سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
تلاوت این صفحه:
صفحه ۱۳۴
«وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَٰؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا ۗ أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ»(انعام/۵۳)
و این چنین ما بعضی از آنها را به بعضی دیگر آزمایش کردیم تا بگویند آیا اینها الله بر آنها منت گذاشته؟ آیا این ها از این همه جمعیت ما الله در حقشان لطف ویژه کرده؟ آیا مگر الله نسبت به آدمهای شکرگزار داناتر نیست!
خیلی جالب است میفرماید که: «مردم دستهبندی میشوند طبقهبندی میشوند؛ استعدادشان، سطح هوشیشان، سطح کاراییشان همین موجب آزمایششان است که بعضی را بر بعضی دیگر آزمایش کنیم» و خیلیها که در رده بالای اجتماعی و فعالند و خیلی کارها از عهدهشان برمیآید و خیلی خدمات انجام میدهند بعد یک سری افراد که از نظر شخصیت اجتماعی در سطح پایینتر هستند حالا شاید تصور کنند که آنها در رأس هستند، آنها پیش خدا محبوبند، آنها خیلی بهتر هستند در حالی که همین افراد معمولی چه بسا که از آن افراد بهتر باشند چون توانشان، استعدادشان همین قدر است، مگر الله نسبت به انسانهای شکرگزار داناتر نیست! الله میفهمد که چه کسی در چه سطحی و در چه سطح اخلاصی قرار دارد به همین خاطر آزمایش میشوید که یک وقت شمایی که در سطح اعلای مسئولیت اجتماعی قرار دارید ولو که در مسئولیت دینی هم، در پست دینی هم حضور دارید یک وقت فکر نکنید که تو از کسی بهتری، آیا تو بهتر میدانی یا الله بهتر بندگان شکرگزارش را میفهمد! پس شما داری با آنها امتحان میشوی، یک وقتی نگاه تحقیرآمیز به پایینترین سطح جامعه نداشته باشی چون یک مسلمان خیلی معمولی است چون از یک شخصیت خیلی پایین اجتماعی است یک وقت حواست باشد که نگاه حقارت به کسی نداشته باشی و خودت را بهتر از کسی تصور نکنی کسی که میفهمد فقط الله است
«وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»(انعام/۵۴)
و هرگاه که پیش تو آمدند کسانی که به آیات ما ایمان دارند پس بگو: «درود بر شما، پروردگار شما بر خودش رحمت را واجب کرده است.» هر کس از شما عمل بدی از روی جهالت انجام دهد و بعد از آن اگر توبه کرد و راه اصلاح را در پیش گرفت و بدانید که الله غفور و رحیم است.
و هرگاه که پیش تو آمدند کسانی که به آیات ما ایمان دارند؛ همان مسلمانهای معمولی، همان ردههای پایین، توده مردم، عامه مردم، عامه مسلمانها زمانی که پیش تو به عنوان اعلاترین درجه اجتماعی و پستهای سیاسی و دینی آمدند به آنها بگو: «فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ» درود بر شما یعنی تحویلشان بگیر، سلام خدا را به آنها بده، سلام خدا را به آنها برسان، «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ» درود بر شما، پروردگار شما بر خودش رحمت را واجب کرده یک وقت شما خودتان را دست کم نگیرید، معمولی تصور نکنید، پروردگارتان بر خودش رحمت را واجب کرده مهربانی را که در حق شما مهر بورزد هر کس از شما عمل بدی انجام دهد به جهالت از روی جهالت از روی غفلت از روی هوا از روی ندانم کاری گناهی انجام دهد از شما (از شما عامه مردم) و بعد از آن اگر توبه کرد و راه اصلاح را در پیش گرفت و بدانید که الله غفور و رحیم است یک وقت با همین گناههایی که شما مردم عامی، مردم عادی در سطوح پایین انجام میدهید چون کسی که دارای شخصیت اعلا هست همان شخصیتش نگهش میدارد که گناه نکند، خیلی از گناهان را دیگر انجام نمیدهد مردم پایینتر، هم به خاطر سطح فکری، علمی اجتماعی امکان دارد گناهان بیشتری مرتکب شوند حالا میفرماید که: «آنها را امیدوار بکن ولو که شما اگر گناهی را از روی جهالت انجام دادید بعد که توبه کنید و راه درست را در پیش بگیرید بدانید که الله غفور و رحیم است پس خودتان را بالا بکشید و خودتان را پایین تصور نکنید، الله اکبر! از آنجا که آنها را از خودت دور نکن شروع شد و تا آنجا که آنها را به الله وصل کنی پایان یافت این عزتی که الله در قرآن به بندگانش میدهد و پیغمبر مکلف است این را انجام دهد و بعد از پیغمبر همه رجال دیندار، دعوتگران، مبلغان، ائمه مساجد، ائمه جمعه، عالمان، شیوخ و همه اینجور باید عامه مردم را مورد تفحص قرار بدهند و آنها را به رحمت الله امیدوار بکنند و خدمتگزار آنها باشند، مشکل آنها را مشکل خودشان بدانند.
«وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ»(انعام/۵۵)
و این چنین ما آیات را مفصلاً (به تفصیل) بیان میکنیم و تا راه آدمهای مجرم روشن شود.
راه درست را ما اینجوری با حوصله مشخص میکنیم که راه درست چیست، راه درست در تعامل با مردم عامی چیست، راه درست را ما این چنین واضحش کردیم حالا وقتی که راه درست مشخص شد تا از آنور هم راه آدمهای مجرم واضح شود «وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ» راه آدمهای مجرم واضح شود یعنی اگر کسی غیر از این انجام داد آن شخص مجرم است هر شخص در سطح بالای اجتماعی هر چقدر هم عالم و بزرگ باشد اگر نگاه حقیر به عامه مردم داشت یا آنها را به چشم نیاورد یا آنها را ندید، آنها را دور کرد، حق و حقوق آنها را نادیده گرفت به نیازهایشان بیتوجه شد، آنها را ناامید کرد، آنها را تحویل نگرفت در این حدی که الله دارد میگوید این دیگر شخص مجرم است تا راه آدمهای مجرم مشخص شود
«قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ»(انعام/۵۶)
بگو: «همانا که من نهی شدهام که کسانی غیر از الله که شما پرستش میکنید را بندگی کنم.» بگو: «من به هوای شما تبعیت نمیکنم که اگر این کار را کردم در این صورت من گمراه شدم، دیگر من از هدایت یافتگان نیستم.
بگو: «همانا که من نهی شدهام، ممنوع شدهام که من کسانی غیر از الله را که شما پرستش میکنید را بندگی کنم.» من قرار نیست که غیر از الله کسی را بندگی کنم یعنی من اگر غیر از این مسیر (مسیر خدایی) بروم و بخواهم باب منافع خودم با مردم برخورد کنم دارم غیر از الله را بندگی میکنم من اگر به خاطر منافع همترازهای خودم، به خاطر منافع کسان دیگری که آنها در سطح بالا هستند و من به خاطر جلب رضایت آن ها بیایم اینها را (عامه مردم را) زیر پا قرار بدهم و اینها را نادیده بگیرم من دارم غیر از الله را بندگی میکنم ومن نهی شدم که غیر از الله را بندگی کنم، بگو «قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ» من به هوای شما تبعیت نمیکنم به خاطر رضای شما من نمیآیم این کارها را انجام دهم و به خاطر دل شما بیایم و منافع شما را در نظر بگیرم و از آن تبعیت کنم که اگر این کار را کردم «قَدْ ضَلَلْتُ» من گمراه شدم، در این صورت «إِذًا» من اصلاً راه درست را نرفتم راه درست را من گم کردم «وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ» دیگر من از هدایت یافتگان نیستم.
«قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ ۚ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الْحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ»(انعام/۵۷)
بگو: «بدون شک که من بر بینهای از جانب پروردگارم هستم در حالی که شما همانها را دارید تکذیبش میکنید. نزد من نیست آنچه که شما به آن عجله دارید.» فرمان حق هیچ کس إلا برای الله نیست. اوست که حق را بیان میکند و اوست که بهترین جدا اندازندگان است.
بگو: «بدون شک که من بر بینهای از جانب پروردگارم هستم من بر دلیلهای واضح و قطعی از جانب پروردگارم، دارم از آنها پیروی میکنم، آنها را دارم بیان میکنم در حالی که شما همانها را دارید تکذیبش میکنید، نزد من نیست آنچه که شما به آن عجله دارید.» شما فکر میکنید که اگر اینها، این کارها را انجام بدهید من میگویم که شما عذاب میشوید، من میگویم شما عقو شدبت میشوید به مثل دو صفحه قبل آنهایی که شدند و نسلشان از این زمین گم شد. آن چیزی که شما عجله دارید میگویید که اگر آخر عقوبتی هست زودتر پس بیاور عذاب را بیاور اینها همه الکی است، دروغ است، آن چیزی که شما عجله میکنید دست من نیست «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ» حکم، فرمان، حق هیچ کس إلا برای الله نیست، فرمان فرمان الله است، اوست که حق را بیان میکند و اوست که بهترین جدا اندازندگان است، او کسی است که بین مردم جدایی میاندازد یعنی بین حق و باطل، بین آدمهای مجرم و آدمهای سالم، اوست که بینشان جدایی میاندازد «وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ»»
«قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۗ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ»(انعام/۵۸)
اگر همانی که نسبت به آن عجله دارید نزد من بود که کار بین من و شما تمام میشد، و الله نسبت به ستمگران داناتر است.
بگو که اگر شما همان چیزی که در آن عجله دارید باورتان نمیشود، تا عذاب نیاید باور نمیکنید، عجله دارید که بیاید، فکر میکنید دروغ است اگر همانی که نسبت به آن عجله دارید دست من بود، نزد من بود که کار بین من و شما تمام میشد، آن موقع که دیگر میدانستم با شما چکار کنم ولی دست من نیست، حیف که دست من نیست! اگر دست من بود بین من و شما همه چیز تمام میشد، نابودتان میکردم ولی فقط دست الله است که کی عذابش را بفرستد، یا بفرستد یا نفرستد همه چیز دست الله است «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ»» و الله نسبت به ستمگران داناتر است، او بهتر میفهمد که تا کی و برای چه افرادی صبر کند و می عذابش را بفرستد
«۞وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»(انعام/۵۹)
و کلیدهای غیب نزد الله است و جزء الله هیچکس هم آن را نمیفهمد و الله میداند آنچه که در خشکی و آنچه که در دریاست. و هیچ برگی نمیافتد إلا که او آن را میداند هیچ روییدنی نیست در تاریکیهای زمین، هیچ تر و خشکی وجود ندارد إلا که همه و همه آنها در کتاب واضح نوشته شده است.
و کلیدهای غیب نزد الله است، آنچه که ناپیداست همه را الله میفهمد و همه دست الله است و جزء الله هیچکس هم آن را نمیفهمد، غیب نمیفهمد، من هیچ غیبی بلد نیستم همه دست الله است الله میداند «وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ» و الله میداند آنچه که در خشکی و آنچه که در دریاست چقدر موجود در خشکی! چقدر جاندار و بیجان در خشکی! و چقدر چیزها در دریا! همه و همه الله میداند «وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ» یعنی باید تمرکز کرد این «فِي الْبَرِّ» یک کلمه نیست نامحدود وسیله و اشیا است که قابل شمارش نیست از این همه موجودات که وجود دارند و در دریا هم به همین شکل اینها را باید بیرون کشید که چه چیزهایی در این دو کلمه نهفته است و الله همه اینها را میفهمد. «وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ» و هیچ برگی نمیافتد، «وَرَقَةٍ» یعنی برگ، برگی از درخت و هیچ برگی نمیافتد إلا که او آن را میداند؛ ریز و درشت برگها که میریزد، امکان ندارد یک برگ بیفتد خارج از علم الله باشد همه و همه، الله آن را میداند «وَلَا حَبَّةٍ» و هیچ دانهای، هیچ حبهای، هیچ بذری نیست «حَبَّةٍ» دانه، هسته، بذر، چیز روییدنی که از آن چیزی درمیآید و هیچ روییدنی نیست در تاریکیهای زمین؛ افتاده رفته زیر خاک، چهار انگشت زیر خاک است، یک وجب زیر خاک است، یک انگشت زیر خاک است و همان نه تر و نه خشکش «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ» آن هسته و یا چیزهای دیگر غیر از آن بذر، بذر و غیر بذر و همه چیزها، نه تر «رَطْبٍ» و نه خشک «يَابِسٍ»، هیچ تر و خشکی وجود ندارد إلا که همه و همه آنها در کتاب واضح نوشته شده، نه که فقط الله میداند نه که فقط الله بلد است و بلکه بالاتر از دانستن حتی آنها را نوشته و آنها را ثبتش کرده در کتاب روشن که پیش خودش وجود دارد.