سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
صفحه 78
«لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ ۚ نَصِيبًا مَفْرُوضًا»(نساء/۷)
برای مردان بهرهای است از آنچه که پدر و مادر و نزدیکان به جا گذاشتهاند، وبرای زنها هم نصیبی است (بهرهای است) از آنچه که پدرو مادر و نزدیکان از خود به جا گذاشتهاند، خواه کم باشد یا زیاد، سهمی مشخص و تعیین شده است.
دو تا جمله دارد بیان میکند وقتی پدر خانه یا مادر خانه یا یکی از قوم و خویشان درجه یک وقتی فوت میشود میگوید مردان سهم دارند در آن چیزیکه از میت به جا مانده و دقیقاً خانمها هم سهم دارند در آنچه که میت از خودش به جا گذاشته و با این قضیه، با این آیه دارد سهم زنها را تثبیت میکند که هیچکس حق ندارد خانمها را از دور میراث بردن خارج بکند، این یک «مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ» کم باشد از آن یا زیاد. به بهانهی اینکه این مال، منقول هست، غیر منقول هست این ملک است، این زمین است، این طلا است و در اینها زن سهم دارد و در این ملکها مثلاً در زمین فلانجا، در یک منطقهی دور، در یک صحرا، زن چه به زمین! و زن سهمی در آن ندارد، به این بهانهها بخواهد زن را محروم بکند هم این عبارت را بیان فرمود: «خواه کم باشد یا زیاد» هرچه باشد مرد سهم دارد زن هم سهم دارد، «نَصِيبًا مَفْرُوضًا» سهمی است مشخص شده، همینجوری نیست کسی توجیه بکند و کسی را گول بزند و به قول معروف شیره سر کسی بمالد و آن را محروم بکند؛ سهمها هم مشخص شده، کسی نمیتواند سوءاستفاده بکند حالا آن مشخص شده کجاست؟ سه تا آیه بعد میرسیم و حالا آیاتی که جلو رویمان هست.
«وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا»(نساء/۸)
وهرگاه در مجلس تقسیم، نزدیکان و یتیمان و بینوایان حاضر شدند آنها را هم برخوردار کنید و بهطور شایسته با آن ها صحبت کنید.
وهرگاه حاضر شدند در مجلس تقسیم، موقع تقسیم و میراث، اگر حاضر شدند نزدیکان آنهایی که دیگر سهمی ندارند، (قوم و خویشان) و یتیمان که سهمی ندارند و بینوایان که سهمی ندارند اگر در مجلس تقسیم میراث حاضر شدند، «فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ» آنها را هم برخوردار کنید یک چیزی به آنها هم بدهید، «وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا» و بهطور شایسته، با آن ها صحبت بکنید، یک وقتی چون سهمی ندارند پرخاش نکنید، یک وقتی چون یک مقدار کم به آنها دادید با ناراحتی آنها را دور نکنید، به آنها توضیح بدهید که حالا این مقدار میراث، دیگر بیشتر ظرفیت ندارد، دیگر برایشان دعا بکنید خدا به شما هم مال و ملک و سرمایه و دارایی بدهد برایشان دعا بکنید، برایشان حرفهای شیرین، توجیههای خوب، سخن شیوا و قشنگ و شیرین با آنها به صورت شایسته صحبت بکنید و از دل آنها در بیاوردید که یک وقتی با ناراحتی از پیش شما نروند، یک چیزی به آنها بدهید و دیگر مابقی و با زبان جبران کنید، به آنها توضیح بدهید یعنی هم لحاظ مالی و هم به لحاظ روحی دارد قرآن آنها را مورد توجه قرار میدهد که یک وقتی بین شما و آنها کدورتی بعد از تقسیم میراث پیش نیاید.
«وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا» (نساء/۹)
و باید بترسند آن کسانی که اگر ذریهی ضعیفی از پشت سرشان به جا گذاشتند که بر آنها میترسند، الله را مد نظر قرار دهید و باید گفتار عادلانه و درست انجام دهند.
و باید بترسند آن کسانی که اگر ذریهی ضعیفی از پشت سرشان به جا گذاشتند که بر آنها میترسند، یعنی شما تصور بکنید خودت مردی و اگر بمیری بعد از خودت ذریهی ضعیفی بهجا میماند، فرزندانت خرد و کوچک هستند، برادرهایت کوچک هستند، خردسال هستند و این بچههایتان که ضعیف هستند اگر دیگران مراعات حالشان نکنند، اگر دیگران حقشان را بخورند شما از این قضیه میترسید و دوست ندارید این اتفاق بعد از مرگ برسر بچههایتان بیاید پس بترسید و با یتیمهای مردم هم به مثل آنجوری که دوست داری با یتیمهای خودت با بچههای خودت برخورد بشود شما هم با یتیمهای مردم همانجور برخورد بکنید، همانجور تعامل بکن، آنچه برای خودت میپسندی برای دیگران بپسند چون یک وقت امکان دارد مثلاً یک شخص فوت میشود مثلاً چهار تا برادرند یکی از برادرها فوت میشود بعد پدرشان فوت میشود حالا با سه تا برادر ماندند آن کسی که قبل از پدرش فوت شد یتیم دارد، وقتی پدر خانه فوت شد مال میراث به چه کسی میرسد؟ به آن سه تا برادر، به آن کسی که قبل از پدرش فوت شده به او نمیرسد، به یتیمها هم نمیرسد حالا الله اینجا از خودش مایه میگذارد که شما ای سه تا برادران، شما خودتان را جای آن برادرتان بگذارید که قبل از شما فوت شده و بچه های ضعیفی دارید، آیا دوست ندارید عموهایشان از بچههایتان حمایت کنند؟ حالا که شما عموی آن بچهها هستید، از آن مال و میراث قبل از تقسیم یک سهم خوبی از خودتان بدهید به آن یتیمهای برادرتان بدهید و خودتان را جای آن بگذارید و از خدا بترسید «فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ» الله را مد نظر قرار بدهید پس باید الله را مد نظر قرار بدهند «وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا» و باید گفتار عادلانه و درست انجام بدهند، نگویید که چون سهمی ندارند ما به آنها نمیدهیم، توجیه نکنید، دلیل الکی نیاورید که از سر خودتان بیندازید، حرف محکم و عادلانه بزنید، طرفتان الله است نه یتیمهایی که نمیفهمند، آنها را فقط راضی کنید؛ آنها را رهاکنید و دورشان بکنید طرفتان الله است، عادلانه حرف بزنید و آنها را از مال میراث برخوردار بکنید یا حالا به هر شکل دیگر یک نفر در حیات خودش حتی، در حیات خودش میخواهد تقسیم بکند به فرزندانش بدهد، توجه بکند، آن افراد ضعیف در خانواده و فامیل هم مد نظر قرار بدهد به آنها هم یک چیزی در نظر بگیرد، آره این کار را هم انجام بده، خودشان را جای آن بگذارد که اگر بمیرد و ضعیف باشد چه اتفاقی میفتد؟ دوست ندارد! الان همان اتفاق برای آنها پیش آمده پس آنها را هم مدنظر قرار بده و به هر شکل حتی در حیاط زندگی معمولی ما هم به همین شکل، ما اگر بمیریم چهجوری انتظار داریم حالا به نسبت بقیهی مردم هم وقتی با مشکل مواجه میشوند ما همان رفتار را انجام بدهیم که دوست داریم با خودمان انجام بدهند.
«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا» (نساء/۱۰)
بدون شک آن کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند اما در حقیقت دارند در شکمهایشان آتش میخورند به زودی در همان آتش شکمشان برافروخته میشود.
بدون شک آن کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند، خوردن اموال یتیم اشکال ندارد وقتی به ظلم نباشد مهمانی هست، چیزهایی دیگر، مشارکت مالی هست در صورتی که به ظلم دارد اموال یتیم را میخورد اینها در حقیقت دارند در شکمهایشان آتش میخورند، آتش میبلعند، تو شکمشان میریزند. «وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا» و خیلی زود آتشی که دارای شعلههای فراوان و سوزندگی وحشتناکی هست به زودی آن آتش را از جسمشان روشن میکنند از همین شکمشان که با خوردن مال یتیم تو شکمشان ریختند، آن آتش ریختند و تو جهنم همان آتش شکمشان برافروخته میشود، آنقدر برافروخته میشود که دیگر جهنمیان شکمشان از این آتش شکمشان عذاب میکشند و آنها هم معذب میشوند. «وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا» هم به معنای داخل شدن به آتش هست و هم به معنای برافروخته کردن آتش، حالا با توجه به ریشهی کلمه.
«يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ ۖ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ۚ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ ۖ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ ۚ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ۚ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۗ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا ۚ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا» (نساء/۱۱)
الله شما را در مورد اولادتان سفارش میکند؛ برای پسر به اندازهی بهرهی دو دختر است، پس اگر آن دختران دو به بالا بودند، دو سوم میراث از آنچه که به جا مانده است میبرند، واگر یک دختر باشد، نصف میراث را میبرد و برای پدر و مادرش و برای پدرش یک ششم و برای مادرش هم یک ششم است، از آنچه که از آن میت بهجا مانده درصورتی که آن میت فرزندی دارد، پس اگر برای میت فرزندی نباشد میراثبر او پدر و مادرش است، پس برای مادرش یک سوم و دو سوم باقی مانده که معلوم است سهم پدرش میشود پس اگر آن میت برادرانی داشته باشد پس برای مادرش یک ششم است بعد از وصیتی است که میت به آن وصیت کرده، یا بعد از دینی است که بر عهده دارد؛ پدرتان و فرزندانتان شما نمیدانید که کدامشان به نسبت شما نافعتر هستند، این فریضه از جانب الله تعیین شده، بدون شک که الله بسیار دانا و بسیار با حکمت است.
«يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ» الله شما را سفارش میکند به نسبت فرزندانتان در مورد اولادتان، «أَوْلَادِ» پسر و دختر. الله شما را سفارش میکند مواظب باشید، ملاحظه بکنید، به همه لحاظ در فکر فرزندانتان باشید و یکی از آن موارد بحث میراث هست «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» برای پسر به اندازهی بهرهی دو دختر هست یا برای برادر، به اندازهی بهرهی دو خواهر هست، مثلاً اگر دو تا خواهر و برادرند آن برادر دو برابر میراث گرفت خواهر شد نصف، نصف برادر، خب آن خواهر ناراحت نشود چون ایشان هم ازدواج میکنند با یک مرد دیگر که آن مرد در آن خانواده دقیقاً به مثل برادرش آن هم دو برابر ارث گرفته، خواهرش نصف، خودش دو برابر ارث گرفته و این دختر خانه با آن مرد که دو برابر ارث گرفته ازدواج میکند و از آن دو برابر ارث، این استفاده میکند و اگر برادرش دو برابر از خودش ارث گرفته هم باز ناراحت نباشد، چون این برادر خودش نمیخورد، این برادر قدرت مالیش بالا میرود با یک دختر دیگر، در آن خانواده که دقیقاً آن دختر نصف میراث گرفته، این دو برابر، آن چیزی که بیشتر میراث گرفته میرود با آن یکی دختر ازدواج میکند و با آن تقسیم میکند در زندگی و در نتیجه باهم مشترکند این سهم بیشتر آن دختر میخورد از این پسر خانه و آن یکی خانواده هم سهم بیشتر دختر این یکی خانه از او استفاده میکند و در نتیجه میشود عادلانه «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ»، پس اینها پیشبینی شده که دارد اینها را بیان میفرماید و الا که هیچ کاری نداشت میگوید: «به اندازهی هم». قرار است یک اتفاقات دیگری بیفتد، یک مسئولیتهای دیگر قرار است تعریف بشود به خاطر آن مسئولیتها، اینجوری شده و الا که الله قصد ندارد بندگانش را اذیت کند، اللهای که عادلانهتر از همه میگوید وعادلتر از همه هست که نمیخواهد کوچکترین ظلمی بکند این برای یک چیز دیگر هست. «فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ » پس اگر آن دختران دو به بالا بودند «فَوْقَ اثْنَتَيْنِ» تعدادشان دونفر به بالا بود، «فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ» دو سوم میراث از آنچه که به جا مانده میبرند، سهمیلیارد، دومیلیارد سهم دو دخترمیشود. دو میلیارد سهم سه دختر یا بیشتر میشود. «وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ» واگر یک دختر باشد، تک دختر هست «فَلَهَا النِّصْفُ» نصف میراث را میبرد، سهمیلیارد، یک میلیارد و نیم سهم خودش است، این فرزندان و خواهر و برادران البته در صورتی که میراثبر دیگر، که حالا مفصلش انشاءالله بعداً میآید نداشته باشد، خودشان فقط میراثبر باشند «وَلِأَبَوَيْهِ» و برای پدر و مادرش، حالا دارد در مورد پدر و مادر خانه صحبت میکند؛ فرزندی فوت شده، پدر دارد، مادر دارد و «وَلِأَبَوَيْه»ِ و برای پدر و مادرش «لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ» برای پدرش یک ششم و برای مادرش هم یک ششم هست از آنچه که از آن میت بهجا مانده درصورتی که آن میت فرزندی دارد، در صورتی که فرزند دارد؛ پسر یا دختر، پدرش یک ششم، مادرش یک ششم میبرد. «فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ» پس اگر برای میت فرزندی نباشد «فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ» اگر میت فرزندی نداشته باشد و میراثبرانش پدر و مادرش هستند «وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ» میراثبرانشان پدر و مادرش هستند «فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ» پس برای مادرش یک سوم و دوسوم باقیمانده که معلوم است سهم پدرش میشود «فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ» پس اگر آن میت برادرانی دارد پس برای مادرش یک ششم است؛ چون وقتی آن میت برادرانی دارد یعنی پدر خانه فرزند دیگر هم دارد که باید از آنها حمایت مالی بکند در این صورت درست است که برادران سهمی نمیبرند ولی سهم مادر خانه میشود یک ششم و سهم پدر خانه بیشتر میشود تا بتواند از فرزندان خانه، از برادران میت، حمایت بهتری انجام بدهد تمام این قضایا: «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ» بعد از وصیتی هست که میت به آن وصیت کرده یا بعد از دینی هست که بر عهده دارد یعنی اگر وصیتی کرده که به کسی غیر از میراثبران چیزی برسد و خیری بدهد یا به هر شکل یک چیزی برای خودش یعنی بعد از وفاتش وصیت کرده که مقداری از اموال البته به شرطی که تا یک سوم (از یک سوم کمتر باشد) به آن وصیتش عمل میشود و بعد از آن دیگر شروع میشود به همین تقسیم میراث بر این منوالی که توضیح داد یا اگر میت دینی برگردن دارد مثلاً مهر خانمش را پرداخت نکرده اول آن مهریه خارج میشود، اگر قرضی بر عهده دارد آن قرضها اول اخراج میشود بعد از اینکه قرضها از مال میراث خارج شد حالا آن مال میراث تقسیم میشود. «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ»، «آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا» پدرانتان و فرزندانتان، شما نمیدانید که کدامشان به نسبت شما نافعترند یعنی شما تلاش نکنید پس که با ذهن خودتان با توجیه و تحلیل خودتان، این اموال را تقسیم بکنید شما نگاه به وضعیت حالی خودتان نکنید، آینده معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد الان این فرزند خیلی فرزند مهربان و بهدرد بخوری هست، آن یکی برای خانواده تلاشی نمیکند از کجا معلوم فردا آن یکی متوجه شد توبه کرد خدمتگزار پدر و مادر و خانوادهاش شد و این یکی که الان مهربان است فردا اصلاً چرخ خورد و به سمت و سوی دیگر رفت شما نمیدانید الان در زندگی کدام یکی برای شما نافعتر است و در آینده بعد از مرگتان کدام یکی برایتان نافعتر است شما نمیدانید پس همین چیزی که الله بیان فرموده تسلیمش بشوید تا مشکل و اختلافات پیش نیاید، بر همین اساس اموال میراث را تقسیم بکنید. «فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ» این فریضه از جانب الله تعیین شده این نصیبها و سهمها از جانب الله بهعنوان یک واجب تعیین شده است. «إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا» بدون شک که الله بسیار دانا و بسیار حکیم است ما هر چهقدر حلم و حکمت داشته باشید به علم و حکمت الله نمیرسد، این ها بر اساس علم و حکمت الله است که به این شکل دارد بیان میفرماید و شما ایمان داشته باشید به علم و حکمت الله و به این شکل اموال میراث را تقسیم بکنید.