سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
تلاوت این صفحه:
صفحه ۱۳۳
«فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»(انعام/٤٥)
پس کنده شد پشت قومی که ظلم کردند (نسل قومی که ظلم کردند) و تمام حمد و ستایشها برای الله صاحب جهانیان است.
در آیهی قبل بیان فرمود که: «ما برای اینکه مردم ستمگر را متوجه کنیم، ابتدا عذابهای کوچک، کوچک برای آنها میفرستیم اگر متوجه شدند که چه خوب، اگر متوجه نشدند آن گرفتاریها، مصیبتها از آنها برطرف میشود و برمیگردند به زندگی معمولی، زندگی مرفه و در اوج زندگی مرفه و اوج سرمستی، یکدفعه عذاب استئصال، عذاب ریشه کن بر سرشان میفرستیم که حالا این آیه پایان و نتیجهی عقوبت ستمگران در دنیا را دارد بیان میکند. میگوید بعد از آن مرحله دیگر کسانی که ظلم کردند، نسلشان قطع میشود، نسلشان از این زمین کنده میشود و حمد و ستایش هم برای الله، صاحب جهانیان است. یک موقع کسی فکر نکند که ظالمان وقتی که نابود میشوند خدا دارد در حقشان ظلم میکند بر عکس، همین قسمت که ستمگران دارند نابود میشوند باید شکر خدا را گفت چون از بین رفتن یک ظالم، یعنی رشد کردن یک نفر دیگر، یعنی آزادی و حق حیات داشتن دیگران و آدم با برطرف شدن ظلم و از بین رفتن ظالم آن موقع حمد خدا میگوید. در پایان آنها فرموده: «وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» انتقادی هم بر الله نیست و اتفاقاً همین جا محل ستایش الله است که ظالم را بر داشت آن ظالمی که هیچ کس نمیتوانست او را بر دارد و مدتها ظلم میکرد الله او را بر داشت و الحمدلله.
«قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ»(انعام/٤٦)
بگو: به نظر شما، که اگر الله شنوایی شما را بگیرد و بینایی شما را بگیرد و بر دلهایی شما هم مهر بزند، کدام معبود غیر از الله آنها را به شما بر میگرداند؟ نگاه کن که چطوری ما آیات را به ادبیات مختلف داریم بیان میکنیم ولی آنها چطوری رو میگردانند.
بگو: «شما چه میبینید؟» به نظر شما «أَرَأَيْتُمْ» شما نظر بدهید، بگویید ببینم چهطور میشود که اگر الله شنوایی شما را بگیرد و بینایی شما را بگیرد و بر دلهای شما هم مهر بزند، کدام معبود غیر از الله آنها را به شما بر میگرداند؟ جواب بدهید الله نعمتی را از شما گرفت، خاصتاً این بهترین نعمتها، که برای ادراک و فهمیدن است دیگر چه کسی آنها را به شما برمیگرداند؟ «انْظُرْ» نگاه کن که چطوری ما آیات را به ادبیات مختلف داریم بیان میکنیم، به زبانهای مختلف داریم بیان میکنیم (منظور هر بار از یک زاویهای داریم توضیح میدهیم) ولی باز نگاه کن که آنها چطوری رو میگردانند، از این آیات اعراض میکنند.
«قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ»(انعام/٤٧)
بگو: نظر بدهید، اگر عذاب الله سمت شما، به صورت یکباره یا به صورت جهری بیاید، آیا جز قوم ظالم کسی هلاک میشود؟
بگو: نظر بدهید، به نظر شما اگر عذاب الله سمتتان بیاید به صورت یکباره (یهویی) یا به صورت جهری (آشکارا)، «بَغْتَةً» شخص متوجه نمیشود یکباره آن را بر داشت، رفت، او را برد و «جَهْرَةً» خودش دارد میبیند تا موقع کاملاً بر چیده شدنش، خودش دارد تماشا میکند و از بین رفتن خودش را میبیند. (کمکم، به صورت ظاهر، میشود: جهره) میگوید: اگر عذاب الله بیاید: «بَغْتَةً» یا«جَهْرَةً» خب آیا جز قوم ظالم کسی هلاک میشود؟ یعنی تماماً نفسهای ظالمان و ستمگران دست الله است و به هر شکلی که بخواهد، پنهانی یا آشکار آنها را از زمین بر میدارد و جز قوم ظالم هم کسی هلاک نمیشود.
«وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»(انعام/٤٨)
و ما پیغمبران را نمیفرستیم إلا که بشارت دهنده و انذار دهنده هستند پس هر کس که ایمان آورد و تلاش کرد در آینده کارهای خود را اصلاح کند، نه بر آنها ترسی است و نه هم از چیزی اندوهگین میشوند.
میفرماید: «و ما پیغمبران را نمیفرستیم إلا که بشارت دهنده و انذار دهنده هستند.» یعنی کارشان این است که به آدمهای خوش نیت و خوش رفتار، خوش خبری بدهند و به آدمهای بد دل و بد رفتار انذار بدهند؛ ما پیغمبران را برای این میفرستیم. (فقط همین) حالا از آن طرف، یعنی پیغمبران زوری ندارند که مردم را به زور به ایمان بیاورند، (هیچ پیغمبری)، با شمشیر کسی را مسلمان کنند، هیچ پیغمبری همچنین رسالتی نداشته است. حالا از آن طرف مردم؛ پس هر کس که ایمان آورد، صحبت پیغمبران را، بشارت و انذار آنها را پذیرفت و راه درست را در پیش گرفت، اشتباهاتش را جبران کرد و تلاش کرد در آینده کارهای خود را اصلاح کند: «وَأَصْلَحَ»این مجموعه نه بر آنها ترسی است و نه هم از چیزی اندوهگین میشوند (این یک دسته) و دستهی دوم:
«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ»(انعام/٤٩)
و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند عذاب آنها را در بر میگیرد به خاطر نافرمانیهایی که انجام میدادند.
ولی کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، دروغ پنداشتند، آن رسالت پیغمبران را باور نکردند، عذاب آنها را در بر میگیرد، به خاطر نافرمانیهایی که انجام میدادند این هم میشود عاقبت این دسته: دستهی کافر
«قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۚ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ»(انعام/٥٠)
بگو: «من به شما نمیگویم که خزینههای الله نزد من است. علم غیب هم نمیدانم و نمیگویم به شما که من ملک هستم، من پیروی نمیکنم مگر آنچه که به سوی من وحی میشود. بپرس، آیا شخص کور و بینا مثل هم هستند؟ آیا تفکر نمیکنید؟
بگو: من به شما نمیگویم که خزینههای الله نزد من است. من گاهی همچنین ادعایی ندارم که خزینههای الله، گنجینههای الله دست من است، من هیچ کارهای نیستم، علم غیب هم نمیدانم «وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ» و به شما نمیگویم که من ملک هستم، من مثل شما آدم هستم هیچ کدام از این امتیازات را ندارم. من پیروی نمیکنم إلا آنچه که به سوی من وحی میشود. کسی که به من خط میدهد، وحی است، من از هیچ کسی خط نمیگیرم، إلا آنچه که از جانب الله به من وحی میشود. بپرس «قُلْ»، «هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِير»آیا شخص کور و بینا مثل هم هستند؟ کسی که این هدایتهای الله را میبیند و نمیبیند، آیا مثل هم هستند؟ آیا تفکر نمیکنید؟
«وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ»(انعام/٥١)
و انذار بده به وسیلهی آن کسانی که میترسند که به سوی الله محشور میشوند، به غیر از الله هیچ دوستی و هیچ شفاعتگری برای آنها نیست، شاید به تقوا برسند.
و انذار بده به وسیلهی آن «بِهِ» به وسیلهی همین وحی، به وسیلهی همین قرآن. انذار بده، هشدار بده، کسانی که میترسند که محشور میشوند، یعنی آنهایی که از حشر خود نمیترسند یا باور ندارند که دوباره بعد از مرگ محشور میشوند، از قبر خود بلند میشوند، پیش الله جمع میشوند، آنهایی که اینها را باور ندارند خب هیچ راهی دیگر برای آنها نیست، حرفی دیگر باقی نمیماند. آنهایی که میترسند که محشور میشوند تو آنها را هشدار بده، آنها دلشان بیدار است که به سوی پروردگارشان محشور میشوند. «لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ» به غیر از الله هیچ دوستی و هیچ شفاعتگری برای آنها نیست، این را میدانند، حواسشان به آن روز است، آن روز را جدی میگیرند، آنها را هشدار بده تا شاید به تقوا برسند. اینها مسیر درست را، مسیر تقوا را پیدا کنند.
«وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ»(انعام/٥٢)
و تو طرد مکن کسانی که پروردگار خود را در صبحگاه و شامگاه فرا میخوانند، او را میخواهند که حساب آنها بر تو نیست، اصلا. و حساب تو هم بر آنها نیست، اصلا. اجازه نداری که یک قدم آنها را از خودت دور کنی که اگر این کار را کردی دیگر تو آن موقع واقعاً ظالم هستی.
میفرماید: «و تو طرد مکن، آنها را از خودت دور نکن؛ کسانی که پروردگار خود را در صبحگاه و شامگاه فرا میخوانند.» که فقط رضای او را میطلبند «يُرِيدُونَ وَجْهَهُ» او را میخواهند، که حساب آنها بر تو نیست، اصلاً «مِنْ شَيْءٍ» و حساب تو هم بر آنها نیست اصلاً، مبادا که آنها را طرد کنی و در نتیجه از ظالمان شوی. حالا میفرماید که: آن کسانی که پروردگار خود را فرا میخوانند حالا اینجا خوب دقت کنید بحث چیست؟ موضوع این است که در یک جامعه خیلی طبیعی است که افرادی از نظر استعداد، هوش، کارایی، فعالیت و توانمندی در سطح اعلایی هستند، به مثل، اصلاً خود شخص رسولالله صل الله علیه و سلم و اصحابش (تعدادی از آنها، همه در یک سطح نبودند) و افراد دیگر هستند که در سطح متوسط هستند؛ از نظر توانمندی، مفید بودن و کارا بودن و خیلیها هم هستند در سطح پایین هستند، حداقل دینداری را دارند منتها از نظر علم، از نظر ثروت، از نظر تفکر، راهحل دادن و ایده پردازی این توانمندی، این استعدادها را ندارند دست خودشان هم نیست منتها یک بندهی سادهای برای الله هستند، الله را در صبح و شب یاد میکنند، نمازهایشان را میخوانند، عبادات خود را انجام میدهند، خب آنهایی که در سطح اعلا هستند امکان دارد که حواسش فقط برای همسطحهای خودش باشد، یا رئیس یک مملکت، حاکم یک مملکت، با همطرازهای خودش مشغول باشد، یک رئیس جمهور، یک امام جمعه، یک شخص مسئول، یکی که از نظر سمت دینی در حد اعلا قراردارد یا آن کسی که سمت سیاسی دارد و بعد حواسش به همطرازهای خود هست و به افراد بلند پایه و مشغول آنها است، به مثل شخص رسولالله صل الله علیه و سلم که مشغول این کارهای کلان اجتماعی بود. حالا میفرماید که: «یک موقع این مشغولیت تو سبب نشود که این افراد معمولی، مسلمانهای معمولی، که الله را یاد میکنند، بندگی میکنند، تو از آنها غافل باشی، مبادا یک وقت آنها را از خودت دور کنی، مبادا به نیازهای آنها بی توجه باشی، این کارها را انجام نده.» از هیچ چیزی هم نترس، خب آنها وقت میگیرند، آنها برای تو کار درست میکنند، برای تو مشغولیت درست میکنند، تو وظیفه داری به آنها برسی، دیگر حساب و کتاب آنها بر گردن تو نیست که آنها مگر چقدر کارا هستند، چقدر مگر ارزش دارند که برای آنها وقت گذاشته شود. حساب و کتاب تو هم بر آنها نیست، چه کار به آنها داری، اینها بندهی خدا هستند یعنی طرفشان الله است و تو مکلفی هوای مردم معمولی را داشته باشی، مکلفی به خواستههای آنها توجه کنی و اجازه نداری که یک قدم آنها را از خودت دور کنی، منظور: به نیازهای آنها بیتوجه باشی که اگر این کار را کردی «فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ» دیگر تو آن موقع واقعاً ظالم هستی.