سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
صفحه۱۶۳
«أَعُوذُ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيْطَـٰنِ ٱلرَّجِيمِ»
پناه میبرم به الله از شر شیطان رانده
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»(اعراف/۹۶)
و اگر اهل شهرها ایمان بیاورند و راه تقوا را در پیش بگیرند قطعاً ما بر آنها برکات از آسمان و زمین را بر رویشان میگشاییم (باز میکنیم) ولی تکذیب کردند در نتیجه ما آنها را به خاطر کارهایشان گرفتیم (عقوبتشان دادیم)
بعد از داستان پنج پیامبر علیهما السلام نوح، هود، صالح، لوط و شعیب علیهما السلام بعد از این داستانها حالا دارد میگوید که: «اگر همان اهل شهرها ایمان میآوردند و تقوا داشتند ما برکات آسمان و زمین را بر سرشان باز میکردیم.» خب این پنج قوم نابود شدند. ببینید آدمی که تو زلزله مرده یا غرق شده، اینها همه آدم بودند، شوخی نیست؛ بعد از این که بیان کرد آنها کافر ماندند و ایمان نیاوردند و نابود شدند حالا میگوید: «یک گزینهی دیگر هم بود اگر آنها ایمان میآوردند، راه تقوا را میگرفتند بر عکس ما در برکت های آسمان و زمین را بر سرشان باز میکردیم.» این یک قضیه بعد از آن دارد بیان میکند، میخواهیم که زنجیرهی بحث متصل باشد و نکته این که میفرماید: «اگر آنها ایمان میاوردند و تقوا داشتند.» این یعنی چی؟ یعنی این که مثلاً قوم شعیب اگر به فرمودههای الله ایمان میآوردند و به هر آنچه که پیغمبر به آنها گفته بود اعتماد میکردند، کم فروشی نمیکردند، حق مردم را نمیخوردند، در کارشان غدر و خیانت نمیکردند، حرام نمیخوردند، قسم دروغ نمیخوردند و بالاخره در آن تعهداتی که با مردم داشتند به تعهداتشان درست و حسابی وفا میکردند و این میشود «آمَنُوا»، «وَاتَّقَوْا» همیشه این را انجام میدادند تا آخر عمرشان ادامه میدادند یعنی همیشه در کارهایشان، معاملاتشان، زندگیشان، الله را مد نظر و ناظر بر خودشان قرار میدادند «وَاتَّقَوْا» میگوید: «درهای آسمان و زمین را بر رویشان باز میکردیم.» خب اقتصادشان خوب میشد، بعد ترس از فساد اقتصادی نداشتند، ترس از دزدی اختلاس و چیزهای دیگر نداشتند، راحت زندگی میکردند این برکتهای آسمان و زمین میشود و الله هم آن را افزایش میدهد، آن برکات را آن نعمات را افزایش میدهد یا مثلاً قوم لوط اگر در مسائل اخلاقی رعایت میکردند، پایبندی خودشان، تعهد خودشان را به خانواده طبق آنچه که الله گفته، طبق آنچه که پیامبر لوط علیه السلام به آنها گفته، خیانت نمیکردند، مبحث شهوات را هر جوری دلشان خواست از این بدنشان استفاده نمیکردند و این میشود «آمَنُوا»، طبق فرمودههای الله تنظیمش میکردند و بعد از آن مدام این را مد نظر قرار میدادند (تحت نظارت الله تا پایان عمر) و به عفتشان پایبند بودند این میشود «وَاتَّقَوْا»، الله را مد نظر قرار میدادند، تقوا داشتند اگر اینجور بود دیگر در برکات آسمان و زمین بر سرشان باز میشد؛ یعنی زندگیشان مرتب میشد، دغدغه نداشتند، مریضی نداشتند، فساد نداشتند، خانواده محکم بود، خوشی، شادی، نشاط همه چیز داشتند، الله هم بر شادیشان افزایش میداد و قشنگ این به نسبت جامعهی خودمان هم صادق است به نسبت اخلاقیات، فساد، بعد همهی مسائلی که وجود دارد اگر ما فرمانهای الله را رعایت بکنیم و تحت نظارت الله حرکت بکنیم الله میگوید که: «اگر اهل شهرها اینجوری باشند ما برکت آسمان و زمین را بر سرشان باز میکنیم ولی آنها تکذیب کردند و به خاطر کارهایی که انجام دادند، عقوبت شدند.
«أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ»(اعراف/۹۷)
آیا اهل شهرها خودشان را در امنیت میبینند که در وقت شبانگاه در حالی که آنها در خوابند عذاب ما بر سرشان بیاید!
آیا اهل شهرها خودشان را در امنیت میبینند که یک زمان امکان ندارد در وقت شبانگاه در حالی که آنها در خوابند عذاب ما بر سرشان بیاید. «بَيَاتًا» یعنی شبانگاه، دلشب، «نَائِمُونَ» در حالی که در خوابند، «أَفَأَمِنَ» یعنی آیا اصلاً این احتمال را نمیدهند، خودشان را در امان میبینند که اگر ایمان و تقوا نداشته باشند به مثل آن امتهای گذشته یکدفعه در دل شب، تو خواب، با یک حادثهی صحنهی وحشتناکی، همه چیز رو سرشان بریزد و جانشان را از دست بدهند! آیا احتمال نمیدهند این بلا سرشان بیاید! خودشان را در امان میدانند!
«أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ»(اعراف/۹۸)
یا آیا اهل شهرها خودشان را در امنیت میبینند که در وقت چاشت در حالی که دارند بازی میکنند عذاب ما بر سرشان بیاید.
یا آیا اهل شهرها خودشان را در امنیت میبینند، احتمال نمیدهند که عذاب ما بر سرشان بیاید در وقت چاشت در وقت میانه روز در حالی که دارند بازی میکنند، سرگرمند، «يَلْعَبُونَ» در اصل بازی و سرگرمی. یعنی اینکه وقتی آدم دارای ایمان و تقوا نباشد دیگر هر چهقدر زیر و بالا کند پول و خانه و معامله و ماشین و اینها در اصل دارد باپول بازی میکند چون هدف ندارد، بر وجه ایمان نیست، دارد با خانه، با شغلش دارد بازی میکند، با پول بازی میکند؛ یعنی چون بیهدف است اسمش را گذاشته «يَلْعَبُونَ»، کارشان پوچ است. میگوید: «آیا خودشان را در امنیت میبینند که یکدفعه عذاب بیاید.» که البته آیات اول اول سورهی مبارکه باز همین را فرمود که: «چه بسا عذاب ما در شب یا روز بر سرشان بیاید.» این جا دارد مفصلتر بیان میکند. یعنی چی؟ یعنی نقش الله و تأثیرگذاری الله را در این آیات دارد بیان میکند که چهقدر الله در زندگی ما نقش دارد و میتواند یکی را بالا ببرد و یکی را پایین ببرد.
«أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»(اعراف/۹۹)
آیا آنها خودشان را از مکر الله (نقشهی الله) در امان میبینند! پس هیج کس خودش را از نقشه الله در امن نمیبیند مگر قوم خسارت دیده!
هر کس خودش را از خطر دور دید و طبق دل خودش زندگی کرد بدون توجه به خدا و بدون تصور این که حال که به خدا بیتوجه است امکان دارد عذاب بشود، به این هم توجه نکرد این دیگر «خَاسِرُ» میشود، بدبخت و زیانبار میشود، چون وقتی که فرصت دارد و زندگی دارد این در حقیقت خدا دارد برایش فرصت ایجاد میکند؛ چون برایش نقشه دارد با او کار دارد، این اگر خودش را از خدا بینیاز دانست.
«أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَنْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ ۚ وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ»(اعراف/۱۰۰)
آیا متوجه نشدند آن کسانی که زمین را بعد از اهلش به ارث بردند که اگر ما بخواهیم به خاطر گناهانشان آنها را دچار میکنیم. و ما بر دلهایشان مهر میزنیم پس آنها نمیشنوند.
آیا! (خیلی مهم است) آیا متوجه نشدند، راه پیدا نکردند آن کسانی که زمین را بعد از اهلش به ارث بردند که اگر ما بخواهیم به خاطر گناهانشان آنها را دچار میکنیم، آنها را عذاب میکنیم. «وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ» و ما بر دلهایشان مهر میزنیم پس آنها نتیجتاً آنها نمیشنوند «فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ»، یعنی با توجه به این داستانی که گذشت این قوم و آن یکی و آن یکی و نابود شدند و غرق شدند و زلزله و صیحه بر سرشان آمد و از این جا برچیده شدند، میگوید: «آیا آنهایی که جایگزینش شدند، «يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِهَا» یعنی نسل آینده جایگزین نسل گذشته شدن که آن نسل گذشته عذاب شدن میگوید: «شمایی که نسل آینده هستید هنوز متوجه نشدید! هنوز عبرت نگرفتید! که اگر همینجور گناه و گناه ادامه بدهید ما شما را میگیریم. خب چند تا از قبل شما، این همه ملتها را گرفتیم، عقوبتشان کردیم، دیگر ما باید چند تا از شما را ما آنها را عقوبت بکنیم تا شما متوجه بشوید! پس کی به هوش میآیید! کی عبرت میگیرید! «أَوَلَمْ يَهْدِ» آیا هنوز هم متوجه نشدند، به این قضیه پی نبردند، آنهایی که بعد بعدیها میآیند که اگر گناه بکنند ما آنها را هم به مثل قبلیها میگیریم ولی!» میگوید: «ما بر دلهایشان مهر زدیم.» چون خودشان را اصلاً نیازمند الله نمیدانند چهار قران نفع مادیشان، بحث شهوترانیشان، اینها برایشان از همه چیز مهمتر است، غرق اینها هستند، دیگر راه خدایی را نمیخواهند. نتیجتاً چون گناه و گناه انجام دادند«بِذُنُوبِهِمْ»، نتیجهی گناه میشود «وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ» دلشان مهر خورد حالا که دلشان مهر خورد دیگر اصلاً این حرفها، داستانها و عبرتها را نمیشنوند.
«تِلْكَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ»(اعراف/۱۰۱)
این شهرها، ما بر تو اخبارشان را بیان میکنیم. قطعاً پیامبرانشان با دلیلهای روشن به سراغشان آمدند. اما آنها به آنچه که قبلا تکذیبش کرده بودند ایمان نیاوردند. این چنین الله بر دلهای کافران مهر میزند.
«تِلْكَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا ۚ» خیلی صفحهی سنگینی است الله حضورش را دارد پررنگ بیان میکند که من تو زندگی شما به مثل گذشتگان، اینجوری هستم. آنها را چه کار کردم! شما فکر نکنید که دیگر ملت دیگری هستید، شما قدرتتان از آنها بیشتر نیست، من با شما همان کاری را دارم که با آنها داشتم. «تِلْكَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ» میفرماید: «این شهرها «تِلْكَ الْقُرَىٰ»، ما بر تو قصههایشان را خبرهایشان را به حق بیان میکنیم.» «نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا ۚ» «أَنْبَاء» اخبارشان را، گزارش زندگیشان را، تجربهی زندگیشان را به تو بیان میکنیم. و قطعاً سراغ آنها آمد پیغمبرانشان با دلیلهای روشن، واضح «بِالْبَيِّنَاتِ»، منتها «فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ ۚ» اما آنها (قومش) ایمان نیاوردند به آنچه که قبلاً تکذیبش کرده بودند یعنی وقتی که روز اول به پیغمبر نه گفتند بعد دهها دلیل هم اضافه شد، باز هم نه گفتند چون آدم وقتی لحظهی اول موضع گرفت بعد قضاوت کرد، آنجوری برای خودش تصمیم گرفت که من کارم درست است، او در اشتباه است، این قضاوته را کرد، دیگر بعد از آن دیگر انعطاف از خودش نشان نمیدهد. دیگر گول این ذهنیت خودش را میخورد، گول این قضاوتش را میخورد، دیگر دائماً این برحق و آن باطل است، هر چهقدر هم برایش اثبات کند. میفرماید که: «فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ ۚ» قبلاً که تکذیب کرده بودند دیگر بار دیگر نشد که ایمان بیاورند (تصمیم اول، قضاوت اول آنقدر مهم است که آدم نباید گول قضاوت خودش را بخورد.) این چنین الله بر دلهای کافران مهر میزند.
«وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ ۖ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ»(اعراف/۱۰۲)
و ما برای اکثریتشان هیچ عهدی نیافتیم و ما یافتیم اکثریت آنها را که فاسقند.
همان پنج قوم و هر کس که در مسیر آنها باشد، هر کسی که در مسیر «ءَامَنُوا وَاتَّقَوا» نباشد (آیهی اول صفحه) حالا میفرماید که: «ما در اینها هیچ عهدی، هیچ تعهدی ندیدیم.» یعنی ندیدیم که اینها احساس مسئولیت داشته باشند. الله گفت، همه چیز گفت، همه جور توضیح داد، از این دنیا گفت، از آخرت گفت، از همه چیز گفت و گفت و این همه گفت اما اصلاً تو آنها دغدغه به وجود نیامد. احساس مسئولیت به وجود نیامد. انگار نه انگار! این میشود «وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ ۖ» هیچ تعهد و مسئولیتی ما در آنها نیافتیم، این قدر بیخیال و هرزهبین که همه چیز را ساده میدیدند حتی خدا و پیغمبر حتی نماز و قرآن! و ما اکثریتشان را فاسق دیدیم، نمیخواهند اصلاً تابع خدا بشوند، نمیخواهند رهرو دستورات الله بشوند، این میشود «فَاسِقِينَ»
«ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ»(اعراف/۱۰۳)
سپس ما بعد از اینها موسی را مبعوث کردیم. با دلیلهای روشن، به سوی فرعون و بزرگان او فرستادیم. آنها هم به آیات ما ستم کردند.تو نگاه کن که عاقبت انسانهای مفسد چیست!
میفرماید بعد «ثُمِّ» بعد از این مرحله که حالا آن پنج پیامبر و دورانشان را بیان فرمود به ترتیب، پیامبر نوح و هود و صالح و لوط و شعیب، میگوید:«بعد از این دوران (حالا یک دوران دیگر) ما بعد از اینها موسی را مبعوثش کردیم، برانگیختیم.» و اصلا انگار از بین ملت مرده که منحرف شده بودند ما یک آدمی را در وسطشان زنده کردیم، پیغمبری باشد که آنها را هم زنده کند. «بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا» با دلیلهای روشن، به سوی فرعون فرستادیم که حاکم زمان بود و بزرگان و اطرافیان فرعون «وَمَلَئِهِ» منتها «فَظَلَمُوا بِهَا ۖ» آنها هم به همان آیات ما ستم کردند باز هم هیچ اعتنایی نکردند، باز هم ساده پنداشتند. تو نگاه کن، توجه کن که عاقبت انسانهای مفسد چیست! چی شد! «فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ» چی شد! حالا مفصل بیان میکند. این خلاصه حالا دیگر تو جریان میرود.
«وَقَالَ مُوسَىٰ يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ»(اعراف/۱۰۴)
موسی گفت: «ای فرعون! من (قاصد هستم) فرستاده شده هستم از جانب صاحب تمام عالمها»
من را ارسال کرده پیش شما بیایم. حالا من با قاصدی از جانب الله الان حرف دارم بخواهم حرفهای الله را به شما برسانم.