سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7

سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286

سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200

سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176

سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11

سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20

سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42

سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29

سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19

سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25

سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22

سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17

سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25

سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30

سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20

سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15

سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21

سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11

سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8

سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8

سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19

سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25

سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8

سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8

سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9

سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱

سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8

سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹

سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷

سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳

سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴

سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵

سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶

صفحه ۱۲۵ / جزء ۷ / آیه ۱۰۴ الی ۱۰۸

 دانلود فایل تصویری   دانلود فایل صوتی     پرسش و پاسخ صفحه
تلاوت این صفحه:

صفحه ۱۲۵

«أَعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
پناه می‌برم به الله از شر شیطان رانده شده
«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ»(مائده/۱۰۴)
و زمانی که به آن‌ها گفته می‌شود شما بیایید به سوی آنچه که الله نازل کرده و بیایید به سوی رسول، می‌گویند ما برایمان بس است همان چیزهایی که پدران‌مان را می‌دیدیم بر آن، هر چند که پدرانشان هیچ علمی نداشتند، باز هم حاضر نیستند دست از پدران‌شان بردارند؟
و زمانی که به آن‌ها گفته می‌شود شما بیایید به سوی آنچه که الله نازل کرده، این خرافات را رها کنید، این بحیره چی هست؟ این وصيله چی هست؟ این‌ها را رها کنید به سوی آنچه که الله نازل کرده بیایید و به سوی رسول بیایید، ببینید رسول خدا، قاصد خدا چه می‌گوید، می‌گویند: «قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا» می‌گویند: «ما برای‌مان بس است همان چیزهایی که پدران‌مان را بر آن می‌دیدیم که معتقد به آن بودند، آن کارها را انجام می‌دادند، ما هم آن‌ها را می‌گیریم.» هر چند که «أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ» هر چند که پدران‌شان هیچ علمی نسبت به آن قضیه نداشتند و بر مسیر درست نبودند؛ از آن‌ها به ارث رسیده و از روی تعصب دارند همان مسیر را ادامه می‌دهند، اگر چه این‌جوری است باز هم حاضر نیستند دست از پدران‌شان بردارند؟
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(مائده/۱۰۵)
ای کسانی که ایمان آوردید، مواظب خودتان باشید، به شما ضرر نمی‌رساند کسی که گمراه شد، زمانی که شما خودتان را بر هدایت نگه داشتید، بازگشت شماها به سوی الله است، همه‌تان، آن موقع خبر می‌دهد به آن کارهایی که قبلاً انجام می‌دادید.
ای کسانی که ایمان آوردید، به الله و رسول اعتماد کردید مواظب خودتان باشید، «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» مواظب خودتان باشید، خودتان را دریابید، «لاَ يَضُرُّكُم» به شما ضرر نمی‌رساند کسی که گمراه شد زمانی که شما خودتان را بر هدایت نگه داشتید.چ؛ آن پدرانی که آن خرافات دارند، آن همه توده‌ی مردم و اجدادشان و حالا آن چیزهایی که به مردم گفته می‌شود، با اندیشه‌ی مردم بازی می‌شود و دیگر آن خرافات، فرهنگ اکثریت شده می‌گوید: «در چنین جامعه‌ای مواظب خودتان باشید، اگر شما خودتان را بر مسیر هدایت بگیرید حالا آن همه مردم دارند در مسیر گمراهی می‌روند، یا پدران‌تان، یا بقیه، یا حتی یک خانواده، خواهر، برادر، پدر، مادر، اما این یکی فرزند متوجه هدایت خدا شده، می‌گوید تو مواظب خودت باش، مبادا تو که می‌فهمی تعصب به خرج بدهی، خودت را بر صراط مستقیم نگه دار حالا اگر آن‌ها بر گمراهی هستند به تو ضرری نمی‌رسد.»، «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ» بازگشت شما (همه شما) به سوی الله است و شما باید پاسخگوی الله باشید آن موقع شما را خبر می‌دهد به آن کارهایی که قبلاً انجام می‌دادید: «فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ ۚ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۙ وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ»(مائده/۱۰۶)
ای کسانی که ایمان آوردید، شهادت بین شما، زمانی که مرگ یکی از شما فرا رسید، هنگام وصیت دو نفر اهل عدالت از خودتان، یا دو نفر از غیر خودتان انتخاب کنید، شما اگر در شهر خودتان نیستید، آنجا مصیبت موت بر سر شما می‌آید؛ شما آن دو نفر را بعد از نماز بیاورید و آن‌ها را قسم دهید به شرطی که شک دارید. ما به هیچ قیمتی عهد و پیمان‌مان را نمی‌فروشیم حتی اگر به نفع قوم و خویشان‌مان باشد، و ما شهادت الله را کتمان نمی‌کنیم که ما در این صورت از گنهکاران خواهیم بود.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ» ای کسانی که ایمان آوردید! شهادت بین شما، زمانی که مرگ یکی از شما فرا رسید، هنگام وصیت که دو نفر اهل عدالت از خودتان، یا دو نفر از غیر خودتان انتخاب کنید، به عنوان شاهد بگیرید بر وصیتی که می‌خواهید انجام بدهید؛ یک شخص در شهر خودش است، یکدفعه پشت ماشین مثلاً تصادف کرد و دید که دارد ازش خون می‌رود، خب چنین جایی آدم نباید دستپاچه شود، این البته خیلی مسأله‌ی سختی است ولی انسان مؤمن ملاحظه‌ می‌کند که اگر فوت شد با مرگش آیا حقّ و ناحقّی اتفاق نمی‌افتد؟ به کسی ظلم نمی‌شود؟ مرگ حق است، فوراً باید سراغ حق و حقوق‌ها برود و اگر چیزی دارد که باید وصیت کند، باید وصیت کند حالا امکان دارد که خانواده‌اش بالای سرش باشند، دوست و آشنا، به همان دوست و آشنا وصیتش را می‌گوید این می‌شود: «اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ»، یا امکان دارد در یک شهر غریب است، در آنجا تصادف می‌کند، به همان غریبه‌ها می‌گوید، حداقل دو نفر به عنوان شاهد می‌گیرد و آن حرف‌های پایانیش را به او بیان می‌کند مثلاً من این مقدار پول در حساب دارم، این مقدارش مال فلانی است مال من نیست، از فلانی قرض گرفتم، سند چیزی ممکن است از او نداشته باشد، خب پس یا از شما یا از غیر شما (حالا مسلمان باشد، غیر مسلمان باشد مهم نیست) در اولویت خودی‌ها، از قوم و خویش، یا مسلمان، و اگر نه، از غیر خودی غیر مسلمان حتی، به عنوان شاهد می‌گیرد و وصیتش را انجام می‌دهد چون وصیت قبل از میراث است (همان‌طور که در سوره‌ی مبارکه‌ی نساء آیات یازده و دوازده این را خواندیم و این وصیت هم جزئیات و توضیحات بیشتر هست که باز قبلاً در سوره‌ی مبارکه‌ی بقرة آیات صدوهشتاد و صدوهشتادویک و صدوهشتادودو خواندیم) که وصیت واجب است و حالا این وصیت واجب است می‌گوید شما ملاحظه‌ بکنید، موقع مرگ این وصیت را انجام دهید حالا چون آدم هر لحظه امکان دارد نفهمد چطوری می‌میرد از قبل این وصیت را چه خوب است که بنویسد. «إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ» یعنی شما اگر در شهر خودتان نیستید، در شهر غریب هستید دو نفر از غیر خودی هم می‌توانید شاهد بگیرید، مهم شاهد گرفتن است که تا جایی که امکان دارد کمتر حق و حقوق ضایع شود. و آنجا «فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ» آنجا مصیبت موت بر سر شما می‌آید؛ حالا دارد وارد ماجرا می‌شود. این شد وصیت و شخص باید حداکثر موقع مردن دیگر این کار را انجام بدهد و حداقلش از خیلی قبل‌تر حالا وارد ماجرا می‌شویم می‌فرماید: «تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى» شما آن دو نفر را (آن دو نفر که غیر خودی بودند شما از روی ضرورت او را به عنوان شاهد بر وصیتش گرفت و طرف فوت شد) حالا همان دو نفری که شاهد قضیه بودند، لحظات آخر آن میت وصیت کرده بود می‌گوید: «شما آن دو نفر را بعد از نماز بیاورید و آن‌ها را قسم بدهید.» البته «إِنِ ارْتَبْتُمْ» به شرطی که شما شک دارید اگر شک ندارید، یک وصیت معقول منطقی انجام داده که هیچی دیگر، آن دو نفر وصیت را شنیده‌اند، طبق وصیت عمل می‌کنند، به گوش خانواده‌ی میت می‌رسانند؛ میت شما لحظات آخر گفت که مثلاً فلان مبلغ مال فلانی است، فلان چیز مال فلان کس است… این‌ها را می‌رسانند و حق و حقوق‌ها ادا می‌شود قضیه تمام می‌شود و می‌رود، منتها اگر شما شک کردید یک‌جوری دارند می‌گویند، یک چیزهایی دارند عنوان می‌کنند که شما تعجب دارید می‌کنید و چنین جایی شک دارید واقعاً آن میت موقع لحظات آخر چنین وصیتی کرده! اصلاً شما تعجب دارید می‌کنید چنین جایی شما برای اطمینان از قضیه و اینکه دیگران به سادگی نیایند یک چیزی از یک شخصی همین‌جور بتراشند و به عنوان وصیت بگویند شما بعد از نماز آن‌ها را بیاورید، احضار بکنید، حالا بعد از نماز، هر نمازی که شما به صلاح می‌بینید بهتر است، امکان دارد نماز عصر باشد یا هر نماز دیگر، در آن مسجد محله و قوم و خویشان آن میت، و بالاخره اهل محل، کسانی که درگیر آن قضیه هستند بعد از نماز می‌آیند اصلاً امکان دارد بعد از نماز، نماز غیر مسلمان باشد همان یهودی، مسیحی برای خودشان نماز دارند، به نماز خودشان معتقدند، به نماز مسلمان‌ها معتقد نیستند نماز فرموده چون زمانی که معنویت شخص بالاتر می‌رود یک مقدار بیشتر از خدا می‌ترسد، نتیجتاً کمتر دروغ می‌گوید پس در چنین حالت معنوی، بعد از نماز آن‌ها را بیاورید. «فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ» به خدا قسم‌شان بدهید، قسم می‌خورند که چی؟ البته در صورتی که شک داشتید «إِنِ ارْتَبْتُمْ» قسم می‌خورند که چی؟ که «لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى» می‌گوید: «ما به هیچ قیمتی عهد و پیمان‌مان را نمی‌فروشیم» یعنی ما این شهادتی که داریم می‌دهیم، این شهادت حق است، به خاطر هیچ، ما به خاطر منافع دیگر، آن شهادت را تحریف نکردیم، ما دروغ نمی‌گوییم؛ آدم زمانی که در یک موقعیتی قرار گرفت که به نفعش نبود اگر آن شهادت بدهد یا اگر جورِ دیگری شهادت بدهد، کتمان بکند، انکار بکند، توجیه بکند به نفعش می‌شود، خب این می‌شود: «نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا» یعنی فروختن آن به یک بهایی، به یک کالایی. می‌گوید: «ما به هیچ قیمتی شهادتمان را خراب نمی‌کنیم، دروغ نمی‌گوییم» «وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى» حتی اگر به نفع قوم و خویشان‌مان باشد، «وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ» و ما شهادت الله را کتمان نمی‌کنیم، «إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ» که ما در این صورت از گنهکاران خواهیم بود که اگر ما شهادت خدا را کتمان کردیم. شهادت، این شهادت برای آن میت بود ولی فرموده: «شَهَادَةَ اللَّهِ» الله اسم خودش را آورد دیگر این طرف آن شاهدان میت نیست، میراث‌بران نیستند، طرف آن شخص، الله است، شهادت الله تبدیل شده می‌گوید ما این شهادت الله را کتمان نمی‌کنیم که در این صورت ما از گنهکاران خواهیم بود. خب حالا دیگر اطمینان حاصل شد و آن، طبق وصیت آن میت انجام می‌شود.
اما داستان ادامه دارد…
«فَإِنْ عُثِرَ عَلَىٰ أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِنْ شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ»(مائده/۱۰۷)
اگر برای شما محرز شد که آن دو نفر مستحق گناه هستند، دو نفر دیگر جای آن دو نفر می‌ایستند، از کسانی که از بقیه نسبت به میت نزدیک‌ترند، قسم می‌خورند به الله که این گواهی ما از این گواهی آن دو نفر به حقّ نزدیک‌تر است، و ما از حقّ نگذشتیم که در این صورت ما از ظالمان خواهیم بود.
می‌فرماید که: اگر برای شما محرز شد، شما یکسری نشانه‌هایی را پیدا کردید که آن دو تا دارند دروغ می‌گویند، «فَإِنْ عُثِرَ» عُثِرَ یعنی برای شما نمایان شد یکسری ادله‌ای، شواهدی، مدارکی، با توجه به صحبت‌های این میت که قبلاً که زنده بودند چه حرف‌هایی می‌زد، بالاخره برای شما یکسری چیزهایی پیش آمد که فهمیدید «عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا» که آن دو نفر به انحراف کشاندند و مستحق گناه هستند یعنی شهادتشان را دروغ گفتند حالا، حالا چه کار کنید؟ حالا که نمی‌توانید میلیارد پول، به خاطر شهادت او جا‌به‌جا کنید، بروید از این شخص بگیرید به آن شخص بدهید، در این صورت «فَآخَرَانِ يَقُومَانِ» دو نفر دیگر جای آن دو نفر می‌ایستند (همان بعد از نماز یا یک زمان دیگر) جایشان می‌ایستند: «يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا»، «مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الأَوْلَيَانِ» دو نفر از کسانی که از بقیه نسبت به میت نزدیک‌ترند، اولی‌ترند و گمان برده می‌شود که دارد به حقّ این‌ها اجحاف می‌شود، آن‌ها می‌ایستند، این‌ها چه کار می‌کنند؟ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ: قسم به الله که می‌خورند «لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شَهَادَتِهِمَا» که این گواهی ما از این گواهی آن دو نفر به حق نزدیک‌تر است، ما داریم درست می‌گوییم، «وَمَا اعْتَدَيْنَا» و ما ظلم نمی‌کنیم، و ما از حق نگذشتیم، ستم نکردیم «وَمَا اعْتَدَيْنَا» که اگر این کار را کرده باشیم «إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ» در این صورت ما از ظالمان خواهیم بود، ما از حق نگذشتیم، عدول نکردیم، حقّ این است، این پول‌ها مال او نیست، مال این است و می‌آیند آن شهادت را رد می‌کنند و خودشان به جای آن‌ها شهادت می‌دهند. حالا اگر این کار انجام شد آن چیزی که از نظر حقوقی و مالی انجام می‌شود بر اساس این دو نفر شاهد آخری که قسم خورده‌اند به آن عمل می‌شود.
«ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَىٰ وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ»(مائده/۱۰۸)
این کار بهتر است که شما شهادت را بر وجه خودش پیاده کنید، یا اینکه بترسند که قسم‌هایی قسم‌های دیگر را رد کند. تقوای الله پیشه کنید و بشنوید، و الله قوم فاسق را هدایت نمی‌دهد.
ذَلِكَ أَدْنَى أَن يَأْتُواْ بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا: این کار، این برنامه، این نظم اولی‌تر است، بهتر است که شما شهادت را بر وجه خودش پیاده کنید «أَن يَأْتُواْ بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا» شهادت را بر وجه خودش یعنی به طریقه‌ی درست و محکم اجرا کنید، «أَوْ يَخَافُواْ أَن تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ» یا اینکه بترسند که قسم‌هایی قسم‌های دیگر را رد کند، دو تا مطلب دارد بیان می‌کند؛ فایده‌ی این کار، فایده‌ی اول: شهادت در وجه خودش انجام شود چون این که وصیت واجب است و به این شکل گذاشته، یک وقتی امکان دارد تصور بکنید پدر خانه، فرزندش وضعش خوب است، مثلاً چهار تا فرزند دارد، یکی وضعش خوب است سه تای دیگر وضع‌شان خوب نیست، این پدر خانه یک پول هنگفت میلیاردی از آن فرزندش قرض گرفته، همين چند روز قبل قرض گرفته قرار است مثلاً فلان چیز برود بخرد، بقیه هم مطلع نیستند، به آن‌ها نگفته، اصلاً وقت نشده، یک دفعه اتفاقی پیش می‌آید و پدر می‌افتد در به حساب در لحظات آخر عمر، اگر وصیت نکند یا اگر وصیتش نرسانند یا اگر انکار بکنند و الی آخر… و آن فرزند ارشدش که پول دستی به پدرش داده و سندی هم ندارد که اکثراً از پدر هم سندی نمی‌گیرند، خب آنجا یعنی جلوی چشم خودش، پول خودش بین دیگران تقسیم می‌شود، هیچ کاری هم نمی‌تواند بکند، یک چنین ظلمی! این یک نمونه از ظلم است. می‌گوید: «شما اگر این کار را انجام بدهید، این شهادت در وجه خودش دارد پیاده می‌شود که در حق کسی ظلم نشود.» و دیگر اینکه شما از روی اینکه آبروی آن‌ها بریزد، آن دو نفر اولی که شهادت دادند (که می‌خواهند شهادت را تحریف بکنند)، برای حفظ آبرویشان که شده که یک وقتی در مسجد میان یک جمعی شهادتشان رد نشود که دو نفر بعدی بیایند جایشان شهادت بدهند و شهادت این‌ها از بین برود، این آبروریزی است، این زشت است، یعنی شخصیت طرف اصلاً زیر سؤال می‌رود، می‌گوید به خاطر این کار، این قضیه پیش نیاید دیگر مجبور شوند موقع شهادت دادن راستش را بگویند «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُواْ» تقوای الله پیشه کنید و بشنوید، این‌ها را بشنوید، شهادت خوب را بشنوید، این احکام را خوب به آن دقت کنید، «وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» و الله قوم فاسق را هدایت نمی‌دهد، آن‌ها را به سرانجام نمی‌رساند.