موضوع ۳۴۸: چرا اخلاق گوهر مشترک ادیان معرفی نشده؟!

در این آیه الله عزوجل به رسول‌ الله صلی الله علیه و سلم و البته به همه مسلمان‌ها تا روز قیامت یاد می‌دهد که اهل کتاب را دعوت دهند به سوی کلمه‌ای که بین‌شان مشترک هست. آن کلمه مشترک می‌تواند خیلی چیز‌ها باشد چون آدم‌ها با هم خیلی نکات مشترک دارند مثلاً اخلاق، صداقت، احساس مسئولیت و خیلی چیز‌های دیگر نکات مشترک بین انسان‌ها هستند و جزو موارد مثبت که همه آن‌ها را دوست دارند یا عدالت و خیلی چیز‌های دیگر.

و جالب است که همه‌ی آن‌ها در تمام ادیان حتی ادیان زمینی هم فوق‌العاده برایشان تاکید شده، ولی هیچکدام‌شان به عنوان کلمه‌ی محور انتخاب نشدند که مسلمان‌ها و یهودیان و مسیحیان گردِ آن جمع شوند.

وقتی دقت می‌کنیم مثلا اخلاق متوجه این می‌شویم که چه قدر بین همه ملت‌های دنیا مهم است، قانون گذاری‌هایی که می‌شود در کشور‌های مختلف همه‌ی آن قانون‌ها یا قالب‌شان برای حفظ اخلاق هست، بخاطر رعایت عدالت هست. فقه به آن بزرگیش علم حقوق با آن همه وسعتش برای چیست؟؟

برای این است که دیگران به حقوق همدیگر تعرض نکنند، عدالت برقرار شود، اخلاق رعایت شود. زندان، مجازات، قصاص، حدود، تعزیرات، تنبیهات، همه‌ی این‌ها گذاشته شده برای چه کسی؟؟ برای کسی که اخلاق را زیر پا بگذارد یا برای افرادی که هر لحظه ممکن است اخلاق و عدالت را زیر پا بگذارند، پیشگیری هست برای آن‌ها تا روی مسئله‌ی اخلاق و عدالت بایستند و از آن منحرف نشوند.

حالا دیدید اخلاق چه قدر مهم است یکی از بیشترین چیزهایی که آدم‌ها را به بهشت می‌برد هم اخلاق است به فرموده رسول الله صلی الله علیه و سلم. چه قدر تاکید شده در قرآن که عدالت و اخلاق باید رعایت شود بین دولت و ملت، بین زن و شوهر، بین دو تا دوست، بین پدر و مادر با فرزندان‌شان، بین دو تا همکار و کلاً هر دو نفری که با یکدیگر سر و کار دارند باید بین‌شان صداقت و عدالت و اخلاق حاکم باشد.

چه قدر تاکید شده مثلاً که ازدواج زوری نکنید، نه دخترتان را به زور و اصرار به همسری کسی در بیاورید نه پسرتان را. زن‌تان را دوست دارید یا ندارید باید به وظیفه‌تان عمل کنید، خرج و مخارج‌شان بدهید چه دوستش دارید چه ندارید کار‌ دکتری و دوا درمان و احترام و همه این‌ها را رعایت کنید چه دوست‌شان دارید و چه ندارید.

چون یک سری وظایف بر عهده انسان هست و آن وظایف خواه بخواهد یا نخواهد آن‌ها را باید رعایت کند تا اخلاق و احترام حفظ شود. خیلی‌ها هستند اخلاق را زیر پا می‌گذارند، همسرشان را زجر می‌دهند آن‌قدر که مجبور شوند مهرشان را ببخشند و خودشان از زندگی‌شان بیرون بروند.

نه این خلاف اخلاق است چه قدر آیات قرآن داریم که از این کارها نهی کرده یا برعکسش هم درسته یک خانمی شوهرش را دوست ندارد و به خاطر آن دست به خیلی کارها می‌زند دست به انتقام می‌زند، منت می‌گذارد، مردش را تحقیر می‌کند، تخریب می‌کند و خیلی مسائل دیگر در حالی که تا وقتی زن و شوهر با هم هستند در یک خانواده و زن و شوهرند باید یک سری حقوق و اخلاقیات رعایت شود خواه عاشق هم باشند یا نباشند.

و می‌بینید که این مسائل چه قدر در دنیا زیاد هست و چه قدر بشر به این اخلاقیات و عدالت‌ها نیازمند هست و چه قدر هم در ادیان الهی و در قرآن کریم بر آن تاکید شده با این وجود همه‌ی این‌ها نیامدند که کلمه‌ی مشترک بین ادیان قرار بگیرند،

چرا محور قرار نگرفته اخلاق و عدالت؟؟ چرا؟؟ می‌دانید چرا؟

چون رعایت اخلاق و عدالت ضامن می‌خواهد اکثر اخلاقیات فردی هست و در خفا انجام می‌شود زن و مرد اگر در حق هم دیگر ظالم‌اند این ظلم‌شان در کجا شکل می‌گیرد؟؟ در خانه، ممکن است حتی زن یا مرد، پدر و مادرشان هم باخبر نشوند و یا خیلی از قوم خویش‌های نزدیکش با خبر شوند باقی مردم مطلع نیستند آن آقا یا خانم پیش مردم خیلی انسان خوب و شریفی هست در حالی که ظلمش در خانواده انجام می‌شود و هیچ کس مطلع نیست اگر مثلا زن یا شوهر در حق هم خیانت می‌کنند که از بدترین نوع بد اخلاقی است ممکن است هیچ کس تا اخر عمر هم مطلع نشود.

پس پای‌ بندی به اخلاق بدون ضمانت اجرا الکی و پوچ هست راحت شخص می‌تواند اخلاق را زیر پا بگذارد بدون اینکه کسی مطلع شود، راحت می‌تواند یک مسئول به زیر دست‌هایش ظلم کند حق‌شان را بخورد از این که مردم از قانون‌شان و حقوق‌شان مطلع نیستند سوء استفاده کنند، یا خیلی راحت آدم تحصیل کرده به همسرش ظلم بکند، ممکن است دانشگاه هم خوانده باشد، درس دینی خوانده باشد، حافظ قرآن باشد، اصلا خودش دارد مردم را دعوت می‌دهد، ولی در حق همسر و بچه‌هایش نامهربان و ظالم است، چرا؟؟