سوره فاتحه + مقدمه
صفحه 1 / جز 1 / آیات 7
سوره بقره
صفحه 2 الی 49 / جزء 1 و 3 / آیات 286
سوره آل عمران
صفحه 50 الی 76 / جزء 3 و 4 / آیات 200
سوره نساء
صفحه 77 الی 106 / جزء 4 و 6 / آیات 176
سوره مائده
صفحه ۱۰۶ الی 127 / جزء ۶ و 7 / آیات 120
سوره انعام
صفحه 128 الی 150 / جزء 7 و 8 / آیات 165
سوره اعراف
صفحه 151 الی 176 / جزء 8 و 9 / آیات 206
سوره انفال
صفحه 177 الی 186 / جزء 9 و 10 / آیات 75
سوره توبه
صفحه 187 الی 207 / جزء 10 و 11 / آیات 129
سوره یونس
صفحه 208 الی 221 / جزء 11 / آیات 109
سوره هود
صفحه 221 الی 235 / جزء 11 و 12 / آیات 123
سوره یوسف
صفحه 235 الی 248 / جزء 12 و 13 / آیات 111
سوره رعد
صفحه 249 الی 254 / جزء 13 / آیات 43
سوره ابراهیم
صفحه 255 الی 261 / جزء 13 / آیات 52
سوره حجر
صفحه 262 الی 267 / جزء 14 / آیات 99
سوره نحل
صفحه 267 الی 281 / جزء 14 / آیات 128
سوره اسراء
صفحه 282 الی 293 / جزء 15 / آیات 111
سوره کهف
صفحه 293 الی 304 / جزء 15 و 16 / آیات 110
سوره مریم
صفحه 305 الی 312 / جزء 16 / آیات 98
سوره طه
صفحه 312 الی 321 / جزء 16 / آیات 135
سوره انبیاء
صفحه 322 الی 331 / جزء 17 / آیات 112
سوره حج
صفحه 332 الی 341 / جزء 17 / آیات 78
سوره مؤمنون
صفحه 342 الی 349 / جزء 18 / آیات 118
سوره نور
صفحه 350 الی 359 / جزء 18 / آیات 64
سوره فرقان
صفحه 359 الی 366 / جزء 18 و 19 / آیات 77
سوره شعراء
صفحه 367 الی 376 / جزء 19 / آیات 227
سوره نمل
صفحه 377 الی 385 / جزء 19 و 20 / آیات 93
سوره قصص
صفحه 385 الی 396 / جزء 20 / آیات 88
سوره عنکبوت
صفحه 396 الی 404 / جزء 20 و 21 / آیات 69
سوره روم
صفحه 404 الی 410 / جزء 21 / آیات 60
سوره لقمان
صفحه 411 الی 414 / جزء 21 / آیات 34
سوره سجده
صفحه 415 الی 418 / جزء 21 / آیات 30
سوره احزاب
صفحه 418 الی 427 / جزء 21 و 22 / آیات 73
سوره سبا
صفحه 428 الی 434 / جزء 22 / آیات 54
سوره فاطر
صفحه 434 الی 440 / جزء 22 / آیات 45
سوره یس
صفحه 440 الی 445 / جزء 22 و 23 / آیات 83
سوره صافات
صفحه 446 الی 452 / جزء 23 / آیات 182
سوره ص
صفحه 453 الی 458 / جزء 23 / آیات 88
سوره زمر
صفحه 458 الی 467 / جزء 23 و 24 / آیات 75
سوره غافر
صفحه 467 الی 476 / جزء 24 / آیات 85
سوره فصلت
صفحه 477 الی 482 / جزء 24 و 25 / آیات 54
سوره شوری
صفحه 483 الی 489 / جزء 25 / آیات 53
سوره زخرف
صفحه 489 الی 495 / جزء 25 / آیات 89
سوره دخان
صفحه 496 الی 498 / جزء 25 / آیات 59
سوره جاثیه
صفحه 499 الی 502 / جزء 25 و 26 / آیات 37
سوره احقاف
صفحه 502 الی 506 / جزء 26 / آیات 29
سوره محمد
صفحه 507 الی 510 / جزء 26 / آیات 38
سوره فتح
صفحه 511 الی 515 / جزء 26 / آیات 29
سوره حجرات
صفحه 515 الی 517 / جزء 26 / آیات 18
سوره ق
صفحه518 الی 520 / جزء 26 / آیات 45
سوره ذاریات
صفحه 520 الی 523 / جزء 26 و 27 / آیات 60
سوره طور
صفحه 523 الی 525 / جزء 27 / آیات 49
سوره نجم
صفحه 526 الی 528 / جزء 27 / آیات 62
سوره قمر
صفحه 528 الی 531 / جزء 27 / آیات 55
سوره رحمن
صفحه 531 الی 534 / جزء 27 / آیات 78
سوره واقعه
صفحه 534 الی 537 / جزء 27 / آیات 29
سوره حدید
صفحه 537 الی 541 / جزء 27 / آیات 29
سوره مجادله
صفحه 542 الی 545 / جزء 28 / آیات 28
سوره حشر
صفحه 545 الی 548 / جزء 28 / آیات 24
سوره ممتحنه
صفحه 549 الی 551 / جزء 28 / آیات 13
سوره صف
صفحه 551 الی 552 / جزء 28 / آیات 14
سوره جمعه
صفحه 553 الی 554 / جزء 28 / آیات 11
سوره منافقون
صفحه 554 الی 555 / جزء 28 / آیات 11
سوره تغابن
صفحه 556 الی 557 / جزء 28 / آیات 18
سوره طلاق
صفحه 558 الی 559 / جزء 28 / آیات 12
سوره تحریم
صفحه 560 الی 561 / جزء 28 / آیات 12
سوره ملک
صفحه 562 الی 564 / جزء 28 / آیات 30
سوره قلم
صفحه 564 الی 566 / جزء 29 / آیات 52
سوره حاقه
صفحه 566 الی 568 / جزء 29 / آیات 52
سوره معارج
صفحه 568 الی 570 / جزء 29 / آیات 44
سوره نوح
صفحه 570 الی 571 / جزء 29 / آیات 52
سوره جن
صفحه 572 الی 573 / جزء 29 / آیات 28
سوره مزمل
صفحه 574 الی 575 / جزء 29 / آیات 20
سوره مدثر
صفحه 575 الی 577 / جزء 29 / آیات 56
سوره قیامت
صفحه 577 الی 578 / جزء 29 / آیات 40
سوره انسان
صفحه 578 الی 580 / جزء 29 / آیات 31
سوره مرسلات
صفحه 580 الی 581 / جزء 29 / آیات 50
سوره نباء
صفحه 582 الی 583 / جزء 30 / آیات 40
سوره نازعات
صفحه 583 الی 584 / جزء 30 / آیات 46
سوره عبس
صفحه 585 / جزء 30 / آیات 42
سوره تکویر
صفحه 586 / جزء 30 / آیات 29
سوره انفطار
صفحه 587 / جزء 30 / آیات 19
سوره مطففین
صفحه 587 الی 589 / جزء 30 / آیات 36
سوره انشقاق
صفحه 589 / جزء 30 / آیات 25
سوره بروج
صفحه 590 / جزء 30 / آیات 22
سوره طارق
صفحه 591 الی 591 / جزء 30 / آیات 17
سوره اعلی
صفحه 591 الی 592 / جزء 30 / آیات 19
سوره غاشیه
صفحه 592 / جزء 30 / آیات 25
سوره فجر
صفحه 593 الی 594 / جزء 30 / آیات 30
سوره بلد
صفحه 594 / جزء 30 / آیات 20
سوره شمس
صفحه 595 / جزء 30 / آیات 15
سوره لیل
صفحه 595 الی 596 / جزء 30 / آیات 21
سوره ضحی
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 11
سوره شرح
صفحه 596 / جزء 30 / آیات 8
سوره تین
صفحه 597 / جزء 30 / آیات 8
سوره علق
صفحه 597 / سوره علق / جزء 30 / آیات 19
سوره قدر
صفحه 598 / سوره قدر /جزء 30 / آیات 25
سوره بینه
صفحه 598 / سوره بینه/ جزء 30 / آیات 8
سوره زلزله
صفحه 599 / سوره زلزله/ جزء 30 / آیات 8
سوره عادیات
صفحه 599 / سوره عادیات/ جزء 30 / آیات 9
سوره قارعه
صفحه ۶۰۰ / قارعه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۱۱
سوره تکاثر
صفحه ۶۰۰ / تکاثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی 8
سوره عصر
صفحه ۶۰۱ / عصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره همزه
صفحه ۶۰۱ / همزه / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۹
سوره فیل
صفحه ۶۰۱ / فیل / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره قریش
صفحه ۶۰۲ / قریش / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره ماعون
صفحه ۶۰۲ / ماعون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۷
سوره کوثر
صفحه ۶۰۲ / کوثر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره کافرون
صفحه ۶۰۳ / کافرون / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
سوره نصر
صفحه ۶۰۳ / نصر / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۳
سوره مسد
صفحه ۶۰۳ / مسد / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره اخلاص
صفحه ۶۰۴ / اخلاص / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۴
سوره فلق
صفحه ۶۰۴ / فلق / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۵
سوره ناس
صفحه ۶۰۴ / ناس / جزء ۳۰ / آیه ۱ الی ۶
هنوز پرسشی پرسیده نشده
اولین کسی باشید که سؤال خود را مطرح می کنید! در مرحله بعدی می توانید جزئیات را اضافه کنید.
یک پرسش جدید بپرسید
افزودن پاسخ
صفحه ۱۱۳
«أَعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
پناه میبرم به الله از شر شیطان رانده شده
«مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ»(مائده/٣٢)
به دلیل آن، ما بر بنیاسرائیل نوشتیم که هر کس، کسی را بدون نفسی که مرتکب قتلی شده باشد بکشد، یا در زمین فساد کند پس انگار که همهی مردم را یکجا کشته است و کسی که یک نفر را زنده کند پس انگار که همهی مردم را یکجا زنده کرده است و قطعاً پیغمبران ما با دلیلهای روشن سراغشان آمدند اما بسیاری از آنها بعد از آن، در زمین همین کارها را در حد وسیع آن انجام میدهند و زیادهروی میکنند.
به خاطر آن (یعنی به دلیل آن داستان دو فرزند آدم که گذشت) و به آن شکل فضیحانه قتل رخ داد و یکی، آن برادرش را به همین سادگی کشت، به خاطر این قضیه و برای اینکه به همین سادگی دیگر تکرار نشود ما بر بنیاسرائیل نوشتیم، مقرر کردیم که هر کس، کسی را بدون نفسی بکشد که مرتکب قتل شده باشد، کسی را به قتل برساند یا در زمین فساد کند پس انگار که همهی مردم را یکجا کشته است: «فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا» یکجا همه را کشته است، «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا» و کسی که یک نفر را زنده کند پس انگار که همهی مردم را یکجا زنده کرده است یعنی ما اینها را بر بنیاسرائیل نوشتیم یعنی شما ای مسلمانها! برای شما تازگی نداشته باشد، شما شروع کننده نیستید؛ این را ما از بنیاسرائیل شروع کردیم از همان قدیم قدیما نوشتیم که هر کس، کسی را به قتل رساند، اگر کشته شود مشکلی نیست؛ حق او است، جزای او است «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ» اگر در مقابل قتل باشد یعنی قصاص باشد مشکلی نیست. «أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ» کسی که در زمین فساد میکند به جرم فسادش در زمین هم کشته شود، باز هم مشکلی نیست در کتاب بنیاسرائیل ( یهودیان) حکم جواز به او داده شده است و فساد در زمین، زنا میشود؛ زنای شخص متأهل، حالا برای توضیح بیشتر، برای گرفتن جان کسی چند حالت وجود دارد یعنی از چیزهایی که خداوند اجازه داده یکی قتل است: «قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ» دوم: اجازهی گرفتن جان کسی داده شده (که البته همهی اینها توسط دستگاه حکومتی، نه شخصی انجام میشود.) مورد دوم وقتی که شخص متأهل است و مرتکب زنا میشود، چون فساد در زمین یکی از موارد آن زنا است و امکان دارد به چندین نوع فساد انجام شود؛ یک وقت فساد مالی است.(فساد مالی که صفحهی بعد بیان میشود)، یک وقت فساد با کشتن شخص است (اینکه گذشت: «قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ») یک وقتی فساد در زمیهی توحید و محاربهی با خدا است (این که آیهی بعدی میآید)، یک وقتی فساد به نسبت عِرض و آبرو است آن هم فساد است، آبروی شخص ریخته شود (آن هم در سوره مبارکه نور آیهی چهارم میآید)، یک وقت فساد بحث جنسی است، عفت است ولی شخص دارای خانواده نیست، یعنی خانواده نمیپاشد چون خانوادهای وجود ندارد؛ عفت خود شخص با زنا در معرض نابودی قرار میگیرد (که این قضیه باز هم در سورهی مبارکهی نور آیهی دوم است) فقط میماند فساد، آن هم به شکل زنایی که شخص دارای خانواده هست و این در کتاب یهودیان نوشته شده، در تورات وجود دارد که هر کس، کسی را کشت یا هر کس که زنا کرد و متأهل بود باید کشته شود این در دین مسیحیت وجود دارد در دین یهودیت هم وجود دارد و پیغمبر صلیالله علیه و سلم هم همین را بیان فرموده است، در دین اسلام هم قطعاً وجود دارد و فساد در زمین هم همین است. حالا غیر از این دو مورد که باشد: قتل نفس (شخص بیگناه را بکشد) و دوم: فساد شخص متأهل (زنای شخص متأهل) غیر از این دو اگر کسی، کسی را کشت پس انگار که یکجا کل مردم کرهی زمین را کشته است که آن اتفاق دیگر نیفتد که به راحتی کسی به مثل قابیل به جان مردم دست درازی کند و این سنگینی قتل را بیان میکند برای حفظ جان مردم و کرامتی که الله نسبت به بندگان خود قائل است یعنی مجازات معنوی آن این است؛ کسی که بیگناهی را کشت گناهی که متحمل میشود از منظر خدا این شخص کل مردم کرهی زمین را کشته و باید پاسخگوی این عمل خود باشد، نه یک نفر، پاسخگوی قتل کل مردم کرهی زمین و جهنم هم که میرود مجازات این را باید پس بدهد که کل مردم کرهی زمین را کشته است. «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا» و از نگاه خدا کسی که یک نفر را از مردن نجات داد انگار کل مردم کرهی زمین را نجات داده است، زنده نگه داشته است وقتی کسی، کسی را نجات میدهد، مثلاً شخصی دارد غرق میشود، میرود او را از غرق شدن و از مردن نجات میدهد، کسی دچار برق گرفتگی شده است حالا با علمی که حاصل کرده، با تجربهای که دارد آن شخص را از برق گرفتگی و مرگ نجات میدهد انگار کل مردم کرهی زمین را نجات داده است، شخصی تصادف کرده، افتاده، دارد خونریزی میکند اگر به دکتر نرسد میمیرد، او را بر میدارد و سریع به اورژانس میرساند و او را از مرگ نجات میدهد انگار کل مردم کرهی زمین را یکجا از مرگ نجات داده است. طبیبی است، پزشکی است، شخص سرطان دارد، مریضیای دارد که اگر به این شکل پیش برود میمیرد او را علاج میکند، جراحی میکند و او را از مرگ نجات میدهد انگار کل مردم کره زمین را یکجا از مرگ نجات داده است. «وَهَلُّمَ و جَّرّا» برای خیلی از آدمها (برای اکثریت آدمها) این مجال گیر نمیآید یعنی خیلی کم فرصت در کل زندگیشان برایشان پیش بیاید یک جایی واقع شوند که بتوانند جان یک نفر را از مرگ نجات بدهند منتها حالا برای برخی افراد مثلاً پزشکان، بیشتر این قضیه وجود دارد، خب حالا این هست منتها خود آن شخص که دارد آن کار را انجام میدهد؛ دین دار بودن آن شخص، یعنی متدین بودن آن شخص، (خود آن شخصی که دارد نجات میدهد، نجات دهنده) متدین بودن، معتقد بودن، موحد بودن، نمازخوان بودن، با خدا بودن، همهی اینها شرط گرفتن پاداش پیش خدا این است و پاداشش در قیامت هم همین است یعنی در بهشت پاداش زنده کردن کل مردم کرهی زمین به او داده میشود. «وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» و قطعاً پیغمبران ما سراغشان آمد، با دلیلهای روشن، «جَاءَتْهُمْ» آمد سراغ آنها پیغمبران ما با دلیلهای روشن؛ اینها، همه چیز (اینهایی که در آیه بیان شد) واضح واضح پیغمبران ما به بنیاسرائیل گفتند اما «ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» اما بسیاری از آنها بعد از این قضیه که برای آنها از طرف پیغمبران واضح شد باز هم در زمین همین کارها را در حد وسیعش انجام میدهند و زیاده روی میکنند یعنی در قتل و در زنا باز هم به وفور انجام میدهند و زیاده روی میکنند با وجود این که همه چیز برای آنها مشخص شده است. این بنی اسرائیل
«إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»(مائده/٣٣)
قطعاً جزای کسانی که با الله و رسولش محاربه میکنند و در زمین هم برای فساد تلاش میکنند یا باید کشته شوند یا به صلابه کشیده شوند یا اینکه دستشان و پایشان بر خلاف هم قطع میشود؛ این مجازات برایشان در دنیا خواری و رسوایی هست و در آخرت هم عذاب عظیمی مهیا است.
قطعاً جزای کسانی که با الله و رسولش محاربه میکنند، سر جنگ با الله و رسولش بر میدارند با خودشان، با دینشان، با پیروانشان و در زمین هم برای فساد و درحد وسیعی از آن هم تلاش میکنند، فساد را به وسعتش ترویج میدهند؛ جزای اینها یا باید کشته شوند یا به صلابه کشیده شوند «يُصَلَّبُوا»، صلابه کشیده شوند یعنی چوبی روی زمین نصب میشود و شخص به پشت (صُلب)، «صَلَّبُوا»به پشت، کمرش به آن وسیله چسبانده میشود و بعد طناب پیچی میشود، به آن بسته میشود، «أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ» یا اینکه دستشان و پایشان بر خلاف هم قطع میشود (دست راست، پای چپ) و یا اینکه از زمین نفی میشوند، دور میشوند از آن سرزمینی که آن جرم را انجام دادهاند دور میشوند؛ حالا دور میشوند به یک سرزمین دورتر تبعید میشوند، یا اینکه زندانی میشوند، بالاخره از آن محل زندگی دور میشوند (به یکی از این دو شکل). الان این آیه هم متفاوت از داستان قتل و زنای شخص متأهل، یک قضیهی دیگری را دارد بیان میکند واین یکی قضیه، متفاوت است این دیگر چیست؟ این شخص بر اساس اینکه با خدا و پیغمبر و دینشان مشکل دارد و بعد این فسادش به مثل آن فساد معمولی نیست که زنا کند یا این که یک نفر را به قتل برساند؛ خیلی وسیعتر از آن است، مثلاً میآید راهزنی میکند، گروهی را محاصره میکند، با چند نفر تجاوز میکند، اموالشان را برمیدارد و افرادی را به قتل میرساند؛ این دیگر با زنا، یا با آن قتل معمولی فرق میکند، همچنین اشخاصی جزایشان این است و چون امکان دارد به نحوههای مختلف این کار انجام شود الله هم جزاهای مختلف بیان فرموده است. یک موقع ممکن است یک خانوادهای کنار ساحلی، جایی، در باغی نشستهاند و بعد یک نفر یا چند نفر مسلحانه میآیند آنها را میترسانند، امکان دارد ماشینشان را ببرند، مرد اگر مقاومت کرد بکشند، امکان دارد تجاوز کنند، بعد دزدی کنند ماشین را بردارند و بروند یا امکان دارد ایجاد رعب کنند، مزاحمت ایجاد کنند، یا امکان دارد نکشند، تجاوز نکنند، فقط ماشین را بردارند و بروند، چون امکان دارد به هر نحوی انجام شود، اینجا به تناسب آن بیان فرموده است: یا اینکه کشته میشوند اگر کشتند، اگر کشتن آنها یک کشتن معمولی نبود یعنی مسلحانه یعنی زجرآور آنها به صلابه کشیده میشوند، بر دار آویخته میشوند و یا مثلاً تیربارن میشوند یا همان جا بمانند تا بمیرند که سختتر از قتل معمولی است که کشته شوند یعنی با زجر کشته شوند «یُصَلَّبُوا»، یا اینکه ماشین بر میدارند میروند مسلحانه رعب و وحشت ایجاد میکنند ولی قتل و تجاوز نمیکنند خب این دست و پایش یکجا با هم قطع میشود از خلاف (دست راست و پای چپ) یا اینکه ایجاد رعب میکنند و مزاحمت میکنند کارشان این است، اذیت است خب زندانی میشوند یا از آن محل زندگی نقل مکان داده میشوند این چی میشود؟ «ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَاٌ» این مجازات برایشان در دنیا خواری، گرفتاری و رسوایی است، نگفته زندگی دنیا یا حیات دنیا چون امکان دارد اصلاً زندگی نداشته باشند، این رسوایی برای آنها در دنیا است، «وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ» و برایشان در آخرت عذاب عظیمی هم مهیا است، (آن سر جای خودش)
«إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (مائده/٣٤)
مگر کسانی که توبه کنند قبل از آنکه شما بر آنها مسلط شوید که در این صورت بدانید که الله غفور و رحیم است.
یک همچنین افرادی راهزنی کردند، تعرض کردند و بعد قبل از اینکه گیر بیفتند توبه کردند و اعلام کردند و همه میدانند که مسیر این شخص عوض شده (مسیرش را عوض کرده است) این آدم دیگر آن مجازاتها سرش پیاده نمیشود این را خدا فرموده: «الله غفور و رحیم است.» و تمام شد دیگر مجازاتها از او برداشته میشود منتها حالا چیزهایی که برده، اموالی که سرقت کرده، مکلف به برگرداندن آنها است در حدی که شخص بتواند. «مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِم» یک موقع امکان دارد شخص گیر بیفتد بعد بگوید من توبه کردم، فایده ندارد، کشته میشود یا آن مجازاتها سرش میآید. پس «مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِم»
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(مائده/٣٥)
ای کسانی که ایمان آوردهاید مدام تقوای الله را داشته باشید و به سوی او وسیله بگیرید و برای رسیدن به الله تلاش کنید، امید است که شما به رستگاری برسید.
همواره تقوای الله را داشته باشید، الله را مد نظر قرار بدهید. و به سوی او وسیله بگیرید. امکان دارد شخص آیات قبل را که میخواند، آن کسی که محاربه دارد، آن کسی فساد میکند، زنا میکند، قتل میکند، میگوید: «من که نه قتل کردم و نه قتل میکنم ، نه زنا میکنم، نه محاربه میکنم، من آدم خوبی هستم، آدم صالحی هستم.» و خودش را مقرب به درگاه الله بداند، خودش را عاری و پاک بداند. میگوید: «ای مؤمنان! شمایی که اینطوری تصور میکنید، شما هم فکر نکنید تقرب به این سادگی است.» مدام تقوای الله را داشته باشید و برای تقرب به الله باید وسیله بگیرید، یعنی باید نماز بخوانید، نماز درست بخوانید، باید اخلاق داشته باشید، صداقت داشته باشید و همهی فضیلتهایی که در دین اسلام آمده وسیله هستند برای تقرب به الله باید آنها را انجام دهیم چون امکان دارد یک شخص بی نماز، یک شخص سالم، خوش اخلاق، هیچ جرم و جنایتی نمیکند منتها نماز هم نمیخواند، آن شخص فکر میکند خدا دوستش دارد و متقرب به درگاه الله شده است میگوید: «این فکر را نکن، تو باید برای تقرب به الله آن وسیلهها را چنگ بزنید، باید آن چیزهایی را که الله فرموده انجامشان دهید تا تقرب حاصل کنید با تصور ذهنی و به مجرد آدم خوب بودن، شما تقرب پیدا نمیکنید.»، «وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ» تازه خیلی هم بیشتر از آن تلاش کنید. مجاهده کنید، باید فوقالعاده برای رسیدن به الله تلاش کنید، «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» حالا در این صورت امید است که شما به رستگاری برسید.
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»(مائده/٣٦)
بدون شک کسانی که کافر شدند، اگر تمام چیزهایی که در زمین وجود دارد و به مثل آن مال خودشان باشد که خودش را از عذاب روز قیامت باز خرید کند از آنها پذیرفته نمیشود و برای آنها عذاب جانسوزی آماده است.
بدون شک کسانی که کافر شدند، در مسیر جستوجوی رضای الله نیستند یا دارای آن کارهای فساد گونه هستند، بالاخره با خدا محارب هستند، با خدا و پیغمبر مشکل دارند، «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُو» این دسته، اگر تمام این چیزهایی که در زمین وجود دارد مال خودشان باشد «مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا» همه مال خودشان باشد، به اسم خودشان باشد، تمام این ثروتها و بنایهها و جواهرات و پولها و همهی اینها اگر مال خودشان باشد. «وَمِثْلَهُ مَعَهُ» و به اندازهی آن دوباره هم، دو برابرش مال خودشان باشد. (به مثل آن، ضربدر دو باز هم مال خودشان باشد)، «لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ» که خودش را از عذاب روز قیامت باز خرید کند، خودش را نجات دهد و همهی آنها را بدهد، دو برابرش را بدهد، تا خودش را از عذاب آخرت باز خریدکند، نجات دهد، «مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمٌ» از آنها پذیرفته نمیشود یعنی باید عذابش را بکشد، «وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» و برای آنها عذاب جانسوزی آماده است.