفهمی، یاد بگیری، چرا نمیروی که یاد بگیری! مثل بقیه بشوی، باهوش و متفکر و دانا بشوی و بعد نهی بکنی چرا این کار را انجام نمیدهی! میفرماید: «وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِيهِ» یعنی آن کسانی که ظلم کردند حالا آن آدمهای باهوش که مردم را جهت ندادند، راهنمایی نکردند حالا آن آدمهایی که داشتند ظلم میکردند به کدام سمت رفتند، حالا که دیگر چوپانی نیست حالا دیگر خودشان میروند، به کدام سمت رفتند؟ رفتند به سمت «مَا أُتْرِفُواْ فِيهِ»: همان آدمهایی که باب دل خودشان زندگی میکردند یعنی باب میل خودشان، باب عشق و تمایلات و شهوات و لذات خودشان، کیف خودشان زندگی میکردند رفتند به این وادی وارد شدند به این کانال سرازیر شدند. «وَكَانُواْ مُجْرِمِينَ»: و آنها مجرم بودند همان افراد و هم کسانی که از آنها تقلید کردند مجرم بودند و مجرمانه این کار را انجام دادند؛ خدا و دین و نماز را رها کردند و این کارها را انجام دادند.
«وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ»(هود/۱۱۷)
و امکان ندارد پروردگار تو شهری را از روی ظلم هلاک کند (نابود کند) در حالی که اهل آن اصلاحگر هستند.
یعنی دیدید اینها چه کار کردند که خدا آنها را نابود کرد؟ میفرماید: «پروردگار تو که از روی ظلم کسی را نابود نمیکند، شهر و دیاری را نابود نمیکند در حالی که اهل آن اصلاحگر باشند.» حالا درست است که مردم دارند جرم و جنایت و گناه و فساد میکنند ولی در بین آن مردم اگر اهلش و بقیه آدمهای باهوش و زیرک و دانایشان و حکیمهایشان دارند اصلاحگری میکنند، اهل آن در حال اصلاح هستند، خودشان را دارند عوض میکنند، مردم را دارند روشن میکنند میفرماید که: «در این صورت ممکن نیست که پروردگار تو، اهل آن جامعه را نابود بکند.» و این قانون خداست وقتی در جامعهای اینجور افرادی هستند عذاب بر سر آن شهر و دیار پایین نمیآید.