سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7

سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286

سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200

سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176

سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206

سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11

سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20

سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42

سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29

سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19

سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25

سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22

سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17

سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25

سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30

سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20

سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15

سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21

سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11

سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8

سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8

سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19

سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25

سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8

سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8

سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9

سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱

سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8

سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹

سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷

سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

صفحه ۱۸۵ / جزء ۱۰ / آیه ۶۲ الی ۶۹
 دانلود فایل تصویری   دانلود فایل صوتی   پرسش و پاسخ صفحه
تلاوت این صفحه:

صفحه ۱۸۵

«وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ» (انفال/۶۲)

پس اگر قصد کردند که با تو نیرنگ به کار ببرند پس بی‌شک که الله برای تو بس است. اوست کسی که تو را  به وسیله نصرتش و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت. (تقویت کرد.)

در آیات قبل بیان فرمود که اگر این‌ها (کافران) با وجود این که احتمال دارد خیانت کنند، ولی اگر دست صلح و دوستی دراز کردند شما قبول کن، قبول کن هر چند که می‌فهمی سابقه‌شان خراب است؛ ولی چون بنای دین اسلام بر قتل و شمشیر و جنگ و این‌ها نیست، وقتی که از طرف مقابل دارد پیام صلح می‌آید، خب شایسته نیست که از طرف مسلمان و دین اسلام پیام صلح را نپذیرد، خب تو بپذیر. حالا امکان دارد در مسیر، آن‌ها برای این صلحشان اصلاً از روز اول هدف داشته باشند، همین صلح، همین پیمان دوستی نقشه باشد که بخواهند خُدعه به کار ببرند، «وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ»: این يک نیرنگ باشد، یک نقشه باشد که تو را به وسیله همین صلح به دردسر بیندازند. می‌گوید در این صورت با وجود این که همه چیز را می‌فهمی ولی تو به خدا دل ببند. «فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ»: که الله برای تو کافیست. الله فریادرس تو می‌شود؛ یعنی به وسیله احتمال خیانت آن‌ها و نقشه آن‌ها تو اخلاق را به هم نزن، تو صلحت را نشکن، دیگر چاره‌ای نیست فقط بر خدا توکل کن و به گذشته هم دقت کن، «هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ» جاهای مختلف تو در ضعف بودی، در موضع شکست بودی، الله تو را نیرومند ساخت، تو را تقویت کرد، با نصرت دادنش پیروزت کرد، اصلا یکیش همین جنگ بدر، قضیه انفال، خدا تو را پیروز کرد؛ پس در آینده هم اگر آن‌ها نقشه داشته باشند خدا برایت بس است، مگر تا حالا بس نبوده؟ دیدی که چطوری تو را نصرت داد و تو را تقویت کرد، نیرومند کرد! و به وسیله مؤمنین هم دیدی که الله چقدر دارد به وسیله مؤمنین تو را تقویت می‌کند؛ یعنی نیروی انسانی مؤمن که در خدمت تو هستند و الله به وسیله این‌ها تو را قدرتمند می‌سازد. چون امکان دارد وقتی شخص بترسد از خیانت سیاسی، از یک کشوری، مثلاً دو تا قبیله دو تا کشور با هم پیمان می‌بندند، پیمان صلح و دوستی و همکاری و احتمال می‌دهد که آن طرف مقابلش خیانت کند، یک نیرنگی در کار باشد، و برای این‌که آن نیرنگ را از سر خودش دفع کند امکان دارد یک فکرهایی به سرش بیاید؛ مثلاً بخواهد باج دهد، مثلاً بخواهد با یک کشور قدرتمند دیگر که از جنس همان کافران است با آن همدست شود، هم پیمان شود، و از آن کمک بخواهد که در مقابل این بایستد. و هزار جور امکان دارد دست به کارهای خطرناک بزند. ولی همه این‌ها فقط افتادن در یک باتلاق است که می‌فرماید تو کارهای خطرناک نکن، فقط دل به خدا بده، خدا کمکت می‌کند و کارهای اضافی را انجام نده که در حقیقت به غیر از این حکم قرآن، در جهان امروز، موقع احتمال خیانت‌های سیاسی، خیلی از کشورها دست به خیلی از کارهای خطرناک می‌زنند که آخر به ضرر خودشان و به ضرر ملتشان تمام می‌شود.

«وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (انفال/۶۳)

وبین دلهایشان الفت ایجاد کرد، اگر تو تمام چیزهایی که در زمین هست را خرج کنی، الفت بین دل آن‌ها  نمی‌توانی ایجاد کنی، ولی الله است که بین آن‌ها الفت ایجاد کرده است. بی‌شک که الله قدرتمند حکیم است.

فرمود که الله تو را نصرت می‌دهد، تو را تأیید می‌کند به وسیله نصرتش و به وسیله مؤمنان، نیروی مؤمن، نیروی انسانی (بهترین سرمایه) حالا آن مؤمنان که خدا تو را به وسیله آن‌ها تقویت کرده است. می‌فرماید که دین آن‌ها را خدا به سوی تو آورده است، «وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»: و خدا دلشان را به سوی تو جذب کرده است. بین هم محبت دارند، تألیف دل دارند، بین آن‌ها و تو باز هم پر از مهر و محبت و علاقه و عشق است؛ یعنی این همه آن‌ها مشتاق تو هستند که این کار را کرده، که این نیروی انسانی، یک تیم، یک تیم موافق، همدل و جدی و پرکار، این نیرو را چه کسی برای تو ایجاد کرده است؟! الله دل آن‌ها را به سمت تو میل کرده: «وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ» – «لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا» اگر خرج کنی، «أَنْفَقْتَ»: انفاق کنی، خرج کنی، تمام چیزهایی که در زمین است، به آن‌ها پول بدهی، مادیات بدهی، برایشان خانه بسازید، به آن‌ها ماشین بدهید، هر چه در توانت هست به آن‌ها بدهی که دل آنها را به سمت خودت متمایل کنی، «مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»، امکان ندارد، این‌ها با پول ساخته نمی‌شود، این دل‌ها با پول نمی‌آید، جذب نمی‌شود، همه این‌ها کار خداست، «وَلَٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ»: الله این تألیف قلوب را ایجاد کرده است، مهر و محبت‌ها را ایجاد کرده است. اصلا محبت بزرگترین سبب ارتباط بین بشر است. بهتر از محبت و قوی‌تر از محبت هیچ چیزی نیست. (و تا به امروز دنیا هم) آن زمان بار اول از صحابه، یاران مخلص رسول الله (صل الله عليه وسلم) آن قدر عشق و علاقه داشتند که حاضر بودند جانشان را بدهند و تا حالا چقدر از آن مؤمنان که حاضرند جانشان را بدهند و آنقدر محبت دین و قرآن و شخص رسول الله (صل الله عليه وسلم) را در قلب دارند و خود مؤمنان دلسوز همدیگر، همدیگر را دوست دارند. این را می‌فرماید که الله ایجاد کرده است، «وَلَٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»: بدون شک که الله پیروزمند است، غالب است، و بسیار حکیم است. خوب خوب این کارها را انجام می‌دهد.  بر انجام این کارها کاملاً مسلط است. زور و قدرتش فراوان است، غالب است. و بسیار هم حکیمانه این کار را به سرانجام می‌رساند.

«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» (انفال/۶۴)

ای نبی (ای پیغمبر) الله برای تو کافی است و هر کسی از مؤمنان که از تو تبعیت کرد.

این‌ها برای تو بس است؛ یعنی منت آن‌ها را نکش، یعنی برای کافران باج نده، یعنی خودت را وابسته آن‌ها نکن، زیر استعمار آن‌ها نرو، تو به همین‌ها دل بده، برای تو الله کافیست و همین مؤمنان برای تو کافی هستند، «وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»: این مؤمنان برای تو کافی هستند به این‌ها دل بده. دارد پشت سر هم (آیات:  ۶۲،۶۳،۶۴،۶۵) به مؤمنان توجه می‌کند. نیروی انسانی مخلص و همدل و با ایمان را دارد مورد توجه می‌دهد. به این‌ها دل بده.

«یَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ» (انفال/۶۵)

ای پیغمبر! مؤمنان را بر قتال تشویق کن اگر از آن‌ها (آدم‌های صبور) بیست نفر باشند. بر دویست نفر غالب می‌شوند. اگر صد نفر باشند. بر هزار نفر از کسانی که کافرند غالب می‌شوند؛ چون آن‌ها قومی (کافران) هستند که فهم و درک ندارند.

ای پیغمبر! مؤمنان را بر قتال تشویق کن، «حَرِّضِ»: تشویق کن، انگیزه بده، برای مؤمنان صحبت‌های انگیزشی برای جنگ انجام بده، «عَلَى الْقِتَالِ»: برای جنگیدن، اگر از آن‌ها بیست نفر  آدم‌های صبور باشند، «يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ»: بر دویست نفر غالب می‌شوند، «مِائَتَيْنِ»: دویست نفر، و اگر آن‌ها صد نفر باشند، «وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ»: و اگر صد نفر باشند، «يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُو»: بر هزار نفر از کسانی که کافرند غالب می‌شوند؛ چون آن‌ها (کافران) قومی هستند که اهل و درک ندارند: «بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ» این‌ها درکی از زندگی ندارند، درکی از ارزش‌ها و واقعیت‌ها ندارند؛ و این‌ها (مؤمنان) درک دارند، انگیزه دارند، می‌دانند برای چه دارند جانشان را به خطر می‌اندازند. این‌ها می‌دانند که با کشته شدنشان نه این که همه چیز تمام نشده، بلکه تازه راه به سوی رضای خدا و بهشت خدا باز شده است. این‌ها این چیزها می‌فهمند. قوم کافر که این چیزها را نمی‌فهمند: «لَا يَفْقَهُونَ»، چون این‌ها این چیزها را می‌فهمند از درون بسیار پرانگیزه هستند. و بیست نفر باشند بر دویست نفر، صد نفر باشند بر هزار نفر؛ یعنی تا ده برابرشان می‌توانند پایداری داشته باشند و با نیروی ایمان و صبر شکستشان دهند.

«الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» (انفال/۶۶)

اکنون الله بر شما سبک کرد، (از شما تخفیف داد) و دانست که بین شما ضعف وجود دارد. پس اگر از شما صد آدم صبور باشد، «مِائَةٌ صَابِرَةٌ»: صد آدم صبور باشد، بر دویست نفر غالب می‌شوند. و اگر از شما هزار نفر باشند، «وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ»: و اگر از شما هزار نفر باشند، به اذن الله بر دو هزار نفر پیروز می‌شوند و الله با صابران است.

یعنی با وجود آن نیروی اعلای انسانی که در  شما وجود دارد انتظار می‌رفت که بر ده برابرتان (بیست بر دویست، صد بر هزار) بر ده برابرتان پیروز می‌شدید؛ ولی همه‌ی شما این‌طوری نیستید، در همه موقعیت‌ها در حد اعلای ایمان و قدرت و شهامت و شجاعت نیستید خدا این را دانست و بر شما تخفیف داد، به همین خاطر اگر ‌شما صد تا باشید دویست تا، هزار تا باشید دو هزار نفر، یعنی تا دو برابرتان راحت راحت پیروز می‌شوید پس گاهی تا ده برابر و حداقل تا دو برابر و هر دو تا هم حتی بعد از این حادثه اتفاق افتاده، بارها شده در جنگ‌های مسلمانان حتی بعد از وفات پیغمبر (صل الله علیه و سلم) که بر ده برابرشان پیروز شدند و بر بیش از ده برابر هم پیروز شدند. حتی همین جنگ بدر هم تقریباً بر سه برابرشان دارند پیروز می‌شوند. یعنی این دو قضیه همیشه وجود دارد. بر ده برابر می‌توانید توانش را دارید؛ یعنی باید داشته باشید، انتظار این است، انتظار خدا این است، یعنی ایمان و انگیزه‌ای که شما دارید، باوری که به بهشت و رضای خدا دارید انتظار می‌رود تا ده برابر ولی دیگر حداقل آن، کف آن دو برابر می‌شود. «وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ»: الله هم با صابران است، آن‌ها را در این کار موفق می‌کند

«مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (انفال/۶۷)

برای هیچ پیامبری شایسته نیست که برای او اسیرانی باشد تا زمانی که در زمین راسخ گردد. شما کالای دنیا را طلب می‌کنید و الله برایتان آخرت را می‌خواهد. (الله اراده‌ی آخرت دارد) و الله غالب حکیم است.

 در جنگ بدر به عنوان اولین جنگ که حالا  در این سوره آموزش‌ها دارد پشت سر هم می‌آید، یکی از اتفاقاتی که افتاد به صورت طبیعی اسیر گرفتند. در هر جنگی لشکری که شکست می‌خورد، افراد باقی مانده از لشکر، خب چند تا حالت دارد؛ یا می‌توانند فرار کنند، یا که در آن جنگ کشته می‌شوند، افرادی هم تسلیم می‌شوند. وقتی که تسلیم شدند آن‌جا دیگر کشته نمی‌شوند، دیگر تمام شد، اعلان تسلیم که کردند از نظر دین اسلام نباید کشته شوند. هر چند که سایر ادیان و ملت‌ها اگر چه تسلیم شدند و شکست خوردند، می‌گوید هیچ‌کس را زنده نگه ندارید همه را بکشید. این دستوری است که فرماندهان در جنگ‌ها فراوان می‌دهند. ولی دین اسلام این اجازه را نمی‌دهد، وقتی کسی تسلیم شد دیگر باید تسلیمش را پذیرفت. حالا این‌جا اسیرانی گیر می‌افتند. یا افرادی که حین فرار هستند گیر می‌افتند و اسیر می‌شوند. حالا که دیگر نمی‌خواهند بجنگند. حالا چند حالت پیش می‌آید؛ این اسیران؛ در جنگ بدر اسیران بزرگی را گرفتند یعنی شخصیت‌های سیاسی درجه اول نظامی را دستگیر کردند و بعد از آن مشورت کردند که با آن‌ها چکار کنند. برخی از اصحاب رأی دادند که ای پیغمبر! آن‌ها قوم و خویش ما هستند و بگذار آزادشان کنیم و در مقابل برای آزادسازیشان از آن‌ها پول بگیریم. آن پولی که می‌گیریم، ما هم به خاطر آن پول قوی می‌شویم. و عده‌ای گفتند که این‌ها سرانن نباید آزاد شوند، اگر این‌ها آزاد شدند خطرناکند، ما امنیت نداریم، جامعه‌مان امنیت ندارد، زن و بچه‌هایمان امنیت ندارند، این‌ها باید کشته شوند، این‌ها که دست بردار نیستند، الان که آزاد شوند همین فردا دوباره برمی‌گردند. و بالاخره نتیجه مشورت، رسول الله (صل الله علیه و سلم) این تصمیم را گرفت که آن‌ها را آزاد کند و از آن‌ها پول گرفت (فدیه، باز خرید) و آن‌ها هم از خدایشان بود که خودشان را، جانشان را با پول بخرند، پول که در برابر جان ارزشی ندارد و جانشان را خریدند و نجات پیدا کردند. که این آیه نازل شد که شایسته نیست هیچ پیغمبری اسیر داشته باشد که از آن اسیر پول بگیرد و بعد در ازای آن پول، اسیر را آزاد کند. و فرموده که شایسته هیچ پیغمبری نیست؛ نه فقط رسول الله (صل الله علیه و سلم) یعنی این حکم برای هر پیغمبری که قبلاً جنگیده وجود دارد؛ حتی پیغمبر عیسی (علیه السلام) و همین حکم در بین یهودیان هم وجود دارد. تا چه زمانی؟ «حَتَّىٰ يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ»: تا زمانی که، «يُثْخِنَ»: یعنی در زمین نقطه ثقل پیدا کند؛ یعنی به نقطه امنیت برسد، یعنی اقتدار داشته باشد. وقتی خودشان هنوز امنیت پایدار ندارند، جانشان در امان نیست، حالا آن اسیر را آزاد کند که فردا دوباره سراغشان بیاید؛ می‌گوید این کار اصلاً شایسته هیچ پیغمبری نیست که این خطا را انجام دهد، خیلی خطای بزرگی است. می‌گوید: «ترحم بر پلنگ تیز دندان    ستمکاری بود بر گوسفندان»، رحم، ترحم به حال گرگ کردن یک خطای سنگینی است و پیغمبر نباید یک همچنین اشتباهی انجام دهد. تا زمانی که به نقطه‌ی امنیت برسد حالا آن‌موقع اشکالی ندارد  اسیر را اصلاً مفت و مجانی هم آزاد کند، هیچ اشکالی ندارد که آیات بعدی در سوره‌های بعد می‌آید، بدون پول هم آزادشان کنید، حالا دیگر جان شما در خطر نیست، از نظر امنیتی به نقطه‌ی پایدار رسیدید. حالا با خودتان است که می‌خواهید پول بگیرید یا اصلاً مفت و مجانی آزاد‌شان کنید، باز حکم قرآن است. منتها تا رسیدن به آن نقطه قضیه حساس است، قضیه حیاتی است. «تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا»: شما کالای دنیا را می‌خواهید (یا شما مگر کالای دنیا را می‌خواهید) که به ازای پول آن‌ها را آزاد کردید، آن روساشان را، آدم‌های اصلی آن‌ها را، خدا که می‌گوید آن‌ها را آزاد نکیند اراده‌ی آخرت را دارد کا جنگ دیگری اتفاق نیافتد، که همان کافران در جنگ بعدی کشته نشوند به جهنم بروند، که آن کافران در جنگ بعدی مسلمان‌ها را نکشند، خوانواده‌شان را، زندگی‌شان را به آتش نکشند، خدا این را می‌خواهد. والله غالب حکیم است، پیروزمند است و بسیار حکیم است که این حرف‌ها را می‌زند، بر اساس واقعیت انسانی این صحبت‌ها را بیان می‌کند و راه‌کار می‌دهد؛ که البته همین‌ها که آزاد شدند هم طولی نکشید قشنگ سال بعد برگشتند جنگ احد، همان افراد بار دیگر یک جنگ دیگر روشن کردند، که جنگی دیگر چقدر از مسلمان‌ها کشته شدند، چقدر آسیب جدی به مسلمان‌ها وارد شد در اثر همین خطای تاکتیکی که آن‌جا مرتکبش شدند. چون این واقعیت است، هر زمان هم این اتفاق می‌افتد.

«لَوْلَا كِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (انفال/۶۸)

اگر نه این بود که کتابی از جانب الله قبلاً گذشته بود قطعاً در آن‌چه که شما از آن‌ها گرفتید به ازای آن، عذاب عظیمی شما را در می‌نوردید.

خدا قبلاً این را نوشته، مقدر کرده، «كِتَابٌ»: یعنی سرنوشت را قبلاً نوشته، سرنوشت شما را، تقدیر شما را، قوانینی را نوشته که مثلاً پیغمبر اگر وجود داشته باشد آن‌ها را عذاب نمی‌دهد. یا یک وقتی اگر آن خطا، خطای عمدی نباشد خدا آن‌ها را عذاب نمی‌دهد. این چیزها را خدا قبلا نوشته است، «كِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ»: الله قبلاً نوشته و این قوانین را الله تعیین و تکلیف کرده است. اگر نه به همین قوانین بود می‌فرماید که «لَمَسَّكُمْ»: قطعاً به شما می‌رسید، «فِيمَا أَخَذْتُمْ»: در آن چیزهایی که از آن‌ها گرفتید، به خاطر آن پول‌ها، به خاطر این کار، خدا عذاب عظیمی به شما می‌داد. آیات قرآن دارد قاطع می‌آید. و این‌جا حالا روایت‌های صحیحی که هست رسول الله (صل الله عليه وسلم) به شدت از هیبت خدا گریه می‌کردند و فرمودند که عذاب تا این نزدیکی‌ها آمد خدا مرتفعش کرد. یعنی حتی خدا با پیغمبرش هم اگر خطا کند شوخی ندارد. این قضیه بسیار جدی است. و این ادبیات قرآن که دارد صحبت می‌کند، خدا کس دیگری است! قرآن کتاب دیگری است! چیز دیگر است. می‌گوید که اگر این‌طور نبود، نه این بود، خدا شما (پیامبر و صحابه) را عذاب عظیمی می‌داد.

«فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (انفال/۶۹)

پس بخورید از آن‌چه که شما غنیمت را دریافت کردید حلال و پاک؛ ولی تقوای الله را داشته باشید. بدون شک که الله غفور و رحیم است.

آن پول‌ها را گرفتید، حالا آن‌ها چه می‌شود؟ آن‌ها را دیگر دور نریزید، پس هم ندهید، آن‌ها را بخورید، استفاده کنید از آن‌چه که به دست آوردید حلال و پاک، تقوای الله را داشته باشید که در آینده باید حواس بیشتر جمع باشد. ملاحظه خدا، دستورات خدا، تقوای خدا بیشتر باشد. تقوای الله را داشته باشید. الله غفور و رحیم است؛ با یک بار و دو بار خطا کردن خداوند عقوبت نمی‌دهد و گذشت و رحمت دارد.