سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
صفحه ۱۵۶
«وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا ۖ قَالُوا نَعَمْ ۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ»(اعراف/٤٤)
و اهل جنت به اهل جهنم، ندا میدهد که ما آنچه را پروردگار ما به ما وعده داده بود همه را حقیقت یافتیم، آیا شما آنچه که پروردگار شما به شما وعده داده بود به حقیقت دیدید؟ میگویند: «آری، در این هنگام یک شخصی که با صدای بلند فریاد میزند که لعنت الله بر ظالمان باد.
و ندا میدهد! (گفتوگوی جالبی بین اهل بهشت و اهل جهنم) اهل جنت و اهل جهنم با همدیگر صحبت میکنند و صدا میزنند اهل جنت به اهل جهنم که ما آنچه که پروردگار ما به ما وعده داده بود همه را حقیقت یافتیم، همه را واقعی یافتیم، با چشم خودمان دیدیم. آیا شما آنچه که پروردگار شما به شما وعده داده بود را هم به حق دیدید؟ واقعیت داشت؟ «فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا»، به شما که گفته بود جهنمی هست اگر ایمان نیاورید، عذابی هست، آتشی هست و همهی اینها، دوباره زنده میشوید و زندگی دیگر خواهید داشت این وعدههایی که پروردگار شما در دنیا میداد، آیا دیدید که حقیقت هست؟ مال ما که همهاش حقیقت بود؛ بهشت و رحمت و همه چیز، مال شما چهطور؟ «قَالُوا نَعَمْ» میگویند: «آری! همه را دیدیم که حقیقت دارد.» در این هنگام یک شخصی که با صدای بلند صدا میزند، فریاد میزند که لعنت الله بر ظالمان باد. ظالمان، دیگر از رحمت الله برای همیشه دور باد و آدمهای ظالم محروم از رحمت الله باشند. جا و منزلگاهشان همین است. چه کسانی؟
«الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ»(اعراف/٤٥)
آن کسانی که صد عن سبیلالله میکردند و آن را کج میخواستند و نسبت به آخرتشان کافر بودند.
آن کسانی که صد عن سبیلالله میکردند؛ یعنی کاری میکردند که مردم وارد راه خدا نشوند و آن را کج میخواستند و نسبت به آخرتشان هم کافر بودند (سه تا کار )، «يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» از راه الله باز میداشتند، باز میداشتند؛ شک ایجاد میکردند در توحید، در قیامت، در وجود خدا، وحدانیت خدا، چیزهای شرک میآوردند، هزار تا استدلال میآوردند که این شرکها خوب است، اینها واسطه هستند، بالاخره به هر طریقی، به نسبت پیامبران در قرآن شبهه ایجاد میکردند، و الا آخر. فقط میآمدند کاری میکردند با فکر و اندیشه و معلومات گمراه کننده ومردم را از راه خدا باز میداشتند (این یک)، «وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا» و دین را کج میخواستند، کج نشان میدادند و یک سری شبهاتی؛ حالا چرا فلان حق و حقوق مرد؟ چرا فلان حق و حقوق زن؟ چرا جهاد؟ چرا قتل؟ چرا این؟ و کاری میکردند که به هر قیمتی شده دین را کج نشان بدهند؛ دین را برای عربها، مناسب عربها، مناسب هزار و چهارصد سال قبل به مردم نشان بدهند، یعنی برای این زمان دیگر به درد نمیخورد، این دین مناسب این زمان نیست، این میشود «وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا»،و نسبت به آخرتشان هم هیچ برنامهای نداشتند، کافر بودند، قبول نداشتند اینها برای همیشه مورد لعنت خدا قرار میگیرند.
«وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ»(اعراف/٤٦)
و در حالی که بین آنها حجاب است. مردانی هستند که آنها را همه با چهرههایشان میشناسند، و صدا میزنند به اهل جنت که سلام علیکم، در حالی که دلشان میخواهد داخل شوند، طمع دارند.
و در حالی که بین آنها حجاب است،مانعی است؛ یعنی این گفتوگویی جالب بین اهل بهشت و اهل جهنم که دارد اتفاق میافتد، در حالی این گفتوگو انجام میشود که بینشان حجاب است (مانعی وجود دارد) یعنی محیطی که بهشتیان دارند زندگی میکنند و محیطی که جهنمیان در آن هستند یکی نیست، از هم سوا است، جدا است این میشود «وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ»، و بر بلندا «الْأَعْرَافِ» یعنی بلندا و بر بلندای مردانی هستند که آنها را همه با چهرههایشان میشناسند و صدا میزنند به اهل جنت که، سلام بر شما، سلامٌ علیکم، درود بر شما، داخلش نشدند، در حالی که دلشان میخواهد داخل شوند، طمع دارند. علاوه بر این که آن اهل بهشت و اهل جهنم، با وجود یک پرده؛ حالا آن پرده به چه شکل است فقط خدا میداند؛ شاید یک مانیتورهایی باشد که به راحتی همدیگر را مشاهده میکنند، تمام کارهای همدیگر را میتوانند ببینند، بهشتیان قشنگ جهنمیان را میبینند، جهنمیان قشنگ بهشتیان را میبینند و در غالب هم کسانی که همدیگر را تو دنیا میشناختند همدیگر را میبینند؛ همان قوم و خویشان، همان دوستان، همشهریان، همکشوریها، آنهایی که همدیگر را میشناختند تو دنیا و از همدیگر بده و بستان داشتند، مسخره میکردند، اذیت میکردند، مانع میشدند و اینها، زبان هم میفهمیدند، آنها در یک جایی به یک شکلی حالا مثلاً یک مانیتور بزرگی که قشنگ همدیگر را میبینند، لحظه به لحظه و صدای هم را لحظه به لحظه میشنوند وقتی که میخواهند با همدیگر صحبت بکنند و از آنور یک بلندایی هست یا در جایی هست افرادی که به هر دو اشراف دارند خودشان نه اهل بهشتند، نه اهل جهنمند ولی هم بهشتیان را به صورت مستقیم مشاهده میکنند و هم اهل جهنم را به صورت مستقیم مشاهده میکنند. حالا! اول اینجا دارد میگوید: آنجایی که اهل جنت را مشاهده میکردند، میفرماید که و بر آن بلندا که اشراف دارند به هر دو تا اشراف دارند پس «الْأَعْرَافِ» یعنی جایی که اشراف دارد، حالا بلندا از نظر مکانی باشد یا از نظر موقعیتی باشد که هر دو تا را میتواند مشاهده کند. میگوید مردانی هستند (که البته این جا مردان که میگوید مرد و زن فرق نمیکند «رِجَالٌ» به تنهایی که آمد شامل مرد و زن میشود) و آنها را میشناسند «يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ» به چهرههایشان آنها را میشناسند؛ یا چهره که چون نورانی هستند میشناسند، یا چهرههایی که در شهرشان یا در کشورشان بودند آنها را میشناسند، پس آنها را میشناسند حالا «وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ» قشنگ نگاه میکنند به آن قسمت اهل جنت، که تو جنتند، کیف میکنند، عیش و نوش، لذت و آنها دارند اینها را هم میبینند (اصحاب اعراف را) از همان جا به اهل جنت سلام میکنند «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ» کیف میکنند که دارند تماشا میکنند تو جنت چهقدر خوشند «لَمْ يَدْخُلُوهَا» اما داخل جنت نشدند، دلشان میخواهد که بشوند «وَهُمْ يَطْمَعُونَ» بعد نگاه میکنند به آنوری که اهل جهنمند.
«وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»(اعراف/٤٧)
وقتی که چهرهیشان چرخ میخورد به طرف اهل جهنم! میگویند: «ای پروردگار ما، ما را با این قوم ظالم شریک نکن.»
وقتی که چهرهشان چرخ میخورد به طرف اهل جهنم! «تِلْقَاءَ» یعنی به طرف اصحاب نار (اهل جهنم) میگویند: «ای پروردگار ما، ما را با این قوم ظالم شریک نکن، مارا جزء اینها مکن، وقتی که انواع وحشتناک عذاب آنها را میبینند.
«وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ»(اعراف/٤٨)
و صدا میدهند اصحاب اعراف، مردهایی که آنها را میشناسند با چهرههایشان، بعد میگویند: «و بی نیازتان نکرد آن چیزهایی که شما برای خودتان جمع کردید و تکبر میورزیدید.»
و صدا (ندا) میدهند اصحاب اعراف، آنهایی که اشراف بر هر دو دارند، یک مردهایی که آنها را با چهرههایشان میشناسند، آشنایی قبلی با آنها دارند، به آنها صدا میزنند، حالا چه کسی هستند؟ آن کسانی که در آیات قبل گذشت، همان رؤسای کفار، همان کسانی که اندیشهی کفر آمیز و شرک آمیز به مردم میدادند، ایدئولوژی کفر و شرک و گناه به مردم میدادند و ترویج میدادند؛ آنها را میبینند که میشناختنشان تو دنیا که این کارها را میکردند. آنها را میبینند، بعد میگویند که «مَا أَغْنَىٰ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ» آن چیزهایی که شما برای خودتان جمع کردید، هیچ چیزی به دردتان نخورد، با آن کارهایتان طرفدار جمع کردید، لایک گرفتید، پول جمع کردید، موقعیت، شهرت، قدرت، هر چه در دنیا برای خودتان جمع کردید و آن کارها را انجام میدادید؛ برای خودنمایی و شهرت و اینها، میگوید: هیچ چیزی به دردتان نخورد، بینیازتان نکرد. «مَا أَغْنَىٰ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ» و آنچه که شما خودتان را بالاتر حساب میکردید، فکر میکردید کسی هستید، تکبر میورزیدید، هیچی به دردتان نخورد. از آنور:
«أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ۚ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»(اعراف/٤٩)
آیا اینها هستند کسانی که شما قسم میخوردید که الله رحمتش را شامل آنها نمیکند؟ آنجا گفته میشود که به جنت داخل شوید، نه ترسی بر شما هست و نه قرار است که از چیزی ناراحت شوید.
آیا اینها هستند کسانی که شما قسم میخوردید که الله رحمتش را شامل آنها نمیکند؟ (اشراف دارند از آن طرف دارند اهل جنت را میبینند) همان آدمهای ضعیف، آنهایی که فکر میکردند، یعنی این کافران متکبر به دید حقارت به این مسلمانهای معمولی نگاه میکردند. حالا میگویند: که: «اینها، آیا شما در دنیا قسم میخوردید که الله رحمتش را شامل اینها نمیکند؟» آنجا گفته میشود که به جنت داخل بشوید، نه ترسی بر شما هست و نه از چیزی قرار است که ناراحت بشوید. همان آدمهای معمولی، مسلمانها، مؤمنهای معمولی، الله به ایشان گفت که: «داخل جنت بشوید» شما قسم میخوردید، فکر میکردید که هر چه هست و نیست خودتان هستید، هیچ نگاهی، هیچ احترامی و شخصیتی به اینها قائل نبودید، این قسمها را تو دنیا میخوردید، با قاطعیت میگفتید، الان خدا اینها را به جنت وارد کرد، شما بدبخت شدید.
«وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ»(اعراف/٥٠)
و اهل جهنم به اهل جنت ندا میزنند یک مقدار همین آبی که دارید میخوردید به ما بدهید یا آنچه که الله روزیتان کرده است. میگویند که: «الله آنها را بر کافران حرام کرده است.»
و ندا میزنند، صدا میزنند، صحبت دارند میکنند، (همان گفتوگوی بین اهل بهشت و جهنم ادامه دارد) حالا از آنور بر عکس؛ اهل جهنم صدا میزنند به چه کسی؟ به اهل جنت، میگویند چه؟ «أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ» یک مقدار همین آبی که دارید میخوردید به ما بدهید، به طرف ما بریزید، اینجا سرازیر بکنید، یا آنچه که الله روزیتان کرده، از آن گوشت و از آن میوه و از آن خواراکیها که الله روزیتان کرده یک چیزی به ما برسد، یک چیزی به ما بدهید، میگویند که: «الله آنها را بر کافران حرام کرده ، حق نداریم چیزی به شما بدهیم، شما محرومید، الله حرام کرده، گیرتان نمیآید، فقط از دور از همانجا دارند مشاهده میکنند و عذاب میکشند و با مشاهدهی آن بیشتر هی دارند عذابشان و عذاب وجدانشان دارد بیشتر میشود، دارند شکنجهی روحی بیشتری میکشند. و در کل حالا آدمها تو دنیا چند دستهاند، آدم خیلی متنوع و متفاوت است. (حالا این توضیح برای اینکه حالا اعراف چیست؟ و بهتر یک مقدار جا بیفتد) عرضم خدمت شما آدمها خیلی متفاوتند؛ سطح هوش، ادراک، سطح توانمندی انسانها، استعدادشان خیلی با هم فرق میکند، خیلی! هیچ کس را نباید با کسی مقایسه کرد. بعضی تو دنیا در جاهایی زندگی میکنند که اصلاً حقیقت به گوششان نمیرسد، بعضی به گوششان میرسد، منتها نمیتوانند بفهمند آن چیزی که به گوششان رسیده است؛ یعنی سطح هوشیشان، آیکیویشان خوب بالا نیست، بعضی یک قسمتهایی میفهمند، یک قسمتهایی نمیفهمند گیج میشوند، آدمهای اینجوری هم داریم، مثل شاگردهای کلاس، تنبل هم داریم، بعضیها به گوششان حقیقت میرسد ولی از آنور هجمه علیه حقیقت میآید و گیج میشود، تکبر نداردها فقط گیج میشود که این درست است، آن درست است و همینجور دارد فکر میکند هنوز به تصمیم قطعی نرسیده، به تشخیص نرسیده و عمرش به پایان میرسد، میمیرد، بالاخره در دنیا نمیتواند به حقیقت برسد به هر دلیلی؛ چهار تا را عرض کردم که به حقیقت نرسیده و ممکن است هزاران جور دیگر آدم باشد که به حقیقت قطعی دین اسلام، به حقانیت قرآن و خدا نرسیده است و از آنور مغرور و متکبر و کافر، یعنی عمداً حقیقت را انکار بکند آن هم نیست، از این دنیا میرود، حالا این تکلیفش چه میشود، در دنیا تشخیص به کمالش نرسید، یعنی حق تشخیص ادا نشد، آنجا در قسمت اعراف حق تشخیصشان به کمال میرسد، یعنی آنجا مدتها میبینند اهل جهنم، اهل بهشت، آنها را میشناسند، میفهمند که این اهل بهشت کارهایشان چه بوده است، اینها تو دنیا اهل حقیقت بودن که نتوانست به تشخیص برسد. آن کسانی که کافر بودند هم آنجا میبینند، دوباره کارهایشان، حرفهایشان که تو دنیا شنیدند، قشنگ آنجا میفهمند مدتها، نه جزء این هستند و نه جزء آن که تشخیصشان به کمال برسد و آنجا حقانیت الله و قرآن و دین و همه چیز را میفهمند و حقیقت آن کافران و شرک و همه چیز، آنجا خوب خوب میفهمند، حالا که فهمیدند حالا تکلیفشان چه میشود، اینجا با صراحت تعیین و تکلیف نشده که تکلیفشان چه میشود؟ به جنت میروند؟ نمیروند؟ چون اینها اهل جهنم نیستند، نه گناهی دارند که به جهنم بروند و نه هم ثواب و عبادتی دارند که به بهشت بروند، منتها الله با این دسته از مردم که خیلی از مردم این گروهند، درصد بالایی این گروهند، چه میشود؟ آیا الله آنها را به رحمت خودش داخل جنت میکند یا نمیکند؟ به صراحت گفته نشده است و یک مقدار بوی این میآید که الله آنها را به رحمت خودش به جنت داخل بکند. بالاخره تعیین و تکلیف این آدمها را الله به آخرت واگذار کرده که میشوند اصحاف اعراف (که البته بنابر قولی از علما یا قول قوی از علما) خب آنجا میگویند که: «الله این نعمتها را بر کافران، حرام کرده است.» چه کافرانی؟
«الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ»(اعراف/٥١)
آن کافرانی که دین خود را به بازی و مسخره گرفتند و زندگی دنیا آنها را فریب داد. پس امروز آنها را فراموش میکنیم همانطوری که آنها رسیدن به همچنین روزی را فراموش کرده بودند. و به دلیل این که آیات ما را در دنیا انکار میکردند.
آن کافرانی که دینشان را به بازی و مسخره گرفتند، بودن یا شنیدن، پدرشان، مادرشان، جد و آبادشان دین داشتن به آنها که رسید دین را به بازی و مسخره گرفتند و زندگی دنیا آنها را فریب داد، موقعیت، شهرت، چیزهای دیگر آنها را فریب داد. پس امروز الله میفرماید: «ما آنها را فراموش میکنیم، همانطوری که آنها رسیدن به همچنین روزی را فراموش کرده بودند، این روز را (روز قیامت را) فراموش کرده بودند، ما هم امروز فراموششان میکنیم که به آنها کمکی بکنیم و به خاطر که آنها آیات ما را در دنیا انکار میکردند، امروز هم ما آنها را فراموش میکنیم، آنها را تحویل جهنم میدهیم و ولشان میکنیم رهایشان میکنیم. این میشود حقشان در آنجا.