سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
صفحه 79
«۞ وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۚ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۗ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ۚ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَٰلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَىٰ بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ ۚ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ»(نساء/۱۲)
و برای شماست نصف آنچه که همسران شما از خود بهجا گذاشتهاند، به شرطی که فرزندی برای آنها نباشد پس اگر فرزندی داشته باشند و سهم شما یک چهارم است از آنچه که از خود بهجا گذاشتهاند، بعد از انجام وصیتی که به آن وصیت کردهاند یا دینی برعهده دارند. برای خانمهای شماست یک چهارم آنچه که شما از خود بهجا میگذارید اگر برای شما فرزندی نباشد اما اگر برای شما فرزندی باشد پس سهم آنها یک هشتم است از آنچه که شما از خود بهجا گذاشتهاید بعد از وصیتی که به آن وصیت میکنید از دین و قرضها و اگر مردی به ارث گذاشت که آن مرد به صورت کلاله بود یا یک خانمی (این وضعیت داشت) اما برادر یا خواهر دارد پس برای هرکدام از آنها یک ششم است اما اگر تعدادشان بیشتر از اینها بود یعنی بیشتر از دو نفر بودند، سه به بالا بودند پس همهی آنها در یک سوم باهم شریک هستند، بعد از انجام وصیتی که وصیت کرده به آن (میت) یا دینی که برعهده دارد دین یا وصیت غیرضرر رساننده این وصیت و سفارش از جانب الله است و الله بسیار دانا و بسیار بردبار است.
«وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ» و برای شما است نصف آنچه که همسران شما از خود بهجا گذاشتهاند به شرطیکه فرزندی برای آنها نباشد پس اگر فرزندی داشته باشند و سهم شما یک چهارم است از آنچه که از خود بهجا گذاشتهاند بعد از انجام وصیتی که به آن وصیت کردهاند یادینی که برعهده دارند، در آیهی قبل بیان فرمود: «انتقال ملک بعد از وفات شخص به افرادی که از نظر نسبی با شخص ارتباط داشتند.» به صورت کلی انسانها (که دائماً در دنیا جریان دارد) به دو وسیله باهم قوم و خویش میشوند یکی از نظر نسبی هست و یکی از نظر سببی و ازدواج، حالا از نظر بردهداری که همیشگی نیست این دو تا اصل است، نسبی به مثل فرزند، به مثل دختر، پسر، خواهر، برادر، پدر، پدربزرگ، مادر، مادربزرگ، اینها از نظر نسبی با همدیگر قوم و خویش هستند که آیهی قبلی بیان فرمود و نحوهی دوم ارتباط بین انسانها به سبب ازدواج است (زن و شوهر) تعیین و تکلیف میکند که آنها چه اندازه سهم دارند حالا میفرماید که: «شما ای مردان! از آنچه که همسران شما، زنان شما بعد از خود بهجا میگذارند اگر فرزندی نداشته باشند حالا فرزند یا از همان شوهر و یا قبلاً این خانم ازدواج داشته و از یک مردی دیگر، از شوهر قبلی فرزند دارد در هر صورت یا از شوهر قبلی یا از این شوهر، اگر بالاخره آن خانم فرزند ندارد مرد نصف میراث نصیبش است و اگر فرزند دارد مرد یک چهارم میراث، سهمش از خانمش است البته به شرط اینکه انجام وصیت شده باشد «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ» یا اگر آن خانم دینی برعهده دارد آن دینش ادا بشود و بازهم چیزی که مشهود است یعنی چهقدر آن خانم فعالیت دارد، اولش که اموال دارد و اموال دارد به شوهرش منتقل میشود بعد اگر وصیتی انجام داده یعنی آنقدر ملک و مال دارد که در خور توجه هست که دارد وصیت میکند بعد از آن، این اموال صرف چه چیزهایی بشود و بعد قرض دارد، دینی بر عهده دارد که آن دین باید از اموال میت خارج شود، پرداخت بشود یعنی قشنگ این فعالیت اقتصادی در آیه مشهود هست و دوم اینکه چهقدر مهم است که آیه مرتب دارد تکرار میکند بعد از انجام وصیت و بعد از پرداخت دین! در قرآن چهقدر مهم است که قرضها پرداخت بشود و حقالناس بر گردن میت نباشد، این از وفات زن و میراث شوهر حالا برعکسش، شوهر وفات میکند و خانمش چه اندازه از شوهرش میراث میگیرد. «وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ» میفرماید: «و برای خانمهای شماست یک چهارم آنچه که شما از خود بهجا میگذارید اگر برای شما فرزندی نباشد حالا فرزند از این خانم یا از خانم دیگر، در کل اگر هیچ فرزندی ندارید سهم خانم شما یک چهارم است اما اگر برای شما فرزندی باشد پس سهم آنها یک هشتم است از آنچه که شما از خود بهجا گذاشتهاید البته بعد از وصیتی که شما به آن وصیت میکنید و یا برگردن دارید از دین و قرضها (این زن و شوهر) «وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ» و اگر مردی به ارث گذاشت یعنی از مردی به ارث برده شد که آن مرد به صورت کلاله بود یعنی آن آقا پدر و فرزند هم نداشت یعنی نه در اصل، پدر نداشت و نه در فرع، فروعات، فرزند هم نداشت این میشود کلاله، «أَوِ امْرَأَةٌ» یا یک خانمی این وضعیت داشت نه پدر داشت، پدرش قبلاً فوت شده بود و هیچ فرزندی هم ندارد یا کلاً ندارد یا داشته فرزندانش فوت شدهاند، مردی یا خانمی اگر این وضعیت داشت «وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ» اما برادر دارد یا خواهر دارد پس برای هرکدام از آنها یک ششم است برای خواهرش و برادرش. البته اینجا برادر مادری یا خواهر مادری شخص هستند «أَخٌ أَوْ أُخْتٌ» چرا؟ چون که برادر پدر و مادری یا خواهر پدر و مادری در آخرین آیهی همین سوره آنجا تکلیفشان را مشخص میکند، سهمشان را آنجا مشخص میکند و اینجا برادر و خواهر مادری هستند (بالاجماع علما) حالا میفرماید که اگر وضعیت کلاله داشت که توضیح دادیم برای برادر مادریش و خواهر مادریش سهم هرکدام یک ششم است «السُّدُسُ»، «فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ» اما اگر تعدادشان بیشتر از اینها بود یعنی بیشتر از دو نفر بودند سه به بالا بودند «فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ» پس همهی آنها در یک سوم باهم شریکند، سه تا بودند چهار تا بودند، دیگر مهم نیست که خانم یا آقا باشند همه در یک سوم باهم شریکند پس همه جا آقایان بیشتر از خانمها نمیگیرند اینجا برادران مادری و خواهران مادری به یک اندازه سهم میگیرند و همهی آنها در یک سوم باهم شریکند، اگر دو تا هم باشند بازهم به همین شکل هرکدامشان یک ششم میگیرند و سهمشان تفاوتی ندارد، باز هم! «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ» بعد از انجام وصیتی که وصیت کرده به آن (میت) یا دینی که برعهده دارد و البته دینی که غیراز جهت رساندن ضرر است «غَيْرَ مُضَارٍّ» دین یا وصیت غیر ضرر رساننده. خب حالا این قید بیان فرموده در اینجا و این قید برای همهی آنها که تمام جایی که بیان فرمود وصیت و دین، وصیت و دین شامل همه میشود و یک وقتهایی امکان دارد شخص یک وصیتی بکند که آن وصیت به میراثبران صدمه وارد میشود (به آن وصیت) وصیت بکند که کل اموالش جهت خیریه صرف بشود، این وصیت مضار است به وصیت عمل نمیشود، در حد فقط نهایتاً یک سوم به جهت خیریه مصرف میشود، مابقی به میراثبران میرسد یا مثلاً کسی میخواهد برخی از میراثبران را از ارث محروم بکند ادعای دین بکند بگوید که فلانی از من طلب دارد منتها واقعیت ندارد، میخواهد از جهت دین، به بهانهی دین کل اموالش را یا بیشتر از یک سوم را به یکی دیگر بدهد و بعد یک سند جعلی درست میکند و ادعا میکند که فلانی از من طلب دارد بالفرض حالا دو سوم اموالش باید برای ادای دین برود، این دین مضار است، به میراثبران ضرر میرساند میگوید که: «اگر تشخیص داده شد که آن دین واقعی نیست، دیگر آن دین پرداخت نمیشود.» پس در هر صورت وصیت یا دینی که به میراثبران آسیب وارد میکند و حقشان را ضایع میکند آن اجرا نمیشود. اگر اینجوری نیست غیرمضار است ضرر و آسیبی در آن نیست، حقی تلف نمیشود آنها انجام میشوند. «وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ» این وصیتی است، سفارشی از جانب الله است تمام اینها که بیان شد در بحث حقوق میراث، انتقال ملکی از مالکی برای افرادی دیگر، همهی اینها که به این شیوه اجرا بشود میفرماید: «این وصیت و سفارش از جانب الله است که اینجوری شما اموال بعد از میت را به همین سهام نقل و انتقال بدهید و الله بسیار دانا و بسیار بردبار است، اینها از حلم الله و از علم الله سرچشمه گرفتهاست.
«تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ ۚ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»(نساء/۱۳)
اینها حد و حدود الله هستند و کسی که از الله و رسولش اطاعت کند او را به بهشتی وارد میکند که از زیر آن نهرها جاری است و برای همیشه در آنجا ماندگار خواهد بود و این رستگاری بزرگی است.
«تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ» اینها حد و حدود الله هستند، حد و مرزهایی هستند که الله گذاشته است. «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» و کسیکه از الله و رسولش اطاعت کند اورا به بهشتی وارد میکند که از زیر آن نهرها جاری است برای همیشه در آنجا ماندگار خواهد بود و این رستگاری بزرگی است، این خوشبختی بزرگی است، کسی که این حد و حدود الله را اجرا کرد و دستورات الله و رسولش را اجرا کرد، این حد و حدود میراث و ملک بعد از میت را اجرا کرد به بهشت وارد میشود کسانی که این حد وحدود را رعایت میکنند به بهشت داخل میشوند چرا؟ خوب دقت بکنید! خوب دقت بکنید! نحوهی تقسیم میراث که در قرآن کریم بیان فرموده، این تقسیم به سه شیوه یا به سه خصیصه عادلانهترین تقسیمهاست، اول کسانی که در درآمد شخص در طول حیاط شخص سهم دارند، سهیم هستند، میراث دارد به آنها میرسد (این یک) یک مرد وقتی میخواهد بیرون از خانه کار بکند و درآمدزایی داشته باشد باید خانم خانه تو خانه برایش آرامش ایجاد بکند، فرزندان داخل خانه نقش دارند، همکاری یا حداقل عدم مخالفت پدر و مادر نقش دارد و بالاخره تمام اعضای خانواده حتی خواهران و برادران همهی اعضای خانواده دست به دست هم میدهند با خوشحالی و با همکاری و با مؤانست و همدلی این زندگی شیرین را ادامه میدهند که مرد با خیال راحت برود بیرون از خانه کار بکند و نان بیاورد، پول بیاورد حالا همهی آنها در این درآمد مرد شریکند، تفاوتی ندارد پدر خانه هم وقتی کار میکند به همین شکل، یک خانمی وقتی شاغل میشود، کار میکند، همکاری همسرش، همکاری فرزندانش، همکاری پدر و مادرش همهی آنها دخیل هستند در اینکه شخص پول به دست بیاورد پس در طول زندگی درست است که فلانی دارد کار میکند پول به دست میآورد منتها آنها را هم باید دید که شرایط را برایش میسر کردند (برای کار) و چون در طول زندگی آنها در درآمد شخص شریکند بعد از وفات شخص آن اموال، آن ملک و سرمایهها میرسد به همان افرادی که درطول زندگیاش دخیل بودند پس این تقسیم عادلانه است که به اینها برسد. دوم اینکه این تقسیمها بنابر مسئولیتهایی که افراد دارند تطابق دارد یک تطابق کامل! چه اندازه به فلانی برسد این یکی کمتر، آن یکی بیشتر و دقیقاً چون تطابق دارد با تقسیم مسئولیتها، با حمایتهایی که قرار است انجام بشود دارد تقسیم میشود؛ تقسیم مسولیتها مثلاً دختر خانه تأمین مخارجش برعهدهی پدر هست، ولی او هست، سرپرستش است، موقع ازدواج، موقع رفع مشکلات دیگر تأمین مخارجش و اگر پدر نباشد، پدر بزرگ، اگر نبود برادرش، در نبود برادر، عموی آن دختر و حتی اگر عمو هم نداشت پسرعموها مکلفند که از نظر مالی حمایت بکنند و مخارج آن دختر را تأمین کنند، هیچ موقع پیش نمیآید که در جامعهی اسلامی، در دین اسلام، یک خانم که دارای اهل و خانواده و فامیل هست بیسرپرست باشد، آن در جامعه غیرقرآنی هست که یک خانم وقتی که پدرش از دنیا رفت حالا مجبور است که خودش برود نان در بیاورد، خودش برود کاسب بشود و تأمین هزینهی خودش را خودش انجام بدهد، در جامعه اسلامی همهی اینها پیشبینی شده و همیشه خانم سرپرست دارد حتی برای ازدواج! به همین شکل اینها وظیفه دارند که از نظر ولایت و سرپرستی آن دختر همین کارها را انجام بدهند و به همین دلیل چون تأمین مخارج آن دختر بر عهدهی پدر، پدر بزرگ، برادر، عمو و پسر عمو گذاشته شده است خود الله، خود الله آنها را تأمین کرده با قراردادن سهم برای آنها یعنی اگر پدر نباشد، پدر بزرگ سهم دارد، نباشد برادر سهم دارد، نباشد عمو سهم دارد، خدا به او سهم داده یا پسرعمو خدا به او سهم داده، چرا به او سهم داده است؟ تا این شخص وظیفهی خودش را بداند که از آن خانم حمایت بکند و مخارجش را تأمین بکند و این مسئلهی بسیار مهمی هست مثلاً خانم وقتی که بچه دارد سهم شوهرش کمتر میشود تا سهم فرزند آن زن بیشتر بشود ولو که آن فرزندش از مرد دیگر است وقتی که آقا فرزند ندارد سهم خانم بیشتر است، یک چهارم است اما اگر فرزند دارد سهم خانم کمتر میشود چرا؟ چون بعد از آن یک حمایتی باشد برای فرزندان آن مرد، کلاً بنابر نیازها و بنابر تقسیم مسئولیتها، آن کسیکه قرار است تشکیل خانواده بدهد مخارج خانواده را تأمین بکند براساس اینها دارد تقسیم میشود پس عادلانه است (این دو) و (سوم) همین ارتباط بین اعضای خانواده و احساسات عاطفی که بینشان وجود دارد سبب میشود که ملک و املاک آن میت بعد از خودش حفظ بشود، تلف نشود چون آنها حس وابستگی دارند به پدرشان، به همسرش، به برادرش، به زنش چون حس عاطفی دارد سبب میشود که آن ملکها، آن اموال که ظاهراً مفت و مجانی دستش آمده حیف و میل نکند، تلف نکند، اگر شخص هیچکاره باشد راحت این اموالی که خیلی ساده به دستش آمده آن اموال را تلف میکند در حالیکه جزو مقاصد قرآن است که اموال مردم در جامعه حفظ شود و این حفظ اموال منفعتش به کل جامعه برمیگردد به این سه دلیل این تقسیم عادلانه است حالا اجرای عدالت، خدا دوست دارد به همین خاطر هرکس اینها را، این حد و حدود الله را اجرا کرد «تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ» و از الله و رسولش اطاعت کرد این داخل بهشت میشود بهشتی که در زیرش نهرها جاری است، در آنجا ماندگار است و به خوشبختی میرسد.
«وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ» (نساء/۱۴)
و کسی که از الله و رسولش نافرمانی کند و از حد و حدود الله تعدی کند آن را وارد آتش میکند برای همیشه در آن ماندگار خواهد بود و برای آن شخص عذاب خوار کننده و ذلتباری آماده است.
«وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» و کسیکه از الله و رسولش نافرمانی بکند، این عدالت اجتماعی را بهم زند و ظلم بکند به نحوهی دیگر تقسیم بکند این دارد از الله و رسولش نافرمانی میکند چون دارد دچار ظلم میشود و از حد و حدودش «وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ» و از حد و حدود الله تعدی بکند، پا درازتر بکند «يُدْخِلْهُ نَارًا » آن را وارد آتش میکند آتشی که «خَالِدًا فِيهَا» برای همیشه در آن ماندگار خواهد بود «وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ» و برای آن شخص عذاب خوار کنندهای و ذلت باری آماده است.