سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7

سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286

سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200

سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176

سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206

سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11

سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20

سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42

سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29

سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19

سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25

سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22

سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17

سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25

سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30

سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20

سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15

سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21

سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11

سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8

سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8

سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19

سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25

سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8

سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8

سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9

سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱

سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8

سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹

سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷

سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

صفحه ۱۷۵ / جزء ۹ / آیه ۱۸۸ الی ۱۹۵

 دانلود فایل تصویری   دانلود فایل صوتی   پرسش و پاسخ صفحه
تلاوت این صفحه:

صفحه۱۷۵

«قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»(اعراف/١٨٨)

بگو: «من برای خودم هیچ اختیاری ندارم، نه در  رساندن و نه در دفع ضرر (به نسبت نفع و ضرر به نسبت خودم هیچ اختیاری، هیچ قدرتی ندارم) مگر آن‌چه که الله بخواهد و اگر من علم غیب می‌دانستم قطعاً بسیاری از خیرها را به طرف خودم جلب می‌کردم و هیچ بدی‌ای هم به من نمی‌رسید، من کسی نیستم الا یک انذار دهنده‌ای و بشارت دهنده‌ای برای قومی که ایمان دارند.»

بعد از آیه‌ی قبل که بیان فرمود در مورد قیامت هیچ کس مطلع نیست جز الله و هی اسرار دارند انگار که پیغمبر یک چیزهایی از زمان وقوع قیامت با خبر است، می‌داند، می‌گفت که: «اصلاً من نمی‌دانم، این‌جور تصور نکنید.» و کلاً امکان دارد وقتی شخصی منتصب به الله می‌شود، مثلاً پیغمبر خدا می‌شود، حالا چه بسا غیر از پیغمبران افرادی که منتصب به دین و این‌ها هستند، روحانی هستند، عالم دینی هستند، مردم شاید تصور بکنند که یک سری اختیاراتی خدا به آن‌ها داده و از آدم‌های معمولی بالاترند، امکان دارد در تصور بعضی‌ها به صورت ناخودآگاه هم‌چنین چیزهایی پیش بیاید، (حالت تقدس به نسبت افراد) خب آیه‌ی قبل که گفت من قیامت هیچ کار‌ه‌ نیستم، این آیه هم می‌فرماید که: «من حتی به نسبت خودم هم هیچ قدرتی ندارم، هیچ اختیاری ندارم که به خودم نفع برسانم، اگر نفعی مثلاً از کنار من عبور بکند، من نمی‌توانم، من ضعیفم، من ناتوانم و حتی اگر می‌خواهد ضرری به من برسد، من نمی‌توانم کاریش بکنم، دفع ضرر از خودم هم ندارم در مورد من تصورات ناجور نکنید که من پیش خدا کاره‌ای هستم، اختیاراتی دارم، الا آن نفع و ضرری که خدا خودش برای من بخواهد، تازه من هیچ علم‌ غیبی هم ندارم.» دارد اذهان را تصحیح می‌کند، چون خیلی وقت‌ها شروع دروازه‌ی اعتقادات شرک‌ آمیز از همین بزرگان و اولیاء و امامان و پیغمبران و این‌هاست. می‌گوید: «من هیچ علم غیبی ندارم، از پنهان با خبر نیستم، اگر بودم که من خیلی خیرها را به سمت خودم جلب می‌کردم «لَاسْتَكْثَرْتُ» یعنی فراوان کارهای خیر را به سمت خودم جلب می‌کردم، به‌دست می‌آوردم، بعد اگر علم غیب داشتم می‌فهمیدم که الان یک ضرری متوجه من هست، یک مشکلی، یک حادثه‌ای جلو روی من هست، نمی‌رفتم و حادثه بر سر من پیاده نمی‌شد: «وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ»، من مثل شما هستم، هیچ فرقی با شما ندارم، هیچ اختیاراتی خدا به من نداده، تنها گزینه‌ای که من اضاف بر شما دارم از جانب الله برای شما انذار می‌دهم اگر کارهای بد کنید و خوش خبری می‌دهم اگر کارهای خوب انجام بدهید البته برای قومی که اهل ایمانند و حرف‌هایم را باور می‌کنند.»

«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ۖ فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ ۖ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»(اعراف/١٨٩)

الله آن کسی است که شماها را  از یک وجود آفرید و از آن یکی همسرش را هم آفرید تا در کنار آن به آرامش برسد. زمانی که آن را در بر گرفت باردار می‌شود؛ یک بارداری سبک، پس آن را با خودش می‌برد، زمانی که بارداری او دیگر سنگین شد، الله که پروردگارشان است را فرا می‌خوانند، می‌گویند: «خدایا! اگر تو یک بچه‌ی صالحی به ما بدهی، قطعاً ما از شاکرین خواهیم بود.»

الله آن کسی است که (یعنی من هیچ کاره نیستم، حالا الله را بشناسید که چه قدرتی دارد، من که قدرت نداشتم) الله آن کسی است که شماها را آفرید از یک وجود، از یک نفس «مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» یعنی همه‌ی شما، شروعش، این‌همه، میلیارد‌ها آدم از یک آدم بوجود آمد، از یک نفر و همه‌ی شماها دوباره بعد از آن‌، هر کسی که به دنیا می‌آید از یک نفر، از یک پدر بوجود می‌آید. «وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا» و از آن یکی همسرش را هم آفرید، یعنی تمام انسان‌ها فقط یک پدر و یک مادر دارند، این الله آن کسی است که این‌جوری شما را آفریده، طبق این قانون، طبق این فرمول، از آن یکی همسرش را آفرید، «لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا» تا در کنار آن به آرامش برسد، احساس خوشبختی کند: «لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا»، «فَلَمَّا تَغَشَّاهَا» زمانی که آن را در بر گرفت، یعنی زمانی که با او هم‌خوابی کرد، زن و شوهر «حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا» حامله می‌شود، باردار می‌شود، یک باردار سبک، روزهای اولیه هست، هفته‌های اول است، «فَمَرَّتْ بِهِ» پس آن را با خودش می‌برد یعنی باردار هست و دارد زندگیش را انجام می‌دهد، دارد زندگی معمولیش دارد به سر می‌برد، دارد انجام می‌دهد، هیچ مشکلی، مزاحمتی، هیچ چیزی برای او ایجاد نمی‌شود، در حالی که در هفته‌های اول باردار هست، «فَلَمَّا أَثْقَلَتْ» زمانی که بارداریش دیگر سنگین شد، دارد به هفته‌های آخری می‌رسد، ماه‌های آخری می‌رسد «دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا» الله که پروردگارشان هست، صاحب اختیارشان هست، را فرا می‌خوانند، می‌گویند: «خدایا! «لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحً» اگر تو یک بچه‌ی صالحی، بچه‌ی تندرست و خوبی به ما بدهی، بچه‌ی سالم به ما بدهی «لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ» قطعا ما از شاکران خواهیم بود.» یعنی ممنون تو خواهیم بود اگر بچه‌ی صحیح و سالم به ما بدهی، دغدغه دارند، امکان دارد مشکل وراثتی، یک سری ناقص‌الخلقه یا مشکلات دیگر، یا مثلاً سونوگرافی شده این بچه امکان دارد یک مشکلی داشته باشد، یا به هر شکلی بالاخره در طول حمل، پدر و مادر آرزو می‌کنند پیش خدا که این بچه‌ی آن‌ها سالم و تندرست باشد، این را از خدا می‌خواهند از ته دل آرزو دارند، حالا ممکن است هم دعا بکنند به زبان هم این خواسته‌ی‌شان را جاری بکنند. اما!

«فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا ۚ فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ»(اعراف/١٩٠)

اما زمانی که الله به آن دو (پدر و مادر) یک بچه‌ی سالم و صالحی داد، حالا آن‌ها برای الله شریکانی قرار می‌دهند، در آن‌چه که الله به آن‌ها داده پس بلند مرتبه است الله از آن‌چه که آن‌ها شریک خدا قائل می‌شوند.

بچه‌ی خوب و سالمی خدا به آن‌ها داد، اما دیگر راز و نیازشان، نذر و نیازشان؛ من نذر فلانی کردم بچه‌ام سالم است، من به فلان بزرگ متوسل شدم و او به من این بچه را داده، من هدیه را از فلانی گرفتم، حالا چیزهای دیگر به غیر از الله دارد نام می‌برد، آن‌ها را شریک خدا دارد قرار می‌دهد: «جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ» واقعیت این‌جوری است که حتی امروزه فراوان در دنیا وجود دارد، قرن‌هاست که هست، الان هم هست، آینده هم خواهد بود، این تصور، این گویش، این اعتقاد در بین مردم‌ وجود دارد، و الان جمعیت بسیار زیادی در دنیا افراد هستند که وقتی به یک خوبی می‌رسند به چیرهای دیگر نسبت می‌دهند. می‌گوید: «الله بلند مرتبه است از چیزهایی که شرک می‌ورزند.» یعنی خدا نیاز به آن‌ها ندارد که در آفرینش یک فرزند، یک جنین آن‌ها کاره‌ای باشند، خدا نیاز به این‌ها ندارد، خودش کار خودش را خوب خوب بلد است با آن خلاقیت، آن بچه را به وجود می‌آورد، آن را سالم به دنیا می‌آورد، این همه جمعیت انسان را آفریده، نیاز به هیچ کسی و نیاز به منت هیچ کسی هم ندارد، بلند مرتبه هست از این حرف‌ها و از این چیزهایی که شریک خدا باشند.

«أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ»(اعراف/١٩١)

آیا شریک قرار می‌دهند برای الله آن چیزهایی که هیچ چیز نمی‌آفرینند و حتی خودشان هم آفریده شدند!

آیا شریک قرار می‌دهند برای الله آن چیرهایی که هیچ چیز نمی‌آفرینند «مَا لَا يَخْلُقُ» و حتی خودشان هم آفریده شدند! «وَهُمْ يُخْلَقُونَ» هیچ چیز بلد نیستند این‌ها درست کنند، این‌ها می‌خواهند شریک خدا باشند در آفرینش یک انسان به آن بزرگی، به آن عظمت، به آن پیچیدگی! خودشان هم آفریده شدند. حالا یک مرده‌ای اگر هستند که قبلاً زنده بودن خدا آن‌ها را آفریده، اگر سنگ و بت و چوب این‌ها باشد، مجسمه باشد این‌ها همه خدا آن‌ها را آفریده، آن‌ها چه‌کار می‌توانند انجام دهند؟ هیچ چیز! این‌ها را شریک خدا قرار می‌دهند؟

«وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ»(اعراف/١٩٢)

و آن‌ها اصلاً قدرتش را ندارند که به آن‌ها تو زندگی کمکی بکنند و حتی به خودشان هم نمی‌توانند کمکی بکنند.

«وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا» آن‌ بت‌ها، آن معبودانی که شریک خدا قرار می‌دهند، به آن‌ها اعتقاد دارند، می‌گوید: «چه قدرتی دارند که اصلاً هیچ نه نفعی به آن‌ها می‌توانند برسانند!» این همه زندگی انسان نیاز می‌افتد به یک کمکی، هیچ‌ کمکی نمی‌‌توانند کنند، کمک خودشان هم نمی‌توانند بکنند این‌ها شریکان خدا هستند؟

«وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمْ ۚ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ» (اعراف/١٩٣)

(اما آن‌ها این حرف‌ها را به او می‌زنی) اگر آن‌ها را به سمت هدایت، راه درست، آن‌ها را دعوت دهی اصلا از شما تبعیت نمی‌کنند، یکسان است بر شما، چه آن‌ها را دعوت بدهی، با آن‌ها حرف بزنی، یا که ساکت باشی، (هیچ فرقی نمی‌کند.)

این‌ آدم‌هایی که متعصب هستند، اعتقادات خرافاتی دارند، این‌ها را به ارث بردند، این‌جوری تربیت شدند، بزرگ‌ شدند می‌گوید: «کارتان اشتباه است.» خدا   این بچه به شما داده است، خدا مشکلات زندگی‌تان را دارد بر طرف می‌کند، ولی هیچ چیز تو گوش‌شان نمی‌رود. (صفحه‌ی قبل خواندیم) خدا یک ملت‌هایی هست که برای جهنم آن‌ها را آماده کرده است؛ آن‌ها گوش دارند نمی‌شنوند، چشم دارند، قلب دارند ولی چیزی نمی‌بینند و درک نمی‌کنند. حالا می‌گوید: «شما آن‌ها را هدایت بدهی، حرف شما را گوش نمی‌دهند که دنبال حرف شما بیایند «لَا يَتَّبِعُوكُمْ»، فرقی نمی‌کند چه حرف با آن‌ها بزنی، چه حرف به آن‌ها نزنی «صَامِتُونَ» یعنی ساکت بمانی و هیچ حرفی با آن‌ها نزنی، فرقی به حال شما ندارد، آن‌ها تعصب‌شان چنان آن‌ها را کور کرده که این‌ها تو ذهن‌شان نمی‌رود.»

«إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (اعراف/١٩٤)

بی شک که آن کسانی که شما به غیر از الله می‌خوانید آن‌ها بندگانی به مثل خودتان هستند پس آن‌ها را فرا بخوانید، حالا باید شما را اجابت کنند اگر واقعاً شما راست می‌گویید!

بی شک که آن کسانی که شما به غیر از الله می‌خوانید، به آن‌ها اعتقاد دارید، دعا می‌کنید، آن‌ها بندگانی به مثل خودتان‌ هستند، آن‌ها ضعیفند، بنده‌اند، تابعند، فرمانبردارند، هر آن‌جوری که خدا برای‌شان رقم زده مجبورند باشند، بندگانی به مثل شما هستند پس آن‌ها را فرا بخوانید، صدای‌شان بزنید: «فَادْعُوهُمْ»، «فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ» حالا باید شما را اجابت بکنند اگر واقعاً شما راست می‌گویید؛ یک خواسته‌ای از آن‌ها طلب بکنید، یک چیزی بخواهید، حالا باید خواسته‌‌تان را اجابت بکنند دیگر، اگر واقعا آن‌ها خدا هستند، خدا که باید قدرت داشته باشد، باید قدرتش مطلق باشد، باید یک کاری الان انجام بدهند، ولی هیچ کاری نمی‌توانند انجام بدهند، برای خودشان هم نمی‌توانند کاری انجام دهند چه برسد به شما! دارد مکرر نقطه ضعف آن کسانی که مردم به  آن‌ اعتقاد دارند، آن خرافات، آن چیزهای شرک و بت‌ها و مجسمه‌ها و مرده‌ها و هر چیزی که امکان دارد مردم به آن اعتقاد داشته باشند غیر از الله یگانه، دارد نقطه ضعف‌های آن‌ها را به زبان‌های مختلف بیان می‌کند که به آن‌ها بفهماند که این‌ها ضعیفند و آدم به این ارزشمندی نباید اعتقاد به خدای ضعیف داشته باشد، چون اگر یک خدای ضعیفی در زندگیش باشد خودش هم ضعیف می‌شود، ضعیف زندگی می‌کند، روحیه‌اش ضعیف می‌شود، خودش افسرده می‌شود، جامعه‌اش افسرده می‌شود، این انسان به تباهی می‌رود، حیفه این انسان! دارد انسان را متوجه می‌کند که این‌ها ضعیفند، این‌ها را در ذهن‌تان خرابش کنید هم‌چنین خانه‌ای که ساختید (خانه‌‌ی شرک و کفر) این‌ها را خراب بکنید، تو خانه‌ی توحید خودتان را جا بدهید، آن را در دل‌تان بسازید. حالا می‌فرماید که:

«أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۗ قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ» (اعراف/١٩٥)

آیا آن‌ها پاهایی دارند که با آن راه می‌روند؟ یا آیا آن‌ها دست دارند؟ یا شاید آن‌ها چشم‌ دارند که با آن می‌بینند؟ یا که آن‌ها گوش‌هایی دارند که با آن می‌شنوند؟ شما همان شریکان خود را فرا بخوانید، بعد علیه من نیرنگ کنید، اصلاً مهلت هم به من ندهید.

آیا آن‌ها پاهایی دارند که با آن راه می‌روند؟ آن مرده کجا پا دارد که راه برود! آن همه بت، مجسمه! در خیلی از کشورها دم در خانه، توی طاقچه‌، تو خانه، قشنگ جاهای تمیز گذاشته و جلوش نیایش و تعظیم می‌شود می‌گوید: «آن‌ها آیا پا دارند که راه بروند؟ و یا آیا آن‌ها دست دارند؟ «أَيْدٍ» که با آن فعالیت می‌کنند، می‌گیرند، زندگی می‌کنند «يَبْطِشُونَ بِهَا» می‌گیرند، زندگی می‌کنند، فعالیت می‌کنند، بده و بستان دارند، این‌ها اصلاً دست دارند؟ یا آن‌ها شاید چشم‌ دارند که با آن می‌بینند؟ خب چشم هم ندارند که ببینند، نمی‌بینند یا زیر خاک است یا شکل چشم است ولی رؤیتی در کار نیست، مکانیزم چشم اصلاً ندارند که چیزی را ببینند یا که آن‌ها گوش‌هایی دارند که با آن می‌شنوند؟ اصلاً نمی‌شنوند، هر چه شما فرا بخوانید حرف‌های‌تان را نمی‌شنوند، خب چه خدایی است که شما به آن اعتقاد دارید! قرآن مال کل بشر است، برای همه‌ی بشر صحبت می‌کند و درست است که خیلی‌ها این اعتقادات ندارند، موحدند، منتها خیلی‌ها هم هستند که دارند. الان این آیات دارد صرف این دسته از بندگان می‌شود که اعتقاد به چیزهای دیگر، غیر از خدای واحدالاحد دارند، می‌گوید: «این‌ها چه قدرتی دارند؟ کسی که نه پا و دست و چشم و گوش و هیچی ندارد، خب این‌قدر ضعیف! این‌قدر ضعیف! خب این چه به دردتان می‌خورد که به این بچسبید؟» خب حالا «قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ» باشه شما نمی‌خواهید دست‌بردار بشوید، شما الان با این حرف‌ها، حرف‌های توحید که به شما زده می‌شود مشکل دارید، اشکال ندارد شما همان شریکان‌تان را، معبودان‌تان را فرا بخوانید، از آن‌ها بخواهید «ثُمَّ كِيدُونِ» بعد، علیه من نیرنگ بکنید، نقشه بریزید، «فَلَا تُنْظِرُونِ» اصلاً  مهلت هم به من ندهید، از همان معبودان‌تان بخواهید که من را بکشند، (مثلاً) از همان معبودان‌تان، از همان مرده‌ها، بت‌ها، مجسمه‌ها بخواهید که من را مثلاً پودر بکنند، آتشم بزنند، اشکال ندارد، اصلاً مهلتم ندهید، پیش‌شان دعا بکنید ای فلانی، فلان کس را بسوزانید، چه کاری می‌تواند انجام بدهد؟ نه به شما نفع می‌تواند برساند، نه به من ضرری می‌تواند برساند، چرا هم‌چنین اعتقادی؟