سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
دانلود فایل تصویری دانلود فایل صوتی پرسش و پاسخ صفحه
تلاوت این صفحه:
صفحه ۲۳۳
«يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ»(هود/۹۸)
در روز قیامت پیشاپیش قومش قرار دارد پس آنها را وارد آتش میسازد و چه بد وارد شدنی است که آنها وارد میشوند.
در مورد فرعون گفت که در مقابل پیامبر موسی علیهالسلام ایستاد به عنوان هفتمین داستان که در این سوره مطرح شد. پیامبر موسی علیهالسلام با مردم حرف میزد و فرعون هم حرف میزد و فرعون مردم را به سمت خودش دعوت میداد و فرمود که: «صحبتها و دستورات فرعون اصلاً رشدی در آن نبود، اصلاً کارساز و کارا نبود ولی مردم به خاطر منافع خودشان به خاطر مزایا و یک سری چیزهای دیگر به دنبال دستورات فرعون رفتند.» حالا میفرماید: «همانطوری که در دنیا مردم به دنبال فرعون رفتند روز قیامت هم «يَقْدُمُ قَوْمَهُ» پیشاپیش قومش قرار دارد و میرود و قومش (قوم فرعون) به بزرگی در روز قیامت پشت سرش در حرکت هستند و دارند میروند آنها را در جهنم میاندازد.» «فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ» آنها را به جهنم وارد میکند «وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ» این ورود که بخواهند اصل کلمه ورود یعنی رفتن به یک آب زلال رسیدن، سیراب شدن، حالا اینها دارند وارد میشوند به جای آب زلال و حیاتبخش، به آتش سهمگین و بدبخت کننده و سوزاننده، آنها را وارد میکند و چه بد جایی آنها را دارد وارد میکند!
«وَأُتْبِعُوا فِي هَٰذِهِ لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ»(هود/۹۹)
و دنبال شدند در این دنیا لعنتی و در روز قیامت چه بد عطا و بخششی است که نصیب آنها میشود!
همان فرعون و یارانش میفرماید که: «در این دنیا و در روز قیامت لعنت و نفرین دنبالشان افتاد و چه بد و عطا و بخششی است که نصیب آنها شد!» «بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ»، «الرِّفْدُ»: یعنی عطا، سوغات، بخشش، هدیه چه بد هدیهای فرعون به قومش داد ؛هدیهای که لعنت و نفرین بود و دست آخر آتش جهنم یعنی دنبالهرو ظالم شدن، ظالم، یک همچون عطایا و هدیههایی به ارمغان میآورد برای پیروانش، انسانهای مستبد و متکبر.
«ذَٰلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْقُرَىٰ نَقُصُّهُ عَلَيْكَ ۖ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِيدٌ»(هود/۱۰۰)
آن از خبرهایی است که ما بر تو از خبر شهرها بیان کردیم؛ قسمتی از آنها پابرجا هستند و قسمتی از میان رفته.
خوب حالا بعد از هفت داستان جمعبندی میکند میفرماید که: «ذَلِكَ» این داستانهایی که بیان شد «مِنْ أَنبَاء الْقُرَى»: از خبر شهرها بود شهر و مناطق مختلف در کشورهای مختلف که ما برای شما قصههایشان را بیان کردیم و از این قصهها مقداری از آن، آثار و بقایایی هنوز پابرجاست «مِنْهَا قَآئِمٌ» مثل قوم ثمود همچنان آثارشان پابرجاست و وجود دارد در عربستان است. «وَحَصِيدٌ» و مقداری از آنها درو شدند برچیده شدند هیچ بقایایی دیگر از آنها نمانده است مثلاً قوم لوط.»
«وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَٰكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ۖ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ»(هود/۱۰۱)
و ما به آنها ظلم نکردیم ولی به خودشان ظلم کردند پس از آنها بینیاز نکرد معبودانشان؛ همانهایی که به غیر از الله فرا میخواندند هیچ چیز از آنها بینیاز نکرد زمانی که امر پروردگارت فرا رسید و آنها را جز خسارت و بدبختی و هلاکت چیزی برای آنها اضافه نکرد (چیزی عایدشان نکرد.)
حالا بعد از این همه داستان که ما بیان کردیم میفرماید که خیلی داستان غم انگیز است این همه آدم، اینها آدم هستند هزاران انسان و در اثر یک عذاب همه واژگون شدند، نابود و هلاک شدند و دل آدم میسوزد به حال اینها که به این شیوه از بین رفتند حالا میفرماید که: «ما در حقشان ظلم نکردیم.» یعنی اینجور نبود که آنها گناهشان مثلاً یک گناه کمی بود، گناه سبکی بود و ما آنها را عذاب داده باشیم اینطوری نبوده آنها خیلی ظلم کردند و به خودشان ظلم کردند وقتی که آنها برچیده میشوند، از بین میروند یعنی آنقدر آنها در حال ظلم به مردم اطراف خودشان بودند آنقدر فسق و فساد را ترویج میدادند؛ انواع فسادها، فساد اقتصادی، جنسی، انواع فسادهای اعتقادی و چیزهای دیگر و به دیگران سرایت میدادند و اینها دیگر لیاقت نداشتند بیشتر از این بمانند تا به نسلهای بعدی انتقال پیدا کنند، اینها خیلی در حق خودشان ظلم کردند و ما آنها را از دنیا برچیده کردیم و میفرماید: «آنها که خدا را رها کرده بودند، به سمت خدایان دیگر رفته بودند؛ از خداهای بیرونی گرفته که سنگ و بت و مجسمه و زنده و مردهای باشد یا خدایان درونی به مثل خدای شهوت، خدای قدرت، اینها همه میشود اله شخص که به خاطر آن حاضر است هر کاری انجام دهد، میفرماید: «عذاب سرشان آمد و آن معبودانشان، خدایانشان اصلاً هیچی به دردشان نخوردند. آنها که به آنها تکیه کرده بودند حالا دیگر در مقابل عذاب باید به دادشان برسند.» میفرماید که: «هیچ چیز به دردشان نخورد و غیر از بدبختی هیچ چیزی به آنها نداد.» یعنی آدم خدا را رها بکند به سراغ هر معبود و خدای دیگر برود جز خسارت و «تَتْبِيبٍ»: یعنی خسارت و هلاکت و بیچارگی و بدبختی، غیر از آن دیگر هیچ چیزی نصیبش نمیشود.»
«وَكَذَٰلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَىٰ وَهِيَ ظَالِمَةٌ ۚ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ»(هود/۱۰۲)
و این چنین است گرفتن پروردگارت زمانی که شهرها را میگیرد در حالی که آنان ظالم هستند بدون شک که گرفتن او بسیار دردآور و سخت است.
گوش دادید چطوری بر سر آنها آن عذابها آمد! آن صداهای مهیب و وحشتناک! چطوری سنگ باران بر سرشان ریخت! چطوری این آب آمد که از کوه هم رد شد! اینها را خوب گوش دادید، میگوید: «بله اینجوری، خدا اینجوری میگیرد.»، «وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ»: گرفتن خدا اینجوری است وقتی که بخواهد یک شهری را یک قوم و ملتی را بگیرد در حالی که آنها ظالم هستند و بفهمید هم که گرفتن پروردگارت خیلی دردناک است دل آدم درد میگیرد از آن قومها و آن قومی که الان مستحق عذاب شدند خیلی دردآور، آنها عذاب میشوند و خیلی سخت و محکم عذاب میشوند عذاب خدا اینجوری است خداست دیگر، اینجوری میگیرد.
«إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ»(هود/۱۰۳)
بدون شک که در آن قطعاً نشانهای است برای کسی که از عذاب آخرت میترسد؛ آن روزی است که مردم در آن جمع میشوند و آن روزی است که مشاهده میشوند.
آن قومهای ظالم که میفرماید: خدا وقتی گرفت خیلی سخت و محکم آنها را میگیرد حالا این گرفتنها این عذابهایی که تا حالا در تاریخ بشر اتفاق افتاده است اینها آیه و نشانه هستند یعنی یک درس عبرتی هستند از جانب خدا برای تربیت بندگانش که اینها را مسائل طبیعی تصور نکنند که به صورت طبیعی سیل آمد قوم نوح مردند، به صورت طبیعی سنگ باران شد کوه آتشفشانی آمد و آنها را نابود کرد و حوادث طبیعی بود کسی چنین فکری نکند که آن آیهای بود از جانب خدا که دیگران عبرت بگیرند و خودشان را تربیت کنند. البته برای هر کسی هم نه «لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الآخِرَةِ»: هر کس که عذاب آخرت برایش مهم باشد و از عذاب آخرت میترسد این برای آنها عبرت است و آن روز قیامت عذاب آخرت میفرماید: «ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ» آن روزی است که همه مردم برایش جمع میشوند؛ تماماً و آن روزی است که مشاهده میشود: «وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ»، همه تماشا میکنند آن روز را با چشمهایشان خواهند دید ملائکه خواهند دید، جنیان و همهی انسانها خواهند دید، حیوانات خواهند دید آن روزی است که مشاهده میشود و همه خواهند دید یعنی هیچگونه شکی، تردیدی، اشتباهی، عدم وقوعی، هیچ احتمالی در اینها وجود ندارد و آن روز صددرصد همه مشاهده خواهند کرد.
«وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ»(هود/۱۰۴)
و ما آن را به تأخیر نمیاندازیم مگر تا یک زمان کوتاهی.
حالا آن روزی که مردم همه جمع میشوند و همه نظارهگر آن روز خواهند بود؛ روز جزا و پاداش میفرماید: «الان که هنوز اتفاق نیفتاده ما به تأخیرش انداختیم ولی زیاد هم دلخوش نکنید که ما زیاد به تأخیر نمیاندازیم ما برای یک مدت کمی، «مَّعْدُودٍ» مدت مشخصی، مدت کمی، آن را به تاخیر میاندازیم.» یعنی قیامت نزدیک است یعنی قرآن دارد میگوید که: «اصلاً برای قیامت عجله هست.» اینجا برای وقوع آن عجله وجود دارد و یک مقدار کمی به برای وقوعش به تأخیر افتاده میشود، انداخته میشود.
«يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ»(هود/۱۰۵)
روزی که میآید هیچ کسی هیچ تکلمی نمیکند مگر به اذن او، (با اجازه الله) پس از آنها هستند شقی (محروم و بدبخت) و سعید و خوشبخت.
روزی که میآید در آن روز میگوید: «هیچکس آنجا هیچ حرفی، هیچ اظهار نظری، حق ندارد بکند مگر به اذن الله.» یعنی آنجا هیچکس نیست که کارهای باشد، چیزی دستش باشد، یک نقشی داشته باشد هیچ احدی آنجا هیچکاره نیست، مطلقاً و از کمترینش که فقط حرف بزند حق حرف زدن هم ندارد چه برسد به اظهار نظر و قضاوت کردن و تعیین و تکلیف کردن و به افرادی نجات دادن و یک کارهایی کردن و هیچ، از قدم اول حرف هم حق ندارد بزند مگر اینکه خدا به او اجازه دهد حالا از آن مردم، عدهای هستند شقی و بیچاره و عدهای هستند خوشبخت.
«فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ»(هود/۱۰۶)
پس اما کسانی که شقی و بدبخت شدند پس آنها در آتش هستند برای آنها است در آتش صدای نفسهای عمیق دردآور همراه با ناله و فغان و نفس کشیدن با آه و ناله و درد و فغان.
این یعنی شقی یعنی بدبخت و بیچاره در آن روز میفرماید که: آنهایی که بدبخت و بیچاره شدند یعنی اینجا افتادند دنبال گناهانی به مثل گناهان قوم نوح یا قوم لوط یا قوم صالح یا افراد متکبر و مغرور دنبال آنها، دنبال قدرت، میفرماید: «این بدبختها آنجا در آتش هستند (یک)» و در آتش، وضعیت زندگیشان یک مثال میزند و میفرماید که: «آنها زفیر دارند.» «زَفِيرٌ»: وقتی که آدم نفس به بیرون میدهد؛ بازدم و آن نفس طولانی همراه با ناله، با صدا، «وَشَهِيقٌ» وقتی که نفس میکشد؛ دم، نفس طولانی همراه با صدا. اینجور یعنی چه؟ یعنی زندگی زجرآور، یعنی اصلاً نفس کشیدن برایش سخت است آنقدر نفسش تنگ است و آنقدر درد دارد. در زجر و شکنجه است که نفس نمیتواند بکشد، نفس راحت ندارد، نه هم در هر نفس، درهر نفس دوتا، هر دو تای آن دردآور است؛ هم دم و هم بازدمش. حالا این صدا انگار کسی نفس میکشد با یک صدای خیلی وحشتناک دارد نفس میکشد و وقتی که این صدا بیرون میدهد با یک ناله با صدا همراهش است شما میتوانید این را برای خودتان تصور کنید، میتوانید خودتان ادای آن را در بیاورید که یک شخصی که از درون درد دارد و از درد دارد در دلش گریه میکند اینجوری در دلش دارد گریه میکند و نفسها دارد به زور بیرون میآید، به زور دارد داخل میرود در همچنین حالتی شما میتوانید این کار را انجام دهید این میشود وضعیت جهنمیان که حکایت از یک عذاب بسیار دردآور و سختی دارد.
«خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ»(هود/۱۰۷)
در آن ماندگار هستند مادامی که آسمانها و زمین وجود دارد الا که پروردگار تو بخواهد، بدون شک پروردگار تو فعال است به آنچه که میخواهد انجام بدهد آنچه که اراده میکند.
آن وضعیت سخت نه اینکه یک سال اینجوری است میفرماید که: «همیشه این وضعیت سخت در جهنم دارند.» یعنی عذابشان نوسان ندارد که گاهی آرام باشند عذاب نباشد، گاهی بالا باشد؛ یکنواخت، همیشه و ماندگار در آن اینجوری تحت زجر و شکنجه هستند. مادامی که آسمانها و زمین پابرجا و برقرار است عذاب بر سر آنها برقرار است که زمین و آسمان که به این آسانی و به این سادگی از بین نمیرود یعنی یک زمانی که وقتی الان آسمان و زمین به ما بگویند برقراری آسمانها و زمین معلوم است که در ذهن ما این برقراری چقدر طولانی است عمر ما چقدر در مقابل آسمان و زمین کوتاه است، چیزی به حساب نمیآید و همین قدر که در ذهن شما آسمانها و زمین استقرار دارد و پابرجا است آن عذاب بر سرشان پابرجا است مگر اینکه پروردگار تو بخواهد که پروردگار تو هر آنچه که بخواهد، اراده کند همان را انجام میدهد، فعال است آن را انجام میدهد و خداوند متأثر از هیچ صحنهایی یا نیرویی قرار نمیگیرد که آنها را شکنجه ندهد خود جهنم، خود آن آتش دوباره مخلوق خداوند است. خدا با جهنم بده و بستانی دارد، قول و قرارهایی دارد، روی خدا به سوی جهنم هم هست آن را باید راضی کند؛ هرچه که بخواهد خدا انجام میدهد.
«۞ وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۖ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ»(هود/۱۰۸)
و اما کسانی که خوشبخت شدند پس در بهشت هستند در آنجا ماندگار هستند مادامی که آسمانها و زمین برقرار است مگر اینکه پروردگار تو بخواهد عطایی غیر قطع شدنی است.
آنهایی که خوشبخت شدند دارد از اول سوره بیان میکند که هم قرآن هم پیغمبران، بشارت و انذار میدادند کتابهای آسمانی گذشته و قرآن و همه انبیای خدا، کارشان خبر خوش برای کسی که راه سعادت برود و حق را بپذیرد، خدا را به یگانگی بپذیرد، ظلم نکند، رفتارهایش منظم و منضبط باشد و برای کسی که خدا را نپذیرد یا به خاطر یک سری شهوات و مسائل دنیا و لذات و کیف و اینها خدا را یا حقیقت را کنار بزند و حقیقت را نپذیرد؛ این انذار و بیچارگی و دارد توضیح میدهد که بشارت اینجوری است و انذار و بدبختی هم آنجوری که توضیح داد حالا آنهایی که راه درست را میروند میفرماید: «آنها که خوشبخت هستند داخل بهشت هستند (یک)، در آنجا هم همیشه هستند (دو)، مادامی که آسمانها و زمین برقرار است آنها در بهشت هستند مگر اینکه پروردگار تو بخواهد یعنی چیزی نیست که خدا را مجبور به کاری کند، خدا همه کاره است، تصمیم گیر اول و آخر برای بهشتیان و جهنمیان خدا است نه تحت تأثیر چیزی قرار میگیرد، نه هم کسی میتواند خدا را به کاری مجبور کند که این عطا و بخشش خدا هم میفرماید: «عَطَاء غَيْرَ مَجْذُوذٍ»، «مَجْذُوذٍ» یعنی اینکه قطع شدنی، از بین رفتنی، پایان یافتنی، میفرماید: «غَيْرَ مَجْذُوذٍ» اینها نیستند امکان ندارد که آن عطا و بخشش خدا پایان یابد.