سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
تلاوت این صفحه:
صفحه ۱۳۹
«وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ ۗ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَىٰ نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ ۖ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا ۖ وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»(انعام/۹۱)
و قدر و منزلت الله را ندانستند آنطوری که باید میدانستند آن زمانی که گفتند: «الله بر بشر هیچ چیزی نازل نکرده است.» بگو: «چه کسی کتابی که موسی آورد را نازل کرد؟ کتابی که سراسر نور و هدایت برای مردم بود که آن را ورق، ورق میکنید، بعد آن را آشکار میکنید و خیلی از قسمتهایش را مخفی میکنید شما چیزهایی یاد گرفتهاید که شما و نه پدرانتان بلد نبودید، بگو: الله (الله این کتابها را نازل کرده است) پس رهایشان کن تا در این باطلشان حیران و سرگردان باقی بمانند.
و قدر و منزلت الله را ندانستند آنطوری که باید میدانستند؛ در حق الله کم لطفی کردند آن زمانی که گفتند: «الله بر بشر، هیچ چیزی نازل نکرده است.» بگو: «چه کسی نازل کرده کتابی که موسی آورد؟ کتابی که سراسر نور و هدایت بود برای مردم، آن کتاب را چه کسی پس نازل کرد؟ که آن را ورق، ورق میکنید، بعد آن را آشکار میکنید، به دیگران میگویید و خیلی از قسمتهایش را مخفی میکنید ماجرایی چیست! چیزهایی یاد گرفتهاید «وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ» چیزهایی یاد گرفتهاید که شما و نه پدرانتان، بلد نبودید، آنها را نمیدانستید ولی شما یاد گرفتهاید پس از کجا یاد گرفتهاید! اینها چیست؟ بگو: «الله، الله اینها را (این کتابها را) نازل کرده پس رهایشان کن تا در این باطلشان حیران و سرگردان باقی بمانند.» پس این ماجرا چه هست؟ خب اولین قدم در ارتباط الله با بشر توسط وحی انجام میگیرد که بر پیامبران وحی میفرستد یعنی صحبتهای خودش را به پیامبران میگوید تا پیامبران به بندگان الله آن دستورات الله را برسانند یعنی قشنگ تنها پلارتباطی الله با بندگان از کانال پیامبری و وحی است حالا دارند میگویند: «نه، الله هیچ چیز بر بشر نفرستاده، مطلقا!» «مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٍ» بر هیچ بشری آن هم «مِنْ شَيْءٍ» هیچ چیزی، نه بر بشری و نه چیزی، مطلقاً هیچ چیزی نفرستاده میگوید: «وقتی این حرف را زدند قدر الله را ندانستند، الله را نشناختند.» مگر امکان دارد اللهای که این همه بندگانش را دوست دارد و به آنها کرامت قائل است مگر امکان دارد که بندگانشان را رها کند؟ آنها را ارشاد و راهنمایی نکند؟ پس اینها الله را نشناختند که چه ارتباطی میخواهد با بندگانش برقرارکند، چقدر به فکر بندگانش است، اینها الله را نشناختند. اگر اینطور است پس کتاب موسی چه هست که نور و هدایت بود، بعد شما میفرماید: «تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ» آن را ورق، ورق میکنید. «قَرَاطِيسَ» جمع قرطاس به هر کدام یک ورق. قرطاس یک ورقه و قراطیس یعنی ورق ورق، کتاب تورات را در ورقهها مینوشتند نه مجلد، در یک کتاب و مصحف باشد چرا؟ هدفشان این بود که وقتی برگه، برگه باشد راحت هر کجا که میخواهند بروند یک قسمتی که لازم است میبرند یک قسمتی که لازم نیست نمیبرند انگار مثل برگههای کلاسور از آن در میآورند بعد آنجایی که لازم است که به مردم بگویند ترجمه کنند، تفسیر کنند «تُبْدُونَهَا» آن برگهها را میبرند، آن برگههایی که دوست ندارند کسی مطلع شود، یک سری چیزهایی است که به نفعشان نیست اگر مردم بدانند آن برگهها را مخفی میکنند، برگهها را دیگر نمیبرند؛ چون راحت دیگر جدا است به صورت برگه است این میشود «وَتُخْفُونَ كَثِيرًا»، میگوید: «پس این برنامههایتان چه است؟ این یک چیزی دستتان است که شما از آن میترسید که مخفی میکنید، اگر خودتان گفته بودید خوب لازم به این کارها نبود خدا گفته دیگر، حرفهای خدا است که نمیخواهید مردم بفهمند و چیزهایی شما الان بلد هستید و میدانید که قبلاً نه خودتان و نه پدرانتان میدانستند، پس اینها از کجا آمد. خب اینها معلومات شما که نیست، معلومات پدرانتان هم نیست، معلومات دانشمندان هم نیست پس از کجا آمد! الله بر بشر چیزی نازل نکرده پس این معلومات از کجا است! معلومات آسمانی است، ماورای زمینی است، پس از کجا شما یاد گرفتید، جوابشان بده، «قُلِ اللَّهُ» اینها همه از جانب الله برایتان آمده ولی اگر نخواهند بپذیرند رهایشان کن تا در همین باطلشان، همین حرفهای پوچشان بگذار همینطور غوطهور و سرگرم شوند اینهایی که خواهان پذیرش حق نیستند.
«وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا ۚ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ»(انعام/۹۲)
و این کتاب که ما آن را مبارک نازل کردیم که تصدیقکننده است به نسبت چیزهایی که پیش روی او، قرار داده است و انزال بدهی اهل مکه را، و آنچه که دوروبر او است و آن کسانی که ایمان به آخرت و به قرآن دارند و آنها بر نمازهایشان محافظت میکنند.
و این کتاب، الله نازل نکرده پس این چه هست؟ همین کتاب، همین قرآن که میخوانید و این کتاب که ما آن را مبارک، پرسود و پر منفعت نازل کردیم که تصدیق کننده است به نسبت چیزهایی که جلو روی او قرار دارد؛ تورات، انجیل و سایر کتابها همه را دارد تایید میکند پس اینها برنامهاش چه هست؟ اینها چه هستند؟ پس الله نازل نکرده است؟ و الله نازل کرده تا اینکه انذار بدهید «وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا» و انذار بدهید «أُمَّ الْقُرَىٰ» را، یعنی مرکز شهرها، مادر شهرها را و آنچه که دور و بر آن است «وَمَنْ حَوْلَهَا»، و کسانی که ایمان به آخرت دارند ایمان به آن دارند یعنی ایمان به قرآن دارند و آنها بر نمازشان محافظت میکنند پس قرآن نازل کرده تا تو به «أُمَّ الْقُرَىٰ» که حالا باشد، شهر مکه، به عنوان مرکز شهرها، چون از آنجا پمپاژ میشود به جاهای دیگر میرسد یک محور، با آن اصلکاری، و محور مادر آن و أُمَّ آن میگویند. و حالا از نظر خشکی کرهی زمین مرکز خشکی کرهی زمین میشود (طوری که شناخته شده و مرکز زمین است) و از آنجا تا به اطراف آن برود و حالا تا آدم میتواند آنجا پا بگذارد، تا توان انسان میرسد یعنی کل باقیماندهی کرهی زمین همهی اینها را انذار بدهید، اما آیا میپذیرند؟ کسانی که ایمان به آخرت دارند این را میپذیرند «يُؤْمِنُونَ بِهِ» یعنی کسی که ترس از آخرتش دارد، میفهمد بعد از مرگ، دوباره باید حساب پس بدهد، توجه به این حرفها میکند و بر نماز خود محافظت میکند دائماً و درست حسابی، نماز خودش را میخواند. کسی که ایمان به آخرت ندارد، نه نماز، نه قرآن، هیچچیز برایش معنا ندارد.
«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ ۗ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ»(انعام/۹۳)
و کیست ظالمتر، ستمکارتر از کسی که بر الله دروغ ببندد، یا کسی که میگوید به سوی من وحی شده، در حالیکه دروغ میگوید، اصلاً به او وحی نشده است. یا اینکه بگوید، من هم به مثل آنچه که الله نازل کرده، من نیز نازل میکنم.
و اگر تو ببینی که این ظالمان، در سختیهای سکرات مرگ، به سر میبرند و ملائکه دستهاشان را کشیدند، میگویند: جانتان را بدهید، روحتان را خارج بکنید؛ امروز شما عذاب خوارکننده به شما داده میشود به خاطر آن دروغهایی که به ناحق بر الله میبستهاید، و به خاطر این که شما نسبت به آیات الله، تکبر میورزیدید،
و کیست ظالمتر، ستمکارتر از کسی که بر الله دروغ ببندد، آنجا گفتند که: «الله چیزی نازل نکرده است.» یعنی وحی را کاملاً انکار میکردند (این یک)، بعد الان دارد میگوید: «کسانی که خودشان با مردم به جای خدا حرف میزنند.» یعنی خودشان را جای وحی جا میدهند و به عنوان کلام الله ولی به دروغ چیزهایی که الله نگفته به مردم میگویند. حالا میخواهند از مردم پول بگیرند، با مردم، از منافع مردم استفاده میکنند حالا هر منفعتی از مردم که برایشان مهم است از جای الله. دروغ میگویند (این دوم)، بعد «أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ» یا کسی که میگوید به سوی من وحی شده در حالی که «وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ» دروغ میگوید اصلاً وحی به او نشده است، حتی امکان دارد بگوید به من در خواب اینطوری گفته شد، دارد دروغ میگوید، چون خواب، انگار دارد میخواهد بگوید که از جانب خدا، به من چیزی گفته شده است اینها ستمکارترین مردم هستند یا اینکه بگوید: «من هم به مثل آنچه که الله، نازل کرده من هم نازل میکنم، چیزیخاصی نیست،» مثلاً امکان دارد بگوید که این وحی، این قرآن، تجربهی پیامبر است خب من هم تجربه دارم یا بگوید این رویا است، پیامبر دیده، ما هم در خواب میبینیم، یا بگوید یکسری مسائل عارفانه است که پیامبر با قلبش، آن را درک کرده؛ و یک شخص عارف، با قلبش آنها را درک میکند و ما هم مثل آن میتوانیم بگوییم. دیگران، عرفا، فیلسوفان، متفکران، ، کسان دیگر، میتوانند به مثل قرآن بگویند، میگوید: «دیگر ظالمتر از اینها هیچ کس نیست که وحی را این طوری تفسیر کند.» و سزایشان چه میشود؟ «وَلَوْ تَرَىٰ» و اگر تو ببینی آن زمانی که ظالمان، همین آدمها که با وحی بازی میکنند چون میدانند که دیگر تنها راه و قویترین راه ارتباط الله با بشر، یعنی وحی است، این نباشد دیگر هیچ دینی، هیچ نمازی، هیچ چیز معنا ندارد. و اگر تو ببینی که این ظالمان در سختیهای سکرات مرگ به سر میبرند «غَمَرَاتِ» یعنی سختی جان دادن، به سر میبرند و ملائکه دستهایشان را کشیدند میگویند: «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ» جانتان را بدهید، روحتان را خارج کنید، یعنی یا الله جان بکنید یا الله جان بدهید، موقع مردن، «بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ» یعنی با سختی، آنها را دارند به آنان ضربه وارد میکنند و با اوج سختی و مشقت، روحشان را دارند به زور میکشند که کشیده نمیشود، با شکنجه و همین طور که با شکنجه، روح را میکشند میگویند یا الله، جان بدهید، بمیرید «أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ»، امروز شما عذاب خوارکننده به شما داده میشود به خاطر آن دروغهایی که بر الله به ناحق «غَيْرَ الْحَقِّ» میبستید و به خاطر اینکه شما نسبت به آیات الله تکبر میورزیدید؛ با وحی، با پیامبران مشکل داشتید، نمیخواستید وحی را بپذیرید که یک چیز خاص است، یک چیزی است که هیچ بشری آن را تجربه نمیکند، هیچ بشری، نصیبش نمیشود إلا که فقط پیامبر باشد؛ این را نخواستید بپذیرید حالا اینها را بکشید.
«وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ ۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ ۚ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»(انعام/۹۴)
و به حقیقت که آمدید نزد ما، تک و تنها. همان طوری که ما شما را روز اول، تک و تنها آفریدیم؛ و هر آنچه که ما به شما داده بودیم در دنیا، پشت سرتان، رها کردید، الان دیگر ما نمیبینیم آن دوستانتان، یارانتان که حمایتشان میکردند؛ و شما فکر میکردید که آنها با شما شریک هستند، قطعا که بین شما همه چیز، قطع شد، تمام شد. همه و همه از شما گم شد آنچه (شریک الله) تصور و خیال میکردید
و به حقیقت که پیش ما تک و تنها آمدید «فُرَادَىٰ» تک و تنها، پیش ما آمدید؛ ملائکه، قبض روح، با سختی، حالا مرد، تمام شد، پروندهاش در دنیا بسته شد، حالا چه شد؟ حالا دیدید؟ در حیات برزخ، تک و تنها، پیش ما آمدید همان طوری که ما شما را روز اول تک و تنها آفریدیم و هر آنچه که ما به شما در دنیا داده بودیم پشت سرتان رها کردید «وَتَرَكْتُمْ» رها کردید، «مَا خَوَّلْنَاكُمْ» به شما داده بودیم آن موقعیتها، آن شهرتها، آن همه برنامههای تلویزیونی در بحث انکار وحی، تشکیک وارد کردن در وحی، مردم را به شک انداختن، وحی را چیز معلومی پنداشتن و آن همه نوشتنها، مقالات، کتابها، سخنرانیها، شهرتها، این میشود: «مَا خَوَّلْنَاكُمْ» موقعیتهایی که ما در دنیا به شما داده بودیم همه را پشت سرتان رها کردید «وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ» الان دیگر ما آن دوستانتان، یارانتان را نمیبینیم که حمایتتان میکردند و شما فکر میکردید که آنها با شما شریک هستند یعنی آنها به دردتان میخورند از شما پشتیبانی میکنند، حمایتتان میکنند «زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ» به دردتان میخورند؟ امروز ما نمیبینیم که کسی همراهتان باشد آن همه شهرت، آن همه پست و مقام، حمایتها، حمایت سیاسی، مالی، اجتماعی، هیچ چیز دیگر همراهتان نیست، تک و تنها آمدید «لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ» قطعاً که بین شما همه چیز قطع شد، تمام شد، قیچی شد تمام ارتباطات شما با دیگران که امکان داشت از شما حمایت کنند ولی «وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ» آن چیزهایی که شما تخیل و تصور میکردید که به دردتان میخورد همه و همه از شما گم شد رفت، ناپدید شد، تک و تنها الان باید پاسخگوی آن تفکرهایت، آن صحبتهایت باشی، الان باید جواب پس بدهی که چرا با وحی مشکل داشتید؟ چرا وحی را اینگونه تفسیر میکردی؟