مقدمه
مقدمه / شماره 1 الی 5
سوره مبارکه فاتحه
آیات 1 الی 7 / شماره 6 الی 46
سوره مبارکه بقره
تفسیر آسان - سوره مبارکه بقره
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 50
آیات 1 الی 9 / شماره 47 الی 73
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 51
آیات 10 الی 15 / شماره 74 الی 104
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 52
آیات 16 الی 22 / شماره 105 الی 151
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 53
آیات 23 الی 29 / شماره 152 الی 194
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 54
آیات 30 الی 37 / شماره 195 الی 237
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 55
آیات 38 الی 45 / شماره 238 الی 270
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 56
آیات 46 الی 52 / شماره 271 الی 307
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 57
آیات 53 الی 61 / شماره 308 الی 337
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 58
آیات 62 الی 69 / شماره 338 الی 367
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 59
آیات 71 الی 77 / شماره 368 الی 393
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 60
آیات 78 الی 83 / شماره 394 الی 425
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 61
آیات 84 الی 91 / شماره 426 الی 449
سوره مبارکه آل عمران / صفحه 62
آیات 92 الی 100 / شماره 450 الی 481
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
موضوع ۳۵۰: بندگی الله قدیم و جدید نداره!
خیلی از مسائل بر اساس شرایط زمان و مکان فرق میکند، اصلا شرایط زندگی ما با شرایط زندگی دو هزار قبل، سه هزار سال یا ده هزار سال قبل که آن زمانها پیامبر موسی و عیسی و ابراهیم و نوح و مابقی پیغمبران (علیهمالسلام) زندگی میکردند، خیلی تفاوت پیدا کرده است،
اصلاً زندگی خودمان با پنج سال قبل هم چه قدر متفاوت شده و این آیه کلمهای را پیشنهاد میدهد که ادیان گذشته و این دین و مردم آینده که بعدها می آیند با وجود این که این همه زندگیشان با همدیگر فرق دارد،
ولی کلمهای دارد معرفی میکند، نسخهای دارد میپیچد که به همه آنها تناسب داشته باشد آیا همچین چیزی امکانش هست؟ بله امکانش هست؛ چطور؟
به این نکته باید توجه کرد که بعضی چیزها قدیم و جدید نمیشناسد بعضی چیزها به آدم مربوط میشود نه به شرایط زمان و مکان، بلکه جزو وجود آدم است. مثلاً امید یک بعد است که در آدم وجود دارد و انسان نیازمند آن است و مادامی که امید دارد راه میرود، هر وقت که ناامید شد میایستد.
حالا چه کسی به انسان امید میدهد؟
باید یک نیروی ماورایی وجود داشته باشد و آن هم یک نیروی واقعی و قابل اثبات که انسان امیدش را از آن بگیرد. یا مثلا آدمها مریض میشوند، قدیم و جدید ندارد، دو هزار سال قبل هم آدم مریض میشد، الان هم مریض میشود! و وقتی مریض شد و دچار اضطراب و استرس شد، موقعی که مرگ را در یک قدمی خود دید، آنجا نیاز به چه دارد؟ نیاز به چیزی دارد که به آن دل بدهد و به آن امید بدهد، به وسیله آن قوی شود.
و چه کسی می تواند آدم را در آن موقعیت که ترس آدم را برداشته است، چه چیزی میتواند آدم را قوی کند؟ هیچ کس و هیچ چیز جز الله. دیگر مثلاً چه چیز قدیم و جدید ندارد؟ آدمها آرزو دارند، آدم علم امروزی آرزو دارد آدم ده هزار سال قبل هم آرزو داشته است، اگر آرزوی آدم برآورده نشد، غم به سراغش میآید، آن هم غم دراز مدت، غم دائمی.
برخی آرزوها یا برخی مصیبتها اینجوریاند که آدم را وارد غم میکنند. آدم برای نجات از غم باید به یک دلخوشی برسد، یک دلخوشی بزرگ و پایدار تا غمش را برطرف کند.
چه کسی می تواند آن دل خوشی را به آن بدهد؟ جز الله،
هیچ کسی نمیتواند دلخوشی به آدم بده که بتواند که آن غم بزرگ حالا غم از دست دادن فرزندش، پدرش، مادرش، دوستش، پول و مالش باشد و یا غم نرسیدن به آرزوهای بزرگش، هیچ کسی نمیتواند دل آدم را قوی و قرص کند و آدم دلش را به آن خوش کند که غم از دوشش برداشته شود جز الله.
اینها دیگر قدیم و جدید ندارد. ظلم و ناحقی الان انجام میشود، دوهزار و ده هزار سال قبل هم ظلم و ناحقی وجود داشته، به همین خاطر بدون استثنا همه پیغمبران مردم را به بندگی الله دعوت می دادند. پیامبر عیسی علیه السلام این طور با ملتش حرف می زند:
«وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ» (مائده/۷۲) و مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! الله یگانهای که پروردگار من و شما است را بندگی کنید.
هرکس شریکی برای الله قرار دهد، الله برای او بهشت را حرام میکند و جایگاه او را در دوزخ قرار میدهد و هر کس ستمکار باشد و ظلم کند، آن آدم هیچ یاور و مددکاری ندارد. پیامبر نوح نیز ۹۵۰ سال همین را به مردم میگفت:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ» (الاعراف/ ۵۹) ای قوم من! الله را بندگی کنید غیر از الله هیچ معبودی برایتان نیست هیچ یاریرسانی که به دردتان بخورد برایتان نیست.
پیامبر هود را ببینیم: «وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُون» (الاعراف/ ۶۵) ای قوم من! الله را بندگی کنید غیر از الله کسی را ندارید
چرا به اینها دقت نمیکنید؟
«افلا تتقون» چرا به سمت تقوا نمیآیید. چرا اینها را رعایت نمیکنید؟
پیامبر صالح (علیهالسلام): «وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ» (الاعراف/۷۳) ای قوم من! الله را بندگی کنید غیر از الله را بندگی نکنید نیست کسی دیگر. پیامبر شعیب هم همین را میگفت: «وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ» (الاعراف /۸۵) پیامبر ابراهیم: «إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ» (عنکبوت/۱۶) ای قوم من! الله را بندگی کنید تقوای الله را رعایت کنید که این برایتان بهتر است.
اگر علمش را داشتید و دانشش را داشتید. و خلاصه این که: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (نحل/۳۶) همهی پیغمبران میگفتند الله را بندگی کنید، تقوای الله را رعایت کنید و از غیر الله و از طاغوت اجتناب کنید.
چون دو هزار سال و پنج هزار سال و آن زمانها هم مردانی بودند که به زنهایشان ظلم میکردند، همان زمانها هم مردها و زن هایی بودند که به هم خیانت میکردند و همان زمانها هم بودند بداخلاقیهایی که دیگران را به تنگ میآوردند.
خیلیها از زنشان و مردشان ناراضی بودند، دست به انتقام میزدند، خانوادههای پیامبر موسی و عیسی و ابراهیم و نوح هم خشم و عقده داشتند و هوس باز بودند خیلیهایشان و آن زمانها هم وجود داشته و هیچ راه علاجی هم وجود نداشتهاند جز این که الله به عنوان یک نیروی واقعی موجود و ماورایی آنها را کنترل کند و الا راحت پا روی اخلاق می گذاشتند و هزاران بحران و تخریب ایجاد میکردند.
الان هم این گونه است و هیچ راه چارهای وجود ندارد، نه قانون و نه دارو و نه هیچ چیز دیگر که ملتها را از ظلم نجات بدهد و از ظلم کردن نجات دهد الا «أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا» حالا در این آیه میآید میگوید همین مسئله که همه انبیاء به مردمشان میگفتند بیاییم خودمان هم آن را بیاوریم وسط و خودمان هم به آن پایبند باشیم و گرد همین کلمه جمع شویم.