سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
تلاوت این صفحه:
صفحه۱۰۷
«أَعُوذُ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيْطَـٰنِ ٱلرَّجِيمِ»
پناه میبرم به الله از شر شیطان رانده
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ ۗ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»(مائده/۳)
مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که برای غیر الله قربانی میشود و حیواناتی که خفه شدند و حیواناتی که در اثر زجر و شکنجه مردند، و حیواناتی که از بلندی پرت میشوند و زمانی که حیوانات خودشان به همدیگر آسیب میزند و باقی مانده خورده شده حیوانات درنده، مگر آنچه که شما آن را ذبح کنید و آنچه که بر بتها قربانی شود و این که شما به وسیله فالگیری طلب تقسیم کنید بر شما حرام شده است، همه اینها گناه هستند. امروز کسانی که از دین شما کافر شدند، دیگر مأیوس هستند، پس از آنها نترسید، و از من بترسید. امروز من دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خودم را بر شما به کمال رساندم و راضی شدم برای شما که اسلام به عنوان دین شما باشد پس آن کسی که به اضطرار افتاد، در رنج و زحمت افتاد در صورتی که متمایل به گناه نبود پس الله غفور و رحیم است.
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ» مردار بر شما حرام شده است. آیه قبل در مورد آنچه که از چارپایان حلال است را بیان فرمود و الان دارد استثناء میکند؛ در مورد همان چارپایان که چه چیزهایی از آنها حرام است! میگوید: «مردار آنها بر شما حرام است.» خودشان با مرگ طبیعی بمیرند (مریض شوند یا به هر شکلی)، «وَالدَّمُ» و خون آنها بر شما حرام است و گوشت خنزیر، خوک (خوک دریایی باشد، یا خوک خشکی یا همان گراز باشد) بر شما حرام است چون خوک و گراز جزء خانواده گاوها به حساب میآیند؛ هم از نظر شکل و هم از نظر جثه ولی خنزیر تماماً بر شما حرام است. «وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ» و آنچه که برای غیر الله قربانی میشود؛ هر چه برای غیر الله سر بریده میشود، آن هم بر شما حرام است به خاطر هر چیزی باشد. «وَالْمُنْخَنِقَةُ» و حیواناتی که خفه شدند (از همین چهار تا) سرشان جایی گیر کرده، به طنابی، میلهای، چیزی و خفه شدند. «وَالْمَوْقُوذَةُ» و حیواناتی که در اثر زجر و شکنجه مردند مثلاً کسی با چوب میزند و میمیرد، یا قصاب میخواهد قربانی کند مثلاً یکدفعه کارد شکسته میشود، خراب میشود، نمیبرد با زجر و شکنجه و چند دقیقه طول میکشد و به این شکل این حیوان زجرکش شده و میشود: «مَوْقُوذَةُ» و حرام است. «وَالْمُتَرَدِّيَةُ» و حیواناتی که از بلندی پرت میشوند، یا این که از روی زمین درون چاه پرت میشوند. به هر شکلی وقتی که به این شکلها بمیرند حرام میشود. و به نحوی اینها توضیح بیشتر «الْمَيْتَةُ» است که میخواهد بگوید: «الْمَيْتَةُ» فقط این نیست که خودش بمیرد. در اثر حوادث هم بمیرند دوباره «الْمَيْتَةُ» میشود. «وَالنَّطِيحَةُ» و زمانی که حیوانات خودشان به همدیگر آسیب میزنند و یکی از آنها میمیرد مثلاً به آن یکی شاخ میزند و میمیرد این «النَّطِيحَةُ» میشود و حرام است. «وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ» و آنچه که درندگان آن را خوردند، باقی مانده خورده شده حیوانات درنده، بر شما حرام است. «إلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ» مگر آنچه که شما آن را ذبح کنید، به کارد دهید یعنی به موقع برسید که هنوز آن حیوان که درندهای به او حمله کرده هنوز زنده است و شما آن را ذبح کنید یا آن حیوانی که میخواهد خفه شود یا همه آنها «مُنْخَنِقَةُ، الْمَوْقُوذَةُ، مُتَرَدِّيَةُ، نَّطِيحَةُ» حیوان با همدیگر شاخ به شاخ میشود، ضربه میخورد و قبل از اینکه بمیرد، شما آن را قربانی کنید، ذبح کنید «إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ» إلا اگر به موقع رسیدید و آن را ذبح کردید آن موقع دیگر بر شما حلال میشود.«وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ» و آنچه که بر بتها، بر معبودان باطل قربانی شود، ذبح شود حالا مردهای باشد، بتی باشد، نزد مردم چیز مقدسی باشد و به هر شکل وقتی حیوان بر آنها ذبح شود. «وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ» و این که شما به وسیله فالگیری (چوبهای فالزنی) طلب تقسیم کنید. مثلاً همین حیوانات را بخواهید بین خودتان تقسیم کنید ولی با قرعهکشی، ده نفر میگویند: «مثلاً ما میخواهیم کباب بخوریم آن بره را از کجا بیاوریم؟ میآییم قرعهکشی میکنیم هر کسی قرعه به نام او افتاد او برود، بخرد و همگی از آن بره کبابش را میخوریم. این میشود به وسیله قرعهکشی بین هم تقسیم کردن یک نمونه از آن است. «ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ» میگوید: «همه اینها فسق هستند، گناه هستند، نافرمانی خداست و درست نیست.» «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ» امروز کسانی که از دین شما کافر شدند دیگر مأیوس هستند، دیگر امیدی ندارند که بتوانند دین شما را سربهنیست کنند، دیگر از دینتان ناامید شدند، دینتان میماند. «فَلَا تَخْشَوْهُمْ» پس از آنها نترسید، «وَاخْشَوْنِ» و از من بترسید. «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» امروز من دین شما را برای شما کامل کردم، امروز دین شما کامل شد، من آن را تکمیل کردم و نعمت خودم را بر شما به کمال رساندم. «وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» و راضی شدم برای شما که اسلام به عنوان دین شما باشد، دین شما اسلام باشد؛ این را من برای شما پسندیدم. «فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» پس کسی که به اضطرار افتاد، در رنج و زحمت افتاد در صورتی که غیر از تمایل به گناه داشت، متمایل به گناه نبود.«مُتَجَانِفٍ» یعنی به گناه مایل نبود «لِإِثْمٍ» به گناه، «فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ» در یک مخمصهای گیر کرد، از گرسنگی در یک رنج و زحمتی افتاد، اگر حرام بود ولی در جایی افتاد که امکان داشت جانش را از دست بدهد، میگوید: «وقتی کسی در این حالت واقع شد غیر از این که قلباً مایل به آن باشد. «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» الله غفور و رحیم است و میتوانید از آنها برای نجات جانتان بخورید، تناول کنید، در حالیکه زیادهروی نکنید.» یک وقتی امکان دارد شخصی در صحرا چیزی جزء یکی از اینها برایش مهیا نیست یا به جایی سفر میرود که در آن شهر هیچ چیز جزء گوشت خنزیر نیست و به هیج نحوی، به هیچ شکلی، هیچ کنسروی، مثلاً نمیتواند پیدا کند و خوراکی دیگری نیست إلا آن، و در یک حالت ضعف قرار دارد میگوید: «در چنین جاهایی وقتی در مخمصه افتادید؛ غیر از این که تمایل داشته باشید میتوانید بخورید، الله غفور و رحیم است بندگانش را دوست دارد
«يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ ۖ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۙ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ ۖ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ»(مائده/۴)
از تو میپرسند که: «چه چیزی برای آنها حلال است!» بگو برای شما پاکیها حلال شده است. شما به عنوان شکارچیان میتوانید آنها را (حیوانات) مخصوص شکار آموزش دهید. شما به آنها(حیوانات شکاری) یاد میدهید به آنچه که الله به شما یاد داده است پس بخورید از آنچه که برای شما میگیرند و اسم الله را بر آن بیاورید و تقوای الله را داشته باشید بدون شک که الله سریعالحساب است.
«يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ ۖ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ» از تو میپرسند که چه چیزی برای آنها حلال است! بگو برای شما پاکیها حلال شده است، همه پاکیها و پاکیزگیها برای شما حلال شده است؛ اینکه آن برای شما ضرر نداشته باشد، فاسد نباشد، تاریخ گذشته نباشد، خراب نباشد، هر چیزی که پاک و پاکیزه است برای شما حلال شده است. «وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ»، «جَوَارِحِ» شکارها، حیوانات شکاری؛ امکان دارد پرنده باشد؛ خیلیها پرندگان شکاری دارند که برای شکار استفاده میکنند یا سگ شکار باشد یا هر حیوان دیگر که برای شکار آموزش میدهید. «مُكَلِّبِينَ» که شما به عنوان شکارچیان، میتوانید آنها را (آن حیوانات را) مخصوص شکار آموزش دهید، آنها را تربیت کنید. «تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ ۖ» شما به آنها (حیوانات شکاری) یاد میدهید، به آنها آموزش میدهید، تعلیم میدهید، به آنچه که الله به شما یاد داده است. خیلی از شرکتهای بزرگ برای پرورش حیوانات شکاری هستند یا افراد متبحر برای این کار هستند میگوییم که: «شما آموزش میدهید از آنچه که خدا به شما آموزش داده است.» باز فکر نکنید شما وقتی آموزش میدهید هنر خودتان است، خدا به شما آموزش داده، این فهم را داده و شما به آن حیوانات برای شکار آموزش میدهید. از اینها «فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ» پس بخورید از آنچه که برای شما میگیرند. آنچه که بر شما گرفتند، بخورید. «وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ» و اسم الله را بر آن بیاورید موقعی که آن حیوان را میخواهید بفرستید، یک وقت آن شکار را برایپتان گرفت شما اسم الله را بر آن بیاورید و بعد میتوانید از آن تناول کنید، بخورید، بر شما حلال است و حتی اگر آن حیوان، زیر دست آن سگ شکاری یا پرنده شکاری بمیرد هم حلال است؛ آن حیوان برای شما آن را شکار کرده چون تعلیم یافته است، این استثناء است و اسم خدا را را بیاورید و بخورید. «وَاتَّقُوا اللَّهَ» تقوای الله داشته باشید، این حد و مرزها را رعایت کنید، هر چیزی که لازم بوده حلال شده، دیگر دست به حرام دراز نکنید. «وَاتَّقُوا اللَّهَ» «إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ» بدون شک که الله سریعالحساب است، خیلی زود حسابرسی بندگانش را انجام میدهد.
«الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ»(مائده/۵)
امروز برای شما پاکیزگیها حلال شد و غذای کسانی که کتاب به آنها داده شده برای شما حلال است و غذای شما هم بر آنها حلال است، زنهای پاکدامن از زنان مؤمن حلال است و حلال است زنهای پاکدامن از کسانی که به آنها کتاب داده شده است، زمانی که شما مهریه آنها را میدهید. مردانی که پاکدامنند؛ نه آن مردانی که میروند فقط مدتی ارتباط بگیرند و نه آن مردانی که دوست پنهانی میگیرند و کسی که به ایمان کافر شود؛ پس قطعاً اعمالش تباه میشود و او در آخرت از خسارتدیدگان خواهد شد.
«الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ» امروز برای شما پاکیزگیها حلال شد تا قبل از آن خیلی چیزها حرام بود؛ مثلا گوشت شتر، مثلا خیلی از چربیها، پیه حیوان حرام بود ولی میگوید: «امروز دیگر، از امروز به بعد، همه آن پاکیزگیها برایتان حلال شد، آن چیزهایی که قبلاً بر یهودیان و مسیحیان به خاطر یکسری گناهانشان، حرام شده بود دیگر از امروز آنها برداشته شد.»، «وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ» و غذای کسانی که کتاب به آنها داده شده برای شما حلال است؛ میتوانید منزلشان مهمانی بروید، غذا پخت میکنند و غذایشان را بخورید دیگر از امروز به بعد شما چنین اجازهای را دارید. «وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ» و غذای شما هم، خوراکهای شما هم، بر آنها حلال است؛ آنها هم نباید تعصب داشته باشند، خوراک مسلمانان را هم بخورند برایشان حلال است، در قرآن اعلان شد که برای یهودیان و مسیحیان هم حلال است. «وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» و باز حلال شد زنهای پاکدامن «مُحْصَنَاتُ»، از زنان مؤمن، پاکدامنان زنان مسلمان، زنان مؤمن، برای شما حلال است. (یعنی دو خصوصیت) اول این که پاکدامن است، زنی نیست که با هر کسی ارتباط بگیرد و بعد مؤمن است یعنی در قسمت ایمان، به ایمانیات، توحید، نماز توجه دارد، نمازخوان است، روزه میگیرد، به مسائل دین اسلام و ایمان علاقه دارد چنین زنهایی برای شما حلال است آنها را انتخاب کنید. «وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ» و باز برای شما حلال است زنهای پاکدامن از کسانی که به آنها کتاب داده شده است؛ زنان یهودی یا نصرانی باز برای شما حلالند آن زنانی که پاکدامنند، با هرکسی ارتباط نمیگیرند، این زنها هم برایتان حلالند که با آنها ازدواج کنید. «مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ» کسانی که قبل از شما به آنها کتاب داده شده است. «إِذَا» در چه زمانی!؟ «إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» زمانی که شما مهریه آنها را میدهید؛ هم زنان مسلمان و هم زنان اهل کتاب مهریهشان را پرداخت میکنید. «مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ»، «مُحْصِنِينَ» مردانی که پاکدامنند به منظور پاکدامنی برای حفظ عفت میروند و با زنهای مؤمن و یا زنهای اهل کتاب ازدواج میکنند، به قصد پاکدامنی و ازدواج میروند. «غَيْرَ مُسَافِحِينَ» نه آن مردانی که میروند فقط مدتی ارتباط بگیرند و بعد رها کنند، بروند و با کس دیگری ارتباط بگیرند و به این شکل ارتباط نامشروع داشته باشند (اینها نه)، خیلی وقتها اتفاق میافتد و متأسفانه در دنیا فراوان است مردانی که میروند و خودشان را به یک خانمی نزدیک میکنند و مدتی با او هستند بعد از مدتی یک بهانهای (دبهای) در میآورند مثلاً میگویند: «چرا فلان چیز به من گفتی، من دیگر با تو قهرم» شمارهاش را عوض میکند و با یک خانم دیگر میرود، اصلاً کار او همین است حالا آن یکی هر چه قسم بخورد، هر چقدر بگوید: «من اشتباه کردم ببخش!» دیگر نمیبخشد. چون قرار است که یک مدت او را داشته باشد سپس او را رها کرده و بعد یکی دیگر! این میشود شخص «مُسَافِحِ» میگوید: «مردانی که این کاره نیستند که با هر کسی هرزگاهی با یک خانمی ارتباط بگیرند بعد رها کنند و بعد با یک خانم دیگر…» «وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» و نه آن مردانی که دوست پنهانی میگیرند؛ این یکی عوض نمیکند که هر بار با یک خانمی باشد هر بار از یکی سوء استفاده کند، یکی را مد نظر قرار میدهد و با آن یک نفر پنهانی ارتباط دارد این مردان هم نه. کسانی که با مؤمنان، زنان مؤمن و زنان اهل کتاب به منظور پاکدامنی ازدواج میکنند نه اینکه با آنها ارتباط بگیرند از روی «مُسَافِحِ» بودن، و نه از روی «مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» دوست پنهانی گرفتن. «وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» و کسی که به ایمان کافر شود پس قطعاً که اعمالش تباه میشود و او در آخرت از خسارتدیدگان خواهد شد یعنی میداند، ایمان دارد، و با ایمانش میفهمد که ارتباط گرفتن به شکل مسافح، و هر بار کسی را عوض کردن، با یک خانمی ارتباط گرفتن، و یا باخانمی به عنوان دوست مخفی، دوست پنهانی ارتباط گرفتن، میفهمد که حرام است اصلاً عذاب وجدان هم دارد، ایمان دارد ولی پا روی ایمانش میگذارد، ایمانش را نادیده میگیرد «يَكْفُرْ» نادیده میگیرد، به ایمانش کافر میشود و همچنان روزها و ماهها و سالها کارش را ادامه میدهد حالا همان شخص هم، نماز میخواند، روزه میگیرد، مسلمان است، کارهای مسلمانیش را انجام میدهد منتها همیشه دارد آن را ادامه میدهد و دارد هر روز و هر لحظه، زمانی که این کار را انجام میدهد هر روز و هر لحظه دارد بر ایمانش پا میگذارد و دارد کافر به ایمانش میشود؛ این افراد قطعاً اعمالشان تباه میشود، «حَبِطَ» یعنی نابود میشود، نیست میشود، آن نماز و روزه و عبادتهایش نیست میشود و در آخرت هم از خسارتدیدگان است چون عملی ندارد که با آن به بهشت برود همه پوچ شد از بین رفت، چرا از بین رفت؟ نه فقط به خاطر ارتباط پنهانی داشتن، نه فقط به خاطر شهوترانی و هر بار با یک خانم ارتباط گرفتن بلکه به خاطر کفر به ایمان، در دلش ایمان دارد، ایمان دارد از درون اذیتش میکند ولی دارد به آن کافر میشود و همچنان عشق یک خانمی را یک ور دلش گذاشته و همانجور دارد ادامه میدهد و بر ایمانش سرپوش میگذارد. دقیقاً آیات قبل خواندیم به نسبت خانمهایی که این کار را انجام میدهند به نسبت آقایان؛ هر بار با یک مرد، یا با یک مردی ارتباط دارند حالا خواه متأهل یا مجرد باشند، با یک مردی به عنوان دوست پنهانی ارتباط دارند و همانگونه دارند میروند، نماز هم میخوانند، عذاب وجدان دارند، و هر روز و هر لحظه دارند به ایمانشان کافر میشوند، میگوید: «اینها اعمالشان تباه میشود و در آخرت از خسارتدیدگان خواهند بود.