دانلود یکجا
دانلود یکجای هر سوره بصورت فایل های صوتی
سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 255 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ»
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا»(نساء/۱)
ای مردم، تقوای پروردگارتان را داشته باشید، آن پروردگاری که شما را از یک نفس آفرید و از آن همسرش را خلق کرد و از آن دو مردان و زنان زیادی را پراکنده ساخت و تقوای اللهای را پیشه کنید که شما به وسیلهی آن از همدیگر تقاضا میکنید و مواظب ارتباط خویشاوندی باشید، بدون شک که الله مراقب و ناظر شماست.
آیات اول هر سوره بسیار مهم است و مبحث اصلی سوره را معرفی میکنند. دارد وحدت خلقت انسانها را بیان میکند که ای مردم، همهی شما از یک نفس آفریده شدید پس همهی شما با هم مساوی هستید؛ وحدت در آفرینش و اینکه همهی شما پروردگارتان الله است، او شما را از یک نفس آفرید پس ملاحظهی ارتباطتان با الله را داشته باشید، «اتَّقُواْ رَبَّكُمُ» یعنی مواظب باشید بین شما و الله به هم نخورد؛ یکسری کارهایی هست که نباید انجام بدهید چون رابطه را به هم میزند، حرامها و یکسری کارهایی هست که باید انجام بدهید تا ارتباط حفظ بشود مثل صداقت، مثل دگردوستی، مثل نماز، مثل کارهای خوب، آنها را انجام بدهید تا ارتباط بین شما و الله حفظ بشود «اتَّقُواْ رَبَّكُمُ» و بعدش «وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ» یعنی اینکه شما وقتی چیزی میخواهید از هم تقاضا کنید اسم الله را میآورید. «تَسَاءَلُونَ» از همدیگر میخواهید، «بِهِ» به اسم الله به خاطر الله کمکم بکن، به خاطر الله این کار را برایم انجام بده این اللهای که سرِ زبان همهی ملتهاست، مسلمان و غیرمسلمان، این الله را مواظبش باشید و تقوایش را رعایت بکنید که معرّف حضور همگان است، تو دل همهی بندگان وجود دارد. «وَالأَرْحَامَ» و مواظب ارتباط خویشاوندی باشید یعنی یکسری کارهایی هست ارتباط خویشاوندی را به مخاطره میاندازد مثل تندی، بداخلاقی، حسودی، چیزهای دیگر … از آنها پرهیز بکنید و یکسری کارهایی ارتباط خویشاوندی را محکم میکند، آنها را انجامش بدهید مثل دیگران را درک کردن، کمکشان کردن، در شادی و غمشان شریک بودن و الی آخر، مواظب باشید ارتباط خویشاوندی را حفظ کنید، این «وَالأَرْحَامَ» «إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا» رقیب، مراقب و ناظر شماست هر جا باشید دارد شما را میبیند که چگونه تقوای الله را مراعات میکنید و چگونه پیوند خویشاوندی را ملاحظه میکنید.
«وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ ۖ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِكُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا»(نساء/۲)
و ایتام را اموالشان را بدهید و ناپاک را به پاک عوض بدل نکنید و اموال آنها را به سوی اموال خودتان نکشانید (و آن را بخورید)، بدون شک که آن گناهی بس بزرگ است «وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ» و ایتام را اموالشان را بدهید، «وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ» و ناپاک را به پاک عوض، بدل نکنید. اموال سطح پایین، بیارزش، از آن طرف مال یتیم، باارزشتر، سودمندتر جابهجا نکنید، عوض، بدل نکنید، چون خیلیها وکیل یتیماند، سرپرست یتیماند، اموال یتیم زیر دست آنهاست، میتوانند خیلی کارها انجام بدهند و از مهمترین ترفندهایی که میشود به کار برد که کسی هم خبرش نمیشود، متوجه قضیه نمیشود، این است که یک مالی که سطح پایینتر است مال خودش است و مال سطح بالاتر مال یتیم است، آن را جابهجا نکنید که به این شکل مال یتیم را بخورید، (به این ترفند) «وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ» ترفند دوم؛ و اموال آنها را به سوی اموال خودتان نکشانید که با اموال شما قاطی بشود و حالا دیگر کسی نمیتواند تشخیص بدهد و همه فکر میکنند که مال خودتان است و آن را بخورید، این کار را انجام ندهید. «إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا» بدون شک که آن گناهی بس بزرگ است «حُوبْ» گناه، حرام.
«وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا»(نساء/۳)
و اگر احتمال این میدادید که در حق یتیمان عدالت برقرار نکنید شما با زنان دیگر که دوستشان دارید ازدواج کنید، دو تا، سه تا و چهار تا، پس اگر ترسیدید که عدالت نکنید پس به یک زن اکتفا کنید یا به کنیزانتان، این بهتر است که از راه عدالت خارج نشوید و اگر احتمال این میدادید که در حق یتیمان عدالت برقرار نکنید (در امر ازدواج، بعد از ازدواج) پس شما با زنان دیگر که دوستشان دارید ازدواج کنید، زنهایی که برای شما خوشایند است، «مَا طَابَ لَكُم» آنها را میپسندید، دو تا، سه تا و چهار تا پس اگر ترسیدید که عدالت نکنید پس به یک زن اکتفا کنید یا به کنیزانتان، این بهتر است، اولیتر است که از راه عدالت خارج نشوید. یکسری ازدواجهایی به نسبت اموال یتیم میتواند تأثيرگذار باشد مثل همان سرپرست یتیم، وقتی دارد کمک یتیم و خانوادهی یتیم میکند خب وقتی دارد کمک میکند به نسبت آن خانواده، حس و یک خوشحالی و یک رضایت از آن سرپرست به اعضای خانوادهی یتیم دست میدهد، مادر یتیم، بچههای یتیم، پسر، دختر، چون دارد کمکشان میکند، چون تکیهگاهشان است و آنها ممکن است خودشان راضی باشند که این آقای به این مهربانی که دارد کمکشان میکند با او وصلت بکنند حالا دختر یتیم تازه به سن ازدواج رسیده، پول هنگفتی هم دارد، از پدرش به او ارث رسیده، سرپرست یتیم، آن اموال زیردست سرپرست است که میخواهد با آن اموال کار بکند، از اموال یتیم مواظبت بکند حالا اگر با آن دختر یتیم ازدواج بکند احتمال دارد که وقتی دستش به آن پولها رسید، دیگر آن موقع سرپرستش نیست که دیگر، شوهرش است و شوهرش جور دیگری با اموال یتیم تعامل بکند و برای شخصی خودش استفاده بکند. پس احتمال دارد که در حق اموال یتیم ظلم بشود (با این وصلت)، یا امکان دارد با مادر یتیم ازدواج بکند و دستش به اموال یتیم برسد که حالا دیگر مثلاً فرزند ناتنی هستند و خودِ آن خانم، و بخواهد از اموال یتیم برای خودش استفاده بکند این وصلتها که احتمال دارد، «وَإِنْ خِفْتُمْ» اگر احتمال میدهید، اگر میترسید که در حق یتیم عدالت را برقرار نکنید، مالشان و حقشان را بخورید، پس شما ازدواجی که در آن یتیم هست، پای یتیم در وسط است، از همچنین ازدواجی صرفنظر بکنید «فَانكِحُواْ» و بروید با خانمهای دیگر ازدواج بکنید؛ خانمهای دیگر که دوستشان دارید، دو تا ازدواج بکنید، سه تا ازدواج بکنید، با چهار تا ازدواج بکنید، که البته این قانون گذاشته شده برای یک درصدی از جامعه که امکان دارد در هر جامعهای به آن نیاز باشد. خوب دقت بکنیم ما مسائل قرآن کریم، با نبود آن باید بفهمیم که وجودش یعنی چی؟ و صرفنظر از هر حرف و شعار و مسائل منفی دیگر که در موردش بیان شده، یعنی آزاد به آن مسأله نگاه بکنیم و مقایسه بکنیم که اگر نباشد چه میشود؟ یا لااقل در آن جوامعی که تجربه شده بدون آن حکم، بر آنها چه شده؟ به اعداد و ارقام آنها توجه بکنیم تا بفهمیم که الله چه میگوید. در هر جامعهای امکان دارد این مورد نیاز باشد، چون هیچ زنی مجبور نیست که زن دوم مردی بشود؛ (این یک) خب چرا یک مرد، دو تا زن بگیرد؟ هیچ زنی مجبور نیست زن دوم بشود، کاملاً حق اختیار دارد. دوم، در هر جامعهای، هر چند که خوشایند نیست ولی وجود دارد، خانمهایی که نمیتوانند همسر اول برای مردهایی بشوند، به خاطر سن بالایشان، شوهرشان را از دست دادهاند، مطلقه هستند، به خاطر یکسری بیماریهایی، به خاطر یکسری قضایایی نمیتوانند همسر اول مردی بشوند، این هم وجود دارد، قابل انکار نیست، کاش نبود ولی هست؛ حالا برای این خانمها برای اینکه وارد خانوادهی قانونمند بشوند، از ایشان سوء استفاده نشود یعنی در یک قانون و ضابطهی شرعی ارتباط با یک مردی برقرار بکنند، حالا برای نیاز عاطفی، نیاز مالی و مسائل دیگر، اینجا برای این خانمها حقشان است که این اجازه را داشته باشند که لااقل زن دوم کسی بشوند، زن سوم کسی بشوند، اگر زن اول نمیتوانند، زن بعدی کسی بشوند این حق برای خانمها به رسمیت شناخته شده و اصل، یک زن و یک مرد، یک خانواده را تشکیل میدهند و در کل قرآن فقط همین یک آیه صحبت از تعدد بیان فرموده فقط همین یک آیه! یعنی تشویقی برای این کار نیست، هر آنجا که نیاز هست این وجود دارد و در همین آیه هم دو بار بیان فرموده که اگر میترسید عدالت نکنید این کار را نکنید، عدالت در چی؟ حتی در نگاه کردن، در رفتار، در خرید، در تهیهی امکانات، در مسکن، در لباس و در همهی امکانات زندگی اگر مرد میتواند عدالت برقرار بکند میتواند خانمی را به عنوان زن دوم خودش اختیار بکند و سه بار هم در همین آیه صحبت از عدالت شده «أَلاَّ تُقْسِطُواْ» عدالت نکنید در حق ایتام، و بعد «إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ» اگر میترسید که عدالت برقرار نکنید تعدد را انتخاب نکنید یعنی همسر دوم نگیرید، و سوم «ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ»، «تَعُولُواْ» یعنی که عدالت نکنید، ستم بکنید، شما یک زن بگیرید تا مرتکب ظلم و ستم در حق زن اول نشوید یا زن دوم که نخواهید زن دوم بگیرید و در حق زن اولتان ظلم بکنید یا زن دوم بگیرید ولی در حقش ظلم کنید؛ اگر اینها امکان دارد، میترسید، احتمال میدهید نه اینکه به یقین برسید، اگر احتمال میدهید که اینها پیش میآید پس شما حق دو همسر اختیار کردن ندارید. «فَوَاحِدَةً» یک همسر بگیرید یا اکتفا بکنید به کنیزتان که در آن زمان در دنیا وجود داشت، کنیزکانی که در جنگ اسیر شده بودند و خرید و فروش میشدند، وجود داشته و در دین اسلام این به عنوان یک فضیلت معرفی نشده که در جنگها زنها اسیر شوند یا کشته بشوند، این قانون بینالمللی آن زمان بود و در دین اسلام فقط برنامه ریخت چون اینها مردم خریده بودند، پول برایشان داده بودند برای خرید کنیزکان، بردگان، هم آقایان برده میشدند هم خانمها، میخریدند به عنوان کلفت و خدمتکار در خانه کار میکردند، یک خدمتگزار اجباری، و چون پول داده بودند خب اینکه از دست آنها بدون هیچی گرفته بشود، این کار را انجام نداد یعنی باید حقشان را میداد آن پولی که داده بود خیلی از مسلمانان کنیزکان را میخریدند بعد آزاد میکردند، نمیشود که پول مردم، برایش پول دادهاند و یک وسیلهای ولو که یک انسان هست ولی برایش هزینه کردهاند، آن را باید میخرید و بعد آزاد میکرد، مفت و مجانی نیامد حکم صادر بکند که این قسمت از اموالتان را در جامعه رها بکنید و آزادشان بکنید، چون اگر هم دین اسلام دستور میداد که کنیزکان و بردگان را آزاد بکنید در جامعه تلف میشدند چون آنها کس و کاری در آن شهر نداشتند چون پدر و مادرشان آنجا نبود، چون خانه نداشتند، اصلاً هیچی نداشتند، تلف میشدند، مورد سوء استفادهی دیگران قرار میگرفتند و باید برنامهریزی دراز مدت میشد که اینها به سر منزل برسند و در دین اسلام برنامهها ریخته شد که میبینیم الآن صدها سال است که الآن چیزی به نام “برده” وجود ندارد و در جامعهی امروز ما اصلاً برده وجود ندارد و این برنامهی دراز مدت دین اسلام، همان قانون بینالمللی بردهداری هم آن را در دنیا با آن تسویه حساب کرد و این را کاملاً از بین برد، آن موقع که بود شما میتوانستید از کنیزکان استفاده بکنید، با کنیزکان ازدواج بکنید که هزینهشان به نسبت خیلی کمتر از خانمهای آزاد هستند، این بهتر است تا اینکه وارد ستم نشوید، «أَلاَّ تَعُولُواْ» از حق عدول نکنید.
«وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا»(نساء/۴)
خانمها را مهریههایشان را پرداخت کنید و از صمیم قلب آن را بدهید، پس اگر از طیب خاطر یک مقداری از آن برای شما بخشیدند پس آن را گوارا و نوش جانتان بخورید.
«وَآتُواْ النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً» حالا ازدواج کردید، در هر صورت و در هر شرایطی، حالا خانمها را مهریههایشان را پرداخت بکنید، بر گردن شماست که به عنوان یک واجب و از صمیم قلب آن را بدهید، «نِحْلَةً» یک واجبی منتها از صمیم قلب، نه اینکه چون واجب است به زور و اکراه مهریهشان را بدهید بلکه با عشق و محبت آن مهریهی واجب را به همسرانتان پرداخت بکنید، این بر گردن شما واجب است. «فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا» پس اگر از طیب خاطر یک مقداری از آن برای شما بخشیدند پس آن را گوارا و نوش جانتان بخورید یعنی گوارایتان باد و نوش جانتان باد! آن را بخورید برایتان حلال است اگر خودشان از طیب خاطر برایتان بخشیدن نه اینکه مرد تقاضا بکند، نه اینکه مرد از احساسات خانمش استفاده بکند و در حین اینکه با او صحبت میکند یکسری خودشیرینیهایی انجام میدهد تا خانمش را راضی بکند مهریهاش را ببخشد یا مقداری از آن را ببخشد و آنجا خانم رضایتش را میگوید که از مهریهاش گذشته و حالا بخورید، خیر، این جایز نیست اگر خودشان از طیب خاطر بدون چانهزنی شما، بدون سوء استفادهی شما از احساسات او، اگر خودش بخشید حالا میتوانید بخورید برایتان حلال هست، این شد «فَإِن طِبْنَ» یعنی از وجود خودشان در آمد که برای شما ببخشند، حالا کل مهریه یا «مِنْهُ» قسمتی از آن مهریه.
«وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا» (نساء/۵)
و شما به انسانهای کم خرد اموالتان را نسپرید آن اموالی که الله برایتان قیام زندگی قرار داده، و از همان پول شما مخارج خورد و خوراکشان را بدهید، مخارج پوشاکشان را بدهید، منتها با صحبت شایسته با آنها سخن بگویید.
و شما به انسانهای کم خرد که توانایی نگهداری اموالشان را ندارند، «السُّفَهَاء» کسی که خردش آن اندازه نیست که قدر پول بفهمد و چون قدر پول نمیفهمد بی رویه ولخرجی میکند اینجا میشود «سفیه» میگوید شما به این آدمها اموالتان را به ایشان نسپرید آن اموالی که الله برایتان قیام زندگی قرار داده، ستون زندگی شما آن اموال است و خیلی در زندگی شما مؤثر است، این اموال را راحت دست آنها نسپرید که حیف و میل بکنند، تلف بکنند. «وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا» و از همان پول، از همان درآمد پول، شما مخارج خورد و خوراکشان را بدهید، «وَاكْسُوهُمْ» مخارج پوشاکشان را بدهید، «وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا» منتها با صحبت شایسته با آنها سخن بگویید امکان دارد از دست شما ناراحت بشوند که چرا پول دست خودشان نمیدهید، پول خودشان است؛ مثلاً یتیم هست و هنوز سنش پایین است، دوازده سالش هست، سیزده سالش هست، ادعا دارد که من پول میخواهم اینها را دست من بدهید؛ چهارده سالش هست، هنوز به سن رشد فکری برای نگهداری و مدیریت پول نرسیده، امکان دارد از دست شما ناراحت بشود، شما بیا برایش توجیه بکن، توضیح بده «قُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا» که از شما به دل نگیرد، به او توضیح بده که به نفع خودش است که این اموال دارد مدیریت میشود تا تلف نشود، چون آینده تو خودت نیاز داری به این پول و دست آخر هم به خودت برمیگردد غصه نخور؛ به طور شایسته با ایشان صحبت بکنید.
«وَابْتَلُوا الْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا ۚ وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ ۖ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (نساء/۶)
و شما ایتام را آزمایش کنید تا وقتی که به سن ازدواج برسند، اگر احساس کردید به رشدیافتگی رسیدهاند حالا اموالشان را به ایشان بدهید؛ و نخورید از روی زیادهروی و شتاب که دارند بزرگ میشوند. و آن سرپرست یتیم اگر غنی است دست بکشد، و اگر فقیر است به شایستگی بخورد پس هر گاه شما اموالشان را به یتیم پس دادید موقع پس دادن بر آنها شاهد بگیرید؛ هر چند که الله خودش برای حسابرس بودن کافی است.
«وَابْتَلُواْ الْيَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ» و شما ایتام را آزمایش بکنید هوششان را، سطح هوشیشان را آزمایش بکنید، «حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ» تا وقتی که به سن ازدواج برسند یعنی به سن بلوغ فکری برسند که بتوانند اموالشان را نگهداری بکنند، «فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ» اگر در آن آزمایش هوششان، شما احساس کردید که به یک رشدی رسیدهاند، به رشدیافتگی رسیدهاند، حالا اموالشان را به ایشان بدهید، اموالشان را دست خودشان بسپرید، «وَلاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُواْ» و نخورید از روی زیادهروی و شتاب که دارند بزرگ میشوند، ماههای پایانی است، در حالِ امتحان است، بار اول رد شد، بار دوم امکان دارد قبول بشود (سطح هوشیاش) که واقعاً الآن به این سن رسیده که میتواند اموالش را حیف و میل نکند و باید یکی دو ماه دیگر پول به او بدهید و الآن با عجله و اسراف هی پولهایشان را نخورید که زود آنها دارند بزرگ میشوند و قبل از اینکه به آن مرحله برسد تا میتوانید برای خودتان از آن پول بِكَنید و برای خودتان بردارید، «وَلاَ تَأْكُلُوهَا» آن را (پول ایتام را) از روی اسراف و با شتاب نخورید، «أَن يَكْبَرُواْ» که دارند بزرگ میشوند. «وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ» و آن سرپرست یتیم هر چند که دارد وقت برایش میگذارد اگر غنی هست دست بکشد حتی حقّالزّحمهی خودش هم برندارد، «وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» و اگر فقیر هست، خود سرپرست نیاز به آن پول دارد، حالا به شایستگی بخورد، حقش را بردارد آن طوری که عرف جامعه است، عرف بازار است، دستمزدش را بردارد و از آن پول بخورد. «فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا» پس هر گاه که شما اموالشان را به یتیم پس دادید موقع پس دادن بر آنها شاهد بگیرید، شاهد بگیرید که این اموال حق یتیم است، حساب و کتاب بکنید، افراد دیگر شاهد باشند مثلاً عموی آن بچه، دایی آن بچه، کسانی دیگر، بزرگ محل، شاهد بگیرید بر آنها که این اموال را به ایشان دادید که فردا مدعی نشود تو چیزی از پول ما را خوردی و وقتی که بزرگتر شد آن سرپرست را زیر سؤال ببرد؛ شما شاهد بگیرید بر آنها هر چند که الله خودش کافی هست برای حسابرس بودن و شاهد و ناظر بودن.