سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
تلاوت این صفحه:
«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيًلا» (نساء/١٢٢)
و کسانی که ایمان آوردند و رفتار شایسته انجام دادند، به زودی آنها را به باغهایی داخل میکنیم، که از زیر آن نهرها جاری است، در آنجا جاودان هستند. وعدهٔ حقی است که الله داده است. و چه کسی از الله راستگوتر است؟
و کسانی که ایمان آوردند؛ عکس آن قضیه، همچنان بندگان الله ماندند، شیطان آنها را از الله نکند، جداشان نکرد، آنها از خودشان محافظت کردند، مواظبت کردند و ماندند بر ایمان و کسانی که ایمان آوردند و رفتار شایسته انجام دادند، «سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ» به زودی آنها را داخل میکنیم به باغهایی(یک) «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»: (این دو) که از زیر آن نهرها جاری است. «خَالِدِينَ فِيهَا» در آنجا همیشگی هستند، جاودان هستند: (این سه) «وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا» این قول خدا است؛ قول حقی است که خدا داده است، وعدهای است که الله به حق به بندگانش داده است. «وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيًلا» و چه کسی از الله راستگوتر؟ راست تر از حرف خدا دیگر کیست؟ که از خدا راستتر حرف بزند؟ درستتر حرف بزند؟ پس هم آنها را در حقشان انجام میدهد: (آیهٔ قبل و هم این آیه را)
«لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ ۗ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا»(نساء/١٢٣)
به خواستهٔ دل شما نیست و به خواستهٔ دل اهل کتاب هم نیست. هر کس عمل بدی انجام بدهد، جزای آن را میبیند. و برای او به غیر از الله هیچ دوست و یاریگری یافت نمیشود.
به خواستهٔ دل شما نیست و به خواستهٔ دل اهل کتاب هم نیست؛ شما یک چیزهایی میخواهید، چون مسلمان هستید انتظار دارید که خدا همینطوری رعایت حال شما را بکند و الطاف خود را شامل حال شما بکند و شما را از همهٔ گرفتاریها و عذابها نجات بدهد، این دلتان میخواهد، امانی شما است، ولی به دلخواه شما نیست. اهل کتاب هم چون اهل کتاب هستند برای خودشان انتظاراتی ایجاد کردند از خدا ، به خواستهٔ دل اهل کتاب هم نیست، اینجا قانون دارد. برای رسیدن به آن هدف، وسیله و اسبابی دارد، بدون گرفتن اسباب و وسایل به آن هدف نمیرسید، هر چند که شما دوست دارید برسید، ولی نمیرسید. «مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ» هر کس، مطلقا، شما اهل کتاب یا هر کس دیگری، هر کس عمل بدی انجام بدهد: «يُجْزَ بِهِ» جزای آن را میبیند، مکافاتش را میکشد. «وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا» و برای او به غیر از الله هیچ دوست و یاریگری یافت نمیشود، هیچ کسی نیست که دلش برایش بسوزد: «وَلِيًّا» و هیچ کس نیست که کمکش بکند: «نَصِيرًا» به دادش برسد و نجاتش بدهد، عمل بد انجام داد سزای آن را میچشد، هیچ کس هم نمیتواند مانع شود.
«وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» (نساء/١٢٤)
و کسی که از کارهای شایسته عمل کند، از مردان باشد یا از زنان باشد، و در حالی که مومن هست، پس اینها داخل به بهشت میشوند و به اندازهٔ نقطهٔ سیاه پشت هستهٔ دانهٔ خرما هم در حق آنها ظلم نمیشود.
و کسی که عمل کند از کارهای شایسته، انجام دهد از کارهای خوب: «وَمَنْ يَعْمَل» هر کس که عمل کند، مسلمان باسد یا هر کس دیگر، از کارهای شایسته انجام بدهد، که حالا ایمان میشود، نماز میشود، ایمان به پیغمبر میشود، قرآن میشود، «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ» از مردان باشد یا از زنان، خواه مرد باشد یا زن، « وَهُوَ مُؤْمِن» و در حالی که مومن هست؛ مرد گفته، زن گفته، اینها را ذکر کرده که در انسانیت کمال آنها را اثبات کند، که تفاوتی در کمال انسانیت وجود ندارد نه بین مرد و نه بین زن، جرم و جنایت کرد، عذاب میشود، مرد باشد یا زن، کار خوب انجام داد پاداشش را میبیند، مرد باشد یا زن، «وَهُوَ مُؤْمِنٌ» در حالی که مومن باشد، نه فقط کارهای شتایسته انجام دهد، مومن هم باشد. «فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» پس اینها به بهشت داخل میشوند. «وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» و به اندازهٔ نقطهٔ سیاه پشت هستهٔ دانهٔ خرما هم در حق آنها ظلم نمیشود؛ از اعمال آنها کم نمیشود، آن دانهٔ سیاه که هستهٔ دانهٔ خرما از آنجا جوانه میزند، به اندازهٔ همان هم از زحمتش کم نمیشود. (الله اکبر)
«وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا» (نساء/١٢٥)
و کسیت دیندارتر؟ آن کسی که چهرهٔ خود را تسلیم الله کند. در زندگی خود احسان دارد. و از منهج ابراهیم تبعیت کرد، ابراهیمی که گرایش به حق داشت. و الله ابراهیم را به عنوان دوست صمیمی خود انتخاب کرد.
و کسیت دیندارتر، زیباتر از نظر دین و دیانت؟ آن کسی که چهرهٔ خود را تسلیم الله کند، زندگی خود را ببرد به سمت تسلیم الله: «أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ» خودش را تسلیم الله بکند، «وَهُوَ مُحْسِن»: علاوه بر این که خودش را تسلیم الله کرده، در پوشش، در نماز، در اخلاق، در حلال خوری، در احترام، در حق و حقوق، در همهٔ قضایا خودش را تسلیم الله کرده، «وَهُوَ مُحْسِن» در حالی که حضور الله را هم در نظر دارد، مد نظر دار، حضور الله را، نظارت الله را: «وَهُوَ مُحْسِن» احسان دارد در زندگیش، نظارت الله را مد نظر قرار میدهد، «وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا» و دنبال کرد از ملت ابراهیم حنیف، یعنی در جدیت دینداری، در جدیت، در انجام، در رویگردانی از باطل، در گرفتن حقیقت، در اینها از ابراهیم تبعیت کرد: «وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا» از منهج ابراهیم تبعیت کرد، از اخلاق و راه و روش ابراهیم تبعیت کرد، ابراهیمی که گرایش به حق داشت و از باطل بیزار بود، چه کسی دین داریش (اگر کسی این طوری باشد) چه کسی زیباتر از این آدم؟ «وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا» و الله ابراهیم را به عنوان دوست صمیمی خود انتخاب کرد. چرا ابراهیم؟ الله ابراهیم را به عنوان دوست خود انتخاب کرد.
«وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطًا» (نساء/١٢٦)
و در مالکیت الله است هر آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین وجود دارد. و الله به نسبت هر چیزی کاملا احاطه دارد.
«وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِا» و در مالکیت الله است هر آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین وجود دارد؛ مال الله است، در مالکیت خودش است، خودش صاحب آنها است. «وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطًا» و الله به نسبت هر چیزی کاملا احاطه دارد؛ مسلط بر همه چیز است، هیچ چیزی نیست که از الله و از قدرت و نظارت الله خارج شود.
«وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ ۖ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَىٰ بِالْقِسْطِ ۚ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا»(آلعمران/١٢٧)
و از تو در مورد زنها فتوا میخواهند. بگو الله در مورد آنها به شما فتوا میدهد. و آنچه که در کتاب بر شما تلاوت میشود در مورد زنانی که یتیم هستند. آن زنانی که آنچه که برای آنها نوشته شده، حق آنها است شما حق آنها را نمیدهید. و رغبت دارید که با آنها ازدواج کنید. و ناتوانان از کودکان و قسط و عدالت را کاملا بر پا کنید. و آنچه که شما از خیر انجام میدهید، پس بدون شک که الله نسبت به آن کاملا دانا است.
وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ» و از تو سوال میکنند، فتوا میخواهند در مورد زنها (فتوا: سوال خاص، سوال خیلی مهم) از تو میخواهند در مورد زنها، «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ» بگو الله در مورد آنها به شما فتوا میدهد، خودش الله در مورد آنها (چون در مورد زنها است) و برای اهمیت حق آنها خود الله میآید و جواب شما را میدهد و در مورد زنها به شما فتوا میدهد. «وَمَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ» و آنچه که بر شما تلاوت میشود در کتاب، در مورد زنان یتیم (زنانی که پدر آنها فوت شده) یعنی علاوه بر این فتوایی که در این آیه الله میخواهد بگوید، پاسخ سوال شما را بدهد، علاوه بر این آیه «وَ مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ» و جاهای دیگر در کتاب که بر شما تلاوت میشود؛ مجموع آنها جواب شما کامل میشود که تمام سوالات شما در مورد زنها پاسخ داده میشود، آیاتی در بدایت همین سوره گذشت در مورد زنها و بعد از این هم همچنان میآید. پس «وَمَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ» در مورد زنهایی که یتیم هستند، یعنی زنهایی که پدرشان فوت شده و الان حامی ندارند. «اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ» آن زنانی که آنچه که برای آنها نوشته شده، حق آنها است شما حق آنها را نمیدهید، شما حق آنها را نمیدهید. «وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ»و رغبت دارید که با آنها ازدواج کنید (خوب دقت کنید) میفرماید که مثلا؛ سرپرست یتیم، دختر یتیم تحت سرپرستی دارد، دخترِ بزرگ شده، پدرش فوت شده، زیبا هست، پول هم دارد، شما میخواهید که با او ازدواج کنید، خود سرپرست، یا آن را به بچه خود بدهد (پسرش با او ازدواج کند) ولی از آن طرف «تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ» و از این طرف «لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ» از نظری که پول دار هست که از پدرش به ارث برده است، ارث او را نمیخواهد پرداخت کنید، چون دیگر زن خودش میشود، عروسش میشود، وارد خانواده میشود، دیگر خیلی عادی اموالش قاطی اموال شوهرش و پدر شوهرش میشود و همینطور مصرف میشود و از آن استفاده میشود و میرود، حق او از میراث کاملا رسمی جدا نمیشود که به او بدهید، یا چون سرپرستش هست دیگر مهریهٔ او را نمیخواهد بدهد، یک زن غریبه اگر باشد و پدر دارد، حامی دارد، امکان دارد مجبور باشد که حق آن زن را کاملا پرداخت کند، ولی اینجا نه میراث را میخواهد پرداخت کند و نه مهریهٔ او را و نه حتی حق و حقوق او در مخارج زندگی و نه هم از نظر حق و حقوق رفتار، اخلاق، خوش رفتاری، میخواهد با او بد هم رفتار کند، فقط به دلیل جمالش یا پولش میخواهد با او ازدواج کند. میگوید الله در مورد این زنها به شما فتوا میدهد؛ که حالا چکار کنی، در پایان میگوید که باید به عدالت تمام حق و حقوق آنها را پرداخت کنید و یا اینکه با آنها ازدواج نکنید. صورت دیگر این است که، چون فرموده: «وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ» و «وَتَرْغَبُونََّ» بعدش یا «فِي» میآید، یا«عَنَّ» اینجا که حذف شده دو تا صورت پیدا میکند؛ یعنی و شما میخواهید که او ازدواج نکند، شما نمیخواهید که ازدواج کند با کس دیگر، مثلا برای او خواستگار میآید، اموالش زیر دستش است و اگر ازدواج کند فردا ادعای حق و حقوق خود را میکند و پول میراث را بر میدارد و میرود خانهٔ شوهر خود، خواستگار میآید، حرف در میآورد، به درد نمیخورد، چرا اصرار داری؟ مگر رابطه داشتی؟ و به انواع حقهها نمیگذارد این دختر ازدواج کند با کسی دیگر، میخواهد نگهش دارد، خودش هم نمیخواهد ازدواج کند، «َوَتَرْغَبُونَ» اینجا با تقدیر«عَنَّ»: نه خودش میخواهد ازدواج کند و نه هم اجازه میدهد با کس دیگری ازدواج کند، میخواهد همینطور الافش کند، معطلش کند تا فرصتهای دیگر از پولش استفاده کند. الله در مورد آنها فتوا میدهد، پاسخ مناسب مهم شما این است که حق ندارید این کار را انجام دهید، «َأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَىٰ بِالْقِسْط» باید با آنها عادلانه برخورد کنید، این سرپرست یتیم. و غیر از این دو صورت هر مردی وقتی همسرش که حامی ندارد، سرپرست او نیست، شوهر او است، قبلا پدر او زنده بود، در طول زندگی پدرش فوت شد و الان حامی ندارد، انواع ستمها در حق زنش انجام میدهد، ستم رفتاری و ستم مالی، در حق زنش انجام میدهد، میگوید: الله در مورد این زنها به شما فتوا میدهد، شما را متوجه این سوال مهم و جواب مهم میکند. «وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ»: آن یک قضیه، زنهای بی حمایت، بی حامی و دوم: «وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ»و ناتوانان از کودکان، کودکان ناتوان، کودک است و پدرش فوت شده، سرپرستش در حقش ظلم میکند، یا برادر بزرگتر در حق برادر کوچکتر ستم میکند، یا عمو در حق برادرزادههایش ستم میکند، بلاخره کودکانی که الان مورد ضعف، ستم و ظلم قرار گرفتن: «وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَىٰ بِالْقِسْط» جواب؛ و این که شما به نسبت یتیمها هم «يَتَامَى النِّسَاء» – «يَتَامَى» – «أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَىٰ» آنجا فرمود: «يَتَامَى النِّسَاء» و اینجا «الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ» که باز میشود کودکان یتیم ، در هر دو صورت الله میگوید که «تَقُومُوا لِلْيَتَامَىٰ بِالْقِسْط» قسط و عدالت را کاملا بر پا کنید، یعنی رعایت کنید به نحو اتم و اکملش در حق اینها، انگار که یک حامی قوی دارند و آن حامی قوی را ببینید و آن کسی است به نام الله، حالا حق و حقوقشان را با عدالت پرداخت کنید. «وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا» و آنچه که شما از خیر انجام میدهید، پس بدون شک که الله نسبت به آن کاملا دانا است. اینها را رعایت میکنید حق و حقوقشان و نه بلکه بیشتر از آن از خیر انجام میدهید، کاملا الله به نسبت آنها آگاه است و دارد میبیند و میداند.