سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
صفحه ۱۸۳
«وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» (انفال/۴۶)
و از الله و رسولش اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که سست میشوید و هیبت شما میرود. و صبر کنید که الله با صابران است.
در آیه قبل بیان فرمود؛ یک: شما وقتی با یک گروهی مواجه شدید، محکم بایستید. و دوم: الله را بسیار یاد کنید، خودتان را نیازمند الله ببینید. و سوم: از الله و رسولش اطاعت کنید؛ خودتان تصمیم نگیرید، به ضوابط و آنچه که الله و رسول گذاشته پایبند باشید. و چهارم: با همدیگر نزاع نکنید؛ داخل یک جمع امکان دارد سلیقههای فردی خیلی با همدیگر متفاوت باشد ولی شما به خاطر آن سلیقهها با همدیگر نزاع نکنید، کشمکش نکنید، با هم جر و بحث نکنید که اگر این کار را انجام دادید از درون سست میشوید، انگیزهتان میریزد. با هم نزاع نکنید؛ یعنی هر آنچه که باعث انسجام میشود آنها را انجام دهید و همبستگیتان را بالا ببرید، ظرفیتتان را بالا ببرید، با هم مشورت کنید، دلتان با هم صاف باشد، همدیگر را برادر ببینید و تمام این کارها را رعایت کنید تا به نزاع منتهی نشود که اگر به نزاع منتهی شد دیگر از درون انگیزه شما میریزد. «فَتَفْشَلُوا»: سست میشوید، بیانگیزه میشوید، و از بیرون دیگر هیبت شما میرود. «وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ» یک اصطلاح است؛ یعنی بادتان خالی میشود، یعنی دیگر هیبتتان خالی میشود، توخالی میشوید، دیگر کسی از شما حساب نمیبرد که البته در فارسی هم همین اصطلاح به کار میرود، میگوید فلانی بادش در رفت، یعنی اول یک غروری، تکبری و الان به خاک سیاه نشسته، دیگر تمام شد؛ این یعنی اینکه دیگر چیزی ندارد و همه چیز را از دست داده است: «وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ» – «وَاصْبِرُوا» و صبر پیشه کنید، که البته انسان خیلی باید با ظرفیت باشد که در یک جمع با توجه به سلیقههای مختلف تحمل کند. خیلی وقتها دارد حق میگوید ولی حرفش را نمیپذیرند. بالاخره به انواع سختیها، به انواع بیمهریها، ممکن است مواجه شود ولی نباید آن بیمهری را به بدی تفسیر کند، به دشمنی یا به نزاع بکشاند. باید صبر کند آن نامهریها را که الله با صابران است. این مهم است که الله با این صبوری با تو باشد. چون وقتی الله با کسی همراه شد یا با قومی همراه شد آنها را پیروز میکند.
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ» (انفال/۴۷)
و نباشید به مثل کسانی که از شهرشان با تکبر و برای نمایش دادن به مردم خارج شدند و صد عن سبیلالله میکنند، در حالی که الله به تمام کارهایی که انجام میدهند احاطه دارد.
باز از شروط موفقیت میفرماید که شما مخلص باشید، عبرت بگیرید از این قومی (قوم کافر) که از شهرشان با غرور بیرون آمدند، «بَطَرًا»: یعنی غرور، یعنی به خاطر آن داشتههایی که دارد الان به او حس غرور دست داده است، این میشود «بَطَرًا» – «وَرِئَاءَ النَّاسِ»: برای نمایش، برای مانور که توجه مردم را به خودش جلب کند، افکار عمومی را به سمت خودش جذب کند، این میشود «رِئَاءَ النَّاسِ» برای خودنمایی. میگوید با این غرور بیرون آمدند و کارشان هم هست که مردم را از راه الله باز بدارند. میگوید شما دیگر مثل اینها نباشید. شما مخلص باشید، اخلاص داشته باشید، برای خدا باشید؛ زیرا الله به آنچه که انجام میدهند کاملاً احاطه دارد، یعنی اینکه با وجود این همه سیاست و تبلیغات ولی هیچ کدام از آن کارهایشان خارج از تسلط الله نیست. الله کاملاً بر کارهایشان، بر افعالشان مسلط است. این میشود: «وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ» کاملا احاطه دارد.
«وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ ۖ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ ۚ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ» (انفال/۴۸)
و زمانی که شیطان برایشان اعمالشان را مزین کرد. و گفت: «امروز هیچکس نیست که بر شما غالب شود و من همراه شما هستم.» وقتی دو گروه همدیگر را دیدند به عقب برگشت و گفت: «من از شما بری هستم، من چیزهایی که شما نمیبینید را میبینم، من از خدا میترسم.» و الله شدید العقاب است.
و به یادتان بیاورید یک صحنهای اتفاق افتاد! آنجا که شیطان برایشان (برای همان کافران) اعمالشان را مزین کرد و گفت که امروز هیچکس نیست که بر شما غالب شود، شما هستید که غالبید و من همراه شما هستم، کمک کار شما هستم: «وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ»، ولی وقتی که دو تا گروه همدیگر را دیدند «تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ»: نزدیک هم قرار گرفتند، در حدی که حالا دیگر دو سپاه داشتند همدیگر را میدیدند، به پشت سرش برگشت، عقب عقب برگشت، «نَكَصَ»: یعنی رجوع کرد، یعنی فرار کرد، یعنی به پشت سربرگشت و گفت: «من از شما بری هستم، من اصلاً کاری به کار شما ندارم، من اینجا هیچ کاره هستم، من چیزهایی را میبینم که شما نمیبینید. من از خدا میترسم و الله شدید العقاب است. میگوید این صحنه! شیطان با وسوسه آمد و آن همه نقشه و حقه و حیله (حیلههای شیطانیش) و تحریک آن کافران و دمیدن در تعصبشان، و بالاخره آن کافران را کشاند، آنها را به سمت مدینه آورد که مسلمانان را نابود کنند. و دیگر شیطان هم چنان به خودش مغرور شد که میگفت: «نقشههایم من الان دارد به ثمر میرسد و نقشههایم دارد میگیرد، و شما بجنگید که پیروز میشوید. و اگر پیروز شدید توحید را از بین میبرید، پیغمبر را میکشید، مسلمانها را میکشید، و دین نابود میشود و قشنگ این میشود همان هدف شیطان، با کمال غرور این حرفها را میزد.» به خودش میگفت، پیش خودش فکر میکرد یا به آنها میگفت. حالا به شکل یک انسانی، یا این چیزهایی که شیطان برای خودش مرور میکرد که قشنگ این کارها را مدیریت کرده، به اینجا رسانده، و با کمال غرور دارد اینطور بیان میکند. و من هم همراه شما هستم، ادامه میدهم، تا لحظهی آخر که دیگر پیروز شوید و دین خدا را سر به نیست کنید، «وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ»: همراه شما هستم. ولی وقتی که صحنه جدی شد و دو تا سپاه مسلمان و کافر رو در روی هم قرار گرفتند؛ شیطان عقب عقب برگشت، گفت که اصلاً من کارهای نیست، من چکار به کار شما دارم، من را شریک کارهایتان نکنید، اصلاً من با شما نیستم، «إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ»: خودش را تبرئه کرد و فرار کرد و رفت. من یک چیزهایی میبینم شما نمیبینید؛ نزول ملائکه میدید، نصرت خدا را میدید، یا هر چیزی که میدید! من یک چیزهایی دارم میبینم، متوجه هستم که شما نمیبینید، من از خدا میترسم. الله شدید العقاب است. و همین ترس و هیبت خدایی شیطان را گرفت و پا به فرار گذاشت و آنها را به حال خودشان رها کرد و این یکی (این شیطان) قسر در رفت. و شیطان در همهی قضایا اینطوری عمل میکند نه فقط آن یکی، همیشه بعد از نابودی یک شخص خودش را از آن تبرئه میکند. و خواندیم در آیات قبل، مفصل از ابتدای سوره مبارکه انفال حمایت الله از مومنان، و الله گفت: «من از شما حمایت میکنم، با شما هستم.» و این که الله گفت من با شما هستم، چطوری به حرفش عمل کرد و چطوری، چه کارهایی انجام داد و چقدر خوب و قوی این همراه بودن خودش را تا به پایان ادامه داد، این نصرت الله و همراه بودن الله. و این شیطان (فعل شیطان) که گفت من با شما هستم و چطوری وسط کارزار در مرحله حساس خودش را بیرون کشید، رفت و این مشرکان بدبخت را نابودشان کرد و آنهایی که مردند را روانه جهنمشان کرد. مقایسه فعل الله و راهنماییهای الله و این فعل شیطان که هدفش بدبخت کردن انسان است.
«إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هَٰؤُلَاءِ دِينُهُمْ ۗ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (انفال/۴۹)
آن هنگامی که منافقان و کسانی که در دلشان مرض بود، میگفتند که اینها دینشان آنها را مغرور کرده است. (دینشان آنها را گول زده) و کسی که بر الله توکل کند پس بیشک که الله بسیار قدرتمند حکیم است.
حالا این جنگ دو طرفه که از طرف مسلمانها از هر نظر در ضعف بودند و این دلی که برای جنگ داشتند، دل قویی که داشتند و چطور حاضر بودند در همچنین جنگی شرکت کنند و دست به شمشیر ببرند علیه آنهمه سران بزرگ با آنهمه لشکر قوی و تجهیزات و تسلیحات و این گروه کوچک و ضعیف، چطور دل جنگ آوردند؟ عجب! اینها دیگر که هستند؟ اینها دیگر چه دلی دارند؟ چه شده که اینها اینقدر به خودشان مغرور شدند، میخواهند با این گروه عظیم و باهیبت بجنگند؟ چه شده؟ دینشان آنها را مغرور کرده، یا گولشان زده، و فکر میکنند همین که میگویند خدا با ماست، ما مسلمانیم، ما ایمان داریم، و این حرفها، فکر کردند با همین حرفها …، گول همین حرفها را خوردند، گول دین و ایمانشان را خوردند. فکر کردند با همین حرفهایی که بزنند و خودشان را تحریک کنند و بیایند همینطور بجنگند، فکر میکنند پیروز میشوند! اینها نیست و نابود میشوند، اینها دارند به جوغه اعدامشان میآیند. منافقان درباره مؤمنان این حرفها را میزدند؛ آنهایی که در دلشان مرض بود این حرفها را اینطور تحلیل میکردند. (این کارهای مسلمانها را) ولی الله میگوید اتفاقا هر کس بر الله توکل کند، پشتوانهاش را، تکیهگاهش را «يَتَوَكَّلْ»: تکیهگاهش را الله قرار دهد، الله است که دیگر با آنها طرف است، نه مسلمانها، یعنی الله از مسلمانان حمایت میکند. الله هم که معلوم است؛ هم عزیز است، غالب و قدرتمند است و هم بسیار حکیم است، کاردان است، میفهمد که کار را چطور به سرانجام برساند.
«وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ» (انفال/۵۰)
و اگر تو میدیدی آن زمانی که وفات میدهند آن کسانی را که کافر شدند! ملائکه میخواهند آنها را وفات دهند. اگر تو میدیدی که چگونه بر چهرههایشان و بر گردههایشان میزنند و بچشید عذاب سوزناک، بچشید عذاب آتش.
اینها با آن اذیتشان، با آن غرور و تکبرشان و همراهی منافقان با همان کافران، آدمهای مریض دل، مریض احوال که با آنها همکاری میکردند، ایمانی هم در دلشان نیست و در مقابل خدا قد علم کردند و به خودشان جرأت دادند و ایستادند. میگوید که اینها که الان در دنیا اینطوری رفتارشان دیگر معلوم است که چقدر مغرورانه دارند پیش میروند؛ ولی تو اگر موقع مردنشان ببینی! که آنجا ملائکه همینطور دارند بر چهرههایشان و بر گردههایشان میکوبند و همین طور که دارند ضربه میزنند، ضربه پشت ضربه، پشت سر هم دارند ضربه میزنند بر چهره و گردهشان، همین طور هم به آنها میگویند یالا روح دهید، جان بکنید و بروید عذاب آتش را بچشید: «وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ». حالا دیگر اینها در دست کسان دیگر افتادند. چرا اینطور؟! چرا اینقدر وحشتناک؟! و این ملائکه این این بلا را سر اینها در میآورند؟
«ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ» (انفال/۵۱)
آن به این خاطر است که همان چیزهایی که دستانشان از پیش فرستاده است. و اینکه بدانید که الله نمیخواهد اصلاً نسبت به بندگانش ظلم کند.
این کارها یا نتیجه اعمال و رفتاری که خودشان داشتند، نتیجه همان کارهای خودشان است، با دست خودشان فرستادند. الله ذرهای هم نمیخواهد ظلم نمیکند، اینها هیچکدام ستم از جانب خدا نیست. اینها همان چیزی است که خودشان انتخاب کردند، این نتیجهی همان انتخاب، همان مسیر است.
«كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ۙ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ» (انفال/۵۲)
همچون راه و رسم آلفرعون (همچون سرنوشت آلفرعون) و کسانی که قبل از آنها بودند. (چکار کردند؟) به آیات الله کافر شدند، در نتیجه الله آنها را به خاطر گناهانشان گرفت. بدون شک که الله بسیار قدرتمند و شدید العقاب است، سخت کیفر است.
میگوید اینها اگر به این عقوبت دچار میشوند، آل فرعون هم از قبل همین کیفرها را دیدند و قبل از آلفرعون که غرق شدند، قوم نوح، عاد، بقیه که غرق شدند، به آیات خدا کافر شدند و بعد از کافر شدن به آیات خدا به همین سرنوشت دچار شدند؛ یعنی نیست و نابود شدند، هم در دنیا شکست خوردند و هم موقع مردن آنها را چشیدند و کشیدند. بدون شک الله قوی و شدید العقاب است.