سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
دانلود فایل تصویری دانلود فایل صوتی پرسش و پاسخ صفحه
تلاوت این صفحه:
صفحه ۱۷۸
«إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ» (انفال/٩)
آن صحنهای که شما از پروردگارتان استغاثه میکردید (از او مسرانه دعا میکردید و از او کمک میخواستید) پس الله هم برای شما اجابت کرد (دعای شما را پذیرفت که من به کمک شما میآیم) شما را مدد میدهم (نصرت میدهم) به وسیلهی هزار نفر از ملائکه که پشت سر هم میآیند.
در صحنهای که مشرکین قریش دو تا گروه بودند، یک گروه لشکری و یک گروه قافله، قافلهی آنها که رفت، توانست فرار کند و یک جمعیت حدوداً هزار نفری مشرکین آمدند و کاملاً مسلح و مسلمانها دوست داشتن آن قافله دستشان بیاید؛ چون خیلی راحتتر است و پر سودتر است والبته خیلی از آن اموالی که در آن قافله هست هم مال خودشان است که قبلاً در عهد مکی با زجر و شکنجه آنها را از مومنان گرفتند و آنها را از شهر بیرون کردند، حالا این اموال مال خود مسلمانها هست که میخواستند پس بگیرند، ولی خب نتوانستند بگیرند، آنها از دستشان رفت. و الان جمعیتی که روبه رویشان است، آنها لشکر هستند و یک لشکر خیلی مسلح از آن طرف از نظر تعداد هم چند برابر مسلمانها، یک همچنین موقعیتی، خیلی موقعیت سختی میشود؛ یعنی آدم باید خودش را در آن صحنه قرار دهد که بفهمد این آیات دارند چه میگویند. در یک همچنین صحنهی خطرناکی، چون اینها اگر شکست بخورند خب از آن طرف خود شهر مدینه است، زن و بچههایشان هستند، از آن طرف بعد از شکست دیگر امکان دارد حمله بکنند به شهر و شهر هم زیر و زبر کنند. یعنی کلاً امنیت جانی خودشان و خانوادههایشان الان در خطر است. یک همچنین موقعیتی میگوید: شما به یاد خود بیاورید که چطوری از پروردگار خود استغاثه میکردید! یعنی از صمیم قلب با زاری و التجاع و تمنا از پروردگار خود طلب کمک میکردید که امروز به دادتان برسد و شما را از این مخمصه نجات دهد، خدا هم خواستهی شما را پذیرفت. به چه شکل؟ فرمود که من به یاریتان میآیم، «مُمِدُّكُمْ»: یعنی شما را یاری میدهم، شما را امداد رسانی میکنم به وسیلهی هزار نفر، هزار تا ملائکه که آنها پشت سر هم میآیند، به ردیف، «مُرْدِفِينَ»: به ردیف میآیند، برای کمک شما؛ یعنی دیگر از نظر تعداد غصه نخورید، اگر آنها هزار نفر هستند، اشکالی ندارد من هم هزار تا ملائکه میفرستم. خیلی قوت قلبی بود.
«وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ ۚ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (انفال/١٠)
و الله آن را قرار نداد مگر برای بشارت، برای خوشحالی شما و تا اینکه دلتان قرص و محکم شود. («وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ»: دلهایتان آرام شود، محکم شود.) و نصرت نیست الا از جانب الله، بدون شک که الله پیروزمند حکیم است.
وقتی که این خبر به مسلمانها رسید، وحی است دیگر، به پیغمبرش وحی کرد و پیغمبر هم این قول را به مسلمانها رساند، یعنی خداوند قول داده، وعده داده، من هزار تا ملائکه به کمک شما میفرستم، دیگر شما اگر هیچ زحمتی نکشید، دیگر ملائکه برای شما کافی است، آنها را از سر شما دفع کند، مشرکین را شکست بدهد. میگوید این خبر، این مژده وقتی که رسید به شما برای اینکه شما خوشحال شوید، «بُشْرَىٰ»: این مژدگانی برای شما و دلتان محکم شود؛ دلتان آرام شود، دیگر ترس، هراس و استرس از شما دور شود، ولی در تمام این ماجراها بدانید که نصرت از ملائکه نیست، یک وقت اشتباه نکنید. هزار تا که نه، ده هزار تا اگر ملائکه بیاید، خدا نخواهد، باز هم شما شکست میخورید. یعنی نصرت واقعی، الله است که به بندگان خود میرساند: «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» زیرا که الله عزیز و حکیم است؛ عزیز است، غالب است، قدرتمند است، هیچ کس، هیچ قدرتی از الله بالاتر نیست، الله است که شکست ناپذیر است و بسیار هم حکیم است، خوب و محکم کارها را پیش میبرد.
«إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ» (انفال/١١)
آن زمانی که چرت شما را در بر گرفت، که باعث آرامشی بود از جانب او و نازل کرد برای شما از آسمان آبی تا شما را پاک کند به وسیلهی آن آب و پلیدیهای شیطان را از شما دور کند و تا اینکه دلهای شما را محکم کند و قدمهای شما را هم محکم کند.
و باز صحنهای دیگر! اینها همش به یاد خود بیاورید؛ صحنه به صحنه گذشت، قرآن دارد بازگو میکند، آنهایی که در آنجا بودند به یادشان میآید، مایی که نبودیم هم تصویرش به ذهن ما میآید، و این قسمت خیلی مهم است، یعنی قرآن وقتی که صحبت میکند، طوری صحبت میکند که در ذهن تصویر میدهد، فیلمش را در ذهن انسان میسازد، یعنی مفصل و مرتب صحنهها را بیان میکند، خیلی واضح و شفاف. میگوید باز یک صحنهای دیگر؛ آن زمانی که چرت شما را در بر گرفت، «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ»: زمانی که چرت شما را در بر گرفت، که باعث آرامشی بود از جانب او، از جانب الله، و نازل کرد برای شما از آسمان آبی، آب باران بر شما فرستاد، تا شما را پاک کند به وسیلهی آن آب و پلیدیهای شیطان را از شما دور کند، «رِجْزَ»: یعنی پلیدی، ناپاکی، چیزهای منفی، نیروهای منفی شیطانی را از شما دور کند، «يُذْهِبَ»: از شما دور کند و تا اینکه دلهایتان را محکم کند، «وَلِيَرْبِطَ»: محکم کند، دلهایتان را استوار کند، «وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ»: و قدمهایتان را هم محکم کند، ثابت قدم باشید. باز هم از انواع الطاف دیگر برای مومنان که خیلی خسته بودند، خیلی کوفته بودند و نگران و پر از آشوب و کلاً آرامش خود را از دست داده بودند. حالا میفرماید که آنجا در آیات قبل، که فرمود این وعده، این مژدگانی برای شما که هزار تا ملائکه میآید! خب این دلشان آرام میشود، ولی خسته هستند، حالا میفرماید که برای رفع خستگیتان، ما بر شما چرت مستولی کردیم، «يُغَشِّيكُمُ»: یعنی بر شما مستولی شد، شما را در بر گرفت، اصلاً وقت خواب نبود، ولی شما را در بر گرفت «النُّعَاسَ»: حالت قبل از خواب است؛ یعنی بعد از نعاس دیگر نوم میآید، خواب کامل، خواب عمیق، ولی این نه خواب سبک، یک چرت، که وقتی به حالت چرت رفتند در آن مدت کوتاه کلاً سرشان سبک شد. این «أَمَنَةً مِنْهُ»: باعث آرامش شد؛ یعنی باعث شد که دلشان، بدنشان، جسمشان دوباره محکم شود. «وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً»: از آن طرف از آسمان هم باران بارید. باران که آمد، چرا؟ «لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ»: شما را پاک کند؛ اصلاً دوش گرفتن، اصلاً خیس شدن بدن خستگی را از تن آدم دور میکند. حالا میفرماید: «لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ»: شما را پاک کند؛ درون و بیرون شما را پاک کند، قوی کند. بعد آن وسوسههای شیطان را، ناپاکی و نیروهای منفی شیطان را از شما دور کند: «وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ» و تا دلهایتان را محکم کند: «وَلِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ» وقتی که آدم آرامش خود را دوباره بازیابی کرد، دوباره نشاط و روحیهی خود را به دست آورد، خب! آنجا چه اتفاقی میافتد؟ آنجا دلش محکم میشود، «وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ»: قدمهایش هم استوارتر میشود، حالا جایی هم که آنجا شنزار بود، خاک بود، خاک نرم، با آمدن باران، خاک سفت شد، هم از نظر زمین خاکها محکم شد که راحتتر میشد راه بروی، دیگر پایشان در خاک فرو نمیرفت، «وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ» هم از نظر معنوی پاهایشان بر زمین محکم و استوار شد. این هم از برکات باران که ما بر شما فرستادیم. باز یک صحنهی دیگر! حالا دارد بیان میکند، ما داریم سورهی مبارکهی انفال میخوانیم – اول اول آیه فرمود: «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ» (انفال/١) – آن اموال غنیمت که بهدست آوردند در پایان جنگ، بعد حالا هر کسی انتظار دارد که طوری که دل خودش میخواهد تقسیم شود؛ یک چیزی بیشتر گیرش بیاید، پول هست دیگر، مال هست، مال و ثروت برای همهی آدمها دوست داشتنی است، ولی اینجا باید این کنترل شود، حرص، طمع باید کنترل شود، اجازه داده شود آنطوری که الله میخواهد تقسیم شود، حالا هر کس هر چیزی گیرش آمد، دیگر بعد از آن دلش هم راضی باشد، نه حرص بخورد، نه ناراحت شود، نه قهر کند، نه کارهای کودکانه انجام دهد، قشنگ دلش راضی باشد به آنچه که خدا راضی است، به آنچه که خدا تقسیم کرده و روزیاش کرده است. حالا دارد بیان میکند که این اموال که شما کارهای نبودید؛ اول اول، الله پیغمبر خود را از خانه در آورد، بعد به شما وعده داد که یکی مال شما، یا قافله یا لشکر، بعدش خب اینجا فرمود که خدا میگوید من هزار تا ملائکه برای شما فرستادم. بعد میگوید که چرت بر شما آمد، سبک شدید. بعد میگوید که باران آمد پاک شدید. بعد میگوید آن سوسههای شیطان و فکرهای منفی را از شما دور کرد. و همچنان ادامه دارد؛ این صفحه و صفحهی بعد و صفحهی بعدش وهمینطور ادامه دارد، تک به تک میگوید که الله برای شما چه کار کرد، پس بفهمید که حق قانون گذاری مال الله است، این یک نکته، نه هم فقط در تقسیم اموال، در تمام مسائل زندگی، آنچه که تصمیم میگیرد و میگوید الله است و یک مسئله دیگر هم که حواسمان باشد هم که اینجا یک صحنه دارد از جنگ بدر بیان میکند، ولی قشنگ ما در زندگی آن موفقیتهایی که داریم اگر به مثل این سوره تمرین کنیم و آن الطاف خدا را ببنیم که خدا چکار کرد که ما رسیدیم به یک خانهای، به یک ماشینی، به یک درآمد خوبی، به یک موفقیتی، حالا در زمینهی مادی یا معنوی، خدا چه لطفهایی کرده! همینطور بشماریم، یکی یکی و هیچ چیزی را طبیعی و معمولی حساب نکنیم، آنها را از الله ببینیم، در همچنین موقعیتی دیگر آدم خدا در نزدش دوست داشتنی میشود، به خودش مغرور نمیشود. این سورهی مبارکهی انفال است که دارد به ما آموزش میدهد، ما موفقیتهای خود را چطوری ببینیم؟ چطوری تحلیل کنیم؟ و قشنگ سورهی مبارکهی انفال دارد جنگ بدر را تحلیل میکند و این تحلیل برای کل زندگی تک تک ماها یک آموزش است.
«إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا ۚ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ» (انفال/۱۲)
زمانی که پروردگارت به سوی ملائکه وحی کرد، که من با شما هستم! شما کسانی را که ایمان آوردند ثابت قدم کنید. من هم به زودی در دلهای کسانی که کافر هستند ترس ایجاد میکنم. بروید گردن کافران را از بالای گردن آنها بزنید، و از آنها انگشتان و سر انگشتانشان را بزنید.
و باز یک صحنهی دیگر به یادتان بیاید! زمانی که پروردگارت به سوی ملائکه وحی کرد، که من با شما هستم، به ملائکه فرمود. پس شما کسانی که ایمان آوردند را ثابت قدم کنید، آنها را راسخ و مستحکم کنید، «فَثَبِّتُوا»: آنها را استوار سازید، یعنی شما پشتیبانی کنید از کسانی که ایمان آوردند؛ نه از کافران، نه از کسی دیگر، یعنی برای ملائکه رسالت تعریف کرد، این ماموریت را، بروید انجام دهید، هر کاری که به نفعشان مومنان است بروید انجام دهید، برای ثابت قدمی آنها، من چه کار میکنم؟ «سَأُلْقِي»: من هم به زودی در دلهای کسانی که کافر هستند ترس ایجاد میکنم، در دلشان ترس میاندازم، وقتی که ترس بیاید انسان دست و پای خود را گم میکند، آنچه که بر آن مسلط است، دیگر آن تسلط خود را از دست میدهد و شکست درون مقدمهای میشود برای شکست بیرونی، پس من در دل کسانی که کافر هستند ترس ایجاد میکنم. حالا شما ملائکه بروید، «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ»: بروید موقع جنگ بزنید گردن کافران را از بالای گردن آنها، گردن، پایین، وسط، بالا، از قسمت بالای گردن آنها را بزنید، هدف قرار دهید و از آنها بزنید، «وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ»: انگشتهایشان را هدف قرار دهید. (بزنید رو سر انگشتانشان «بَنَانٍ» انگشتان و سر انگشتان) چرا؟ این ماموریت ملائکه برای از پا در آوردن کافران. چرا؟!
«ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ» (انفال/١٣)
آن به این دلیل است که آنها با الله و رسولش وارد ستیز شدند. و کسی که با الله و رسولش دشمنی کرد، پس قطعا که الله شدید العقاب است.
آن به این دلیل است که آنها با الله و رسولش وارد ستیز شدند، «شَاقُّوا»: وارد جنگ شدند؛ وارد کشمکش و ستیز و جنگیدن شدند. یعنی آنها با الله و رسولش دشمنی کردند. کسی با الله دشمنی میکند؟ و کسی که با الله و رسولش دشمنی کرد: «وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» پس قطعا که الله شدید العقاب است؛ دیگر به او رحم نمیکند، دیگر رحمتش را از این شخص دریغ میکند، کسی که بخواهد به جنگ الله برود! خب اینها الان پانزده سال است که دارند با پیعمبر میجنگند؛ سیزده سال عهد مکی و دو سال الان در مدینه، پانزده سال است که دارند میجنگند، میکشند، شکنجه میدهند، چندین نفر را زیر شکنجه کشتند و آنها را اسیر کردند، پیغمبر و مومنان راگرفتار کردند. چرا؟ چون آنها به خدا ایمان آوردند، یعنی مشکلشان با خدای واحدالاحد بود، به همین دلیل اینها دشمنیشان با خدا و پیغمبر است. حالا میفرماید: هر کس دشمنی با خدا و پیغمبر داشته باشد الله اینطوری با او برخورد میکند و این یک قانون است. «وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» مخصوص آنها نیست، یک قانون است که دارد اعلام میکند هر کس با الله و رسولش مشکل داشته باشد عاقبتش همینطوری میشود، الله به نسبت او شدیدالعقاب است.
«ذَٰلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ» (انفال/١٤)
آن را بچشید ای کافران، که برای کافران عذاب آتش هم هست.
همهی آنها، گردنشان را بزنید، سر انگشتانشان را بزنید، همهی آن عقوبتها را بچشیدش، «فَذُوقُوهُ»: آن را بچشید ای کافران! که برای کافران عذاب آتش هم هست: «وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ»، آنها که جزایشان است و علاوهی بر آن برای کافران! باز هم یک قانون است، برای همهی کافران، عذاب آتش است، غیر از شدیدالعقاب دنیا، بعدش میشود عذاب آتش در بعد از این دنیا!
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ» (انفال/۱۵)
ای کسانی که ایمان آوردید! هر گاه ملاقات کردید (رو در رو شدید) با کسانی که کافر هستند، به صورت یکباره، که دارند یورش میبرند، پس مبادا به آنها پشت کنید.
باز این قانون برای همگان، ای کسانی که ایمان آوردید، در هر عصر و زمان و مکانی، هر وقت شما با کافران روبهرو شدید، «لَقِيتُمُ»: یعنی ملاقات کردید با کافران و «لَقِيتُمُ» فرموده، نفرموده وقتی که میجنگید با کافران، چون انسانهای مومن با کافران رو بهرو میشوند؛ یعنی اول کافران هستند که میآیند و بعد مومنان با آنها روبهرو میشوند، یعنی همیشه کافران شروع کننده هستند و جنگ همچنین جایی اتفاق میافتد که کافران جنگ را شروع کردند. (چیزی که خواندیم قبلا سورهی مبارکهی بقره – «وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ» (بقره/١٩٠) کسانی که با شما میجنگند شما با آنها بجنگید.) خب حالا شما وقتی که ملاقات کردید، رسیدید به کسانی که کافر هستند، که کافران «زَحْفًا»: یعنی به حالت یک باره میخواهند یورش ببرند، جمعیت انبوهی آماده باش برای حمله: «زَحْفًا» در همچنین صحنهای شما اجازه ندارید پا به فرار بگذارید، «فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ»: پشت به آنها نکنید که رو به آن طرف و فرار کنید.
«وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ» (انفال/١٦)
و کسی که در همچنین روزی پشت کند به آنها، الا اینکه بخواهد یک عقب نشینیی کند به منظور جنگیدن، یا اینکه بخواهد ملحق شود به یک گروه دیگر، پس آن شخص تحت خشمی از جانب الله قرار گرفته، منزلگاهش جهنم خواهد بود، بد جایی میخواهد بر گردد.
و کسی که در همچنین روزی، همچنین موقعیتی، «يَوْمَئِذٍ» روزی که ملاقات میکند، در آن روز سخت، هر کس که در همچنین روزی به آنها پشت کند؛ الا اینکه بخواهد یک عقب نشینیی کند، یک گوشهای برود ولی به منظور جنگیدن، یعنی فرار میکند، یک تاکتیک جنگی، به ظاهر میخواهد فرار کند، ولی میخواهد غافلگیر کند. آنها فکر میکنند که فرار کردند، و یک دفعه حمله کند، این میشود: «مُتَحَرِّفًا» میرود یک گوشهای، فرار میکند، عقب نشینی و «لِقِتَالٍ»: برای جنگیدن، به منظور جنگیدن، این پشت دادن و رفتن اشکالی ندارد، این یک استثنا، «أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ»: یا این که بخواهد ملحق شود، «مُتَحَيِّزًا»: یعنی ملحق شود، به حوضهی یکی دیگر وارد شود، «مُتَحَيِّزًا»: به یک گردان دیگر بپیوندد پس «مُتَحَيِّزًا»: یعنی بپیوندد، ملحق شود به یک گروه دیگر از لشکر، به یک گردان دیگر، «إِلَىٰ فِئَةٍ»: فرار میکند، پشت میکند که برود به آن یکی ملحق شود، باز هم از نظر تاکتیک جنگی یا آرایش جنگی در گروهها، صفها، غیر از این دو مورد که هدف فرار نیست در غیر این دو صورت اگر کسی در آن روز پشت کرد و فرار کرد، «فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ»: پس آن شخص تحت خشمی از جانب الله قرار گرفته، باز گشته زیر خشم الله و جایش جهنم است، «وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ»: منزلگاهش جهنم خواهد بود، بهخاطر این گناه بزرگ، گناه کبیره و بد بازگشتنی است: «وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»، در روز قیامت بد جایی میخواهد بر گردد؛ یعنی اگر آنجا این کار را انجام داد، جا و مأواش یک مأوای خیلی بدی خواهد بود.